۱۳۹۸ آبان ۱۹, یکشنبه

صداي خداوند


تقریبا 98 درصد مردم این موضوع را که خدا با ما حرف میزند را باور ندارند.حتی درصد بالایی از ایمانداران هم این موضوع را رد میکنند.
زمانیکه ما با خدا حرف میزنیم همه صداهای اطراف را می شنویم ،صدای افراد،صدای باد وموج دریا و حتی صدای سکوت را.این به ما نشان میدهد که یک جای کار ما ایراد دارد؛ چون خدا واقعا با ما حرف می زند.
خدا انسان را آفرید تا با او مشارکت داشته باشد.او از روز ازل با ما حرف می زد.کتاب مقدس در رابطه با تاریخچه زنده خدا با ما می گوید: "در آن تاریکی مطلق خدا حرف زد و روشنایی به وجود آمد." یعنی خدا صدا زد و روشنایی به وجود آمد ، خدا صدا زد و آسمان به وجود آمد ؛ خدا صدا زد وزندگی به وجود آمد.
بعد خدا گفت انسان را شبیه خودم بسازیم، او را از خاک درست کرد و از روح خود در آن دمید، خدا از صدایش استفاده کرد نه از دستهایش ؛ او گفت وانجام شد.
به خواست خدا انسان آفریده شده جسمی شد که صدا داشت و می توانست افکاری را که در ذهن دارد را با حرف بیان کند.خدا از آفرینش آدم و حوا خوشحال بود و با آنها حرف میزد تا اینکه انسان یاد گرفت که به صداهای دیگر هم گوش دهد ودر این میان با صدای مار(شیطان ) هم آشنا شد. حالا دیگر فقط صدای خدا نبود بلکه صداهای اطراف هم بود واینکه انسان تشخیص دهد کدام یک صدای خداست ، کاری شد بس دشوار.
از زمانیکه مار موفق به نافرمانی حوا شد؛ صدای خدا یکی از صداهای موجود در طبیعت شد. از آن روز شاید هفته ای یک صدا اضافه شد بعد روزی یک صدا ؛ و اکنون ثانیه ای یک صدا . و در زمان ماکه میلیونها صدا در گوش داریم چقدر بیشتر باید تلاش کنیم و روی شنوایی خود کار کنیم که بتوانیم صدای خدا را بین آنها تشخیص دهیم.
بعد از سرپیچی حوا ؛ ترس بوجود آمد که به هیچ عنوان نقشه خدا نبود وبا گناه به انسان وارد شد.
انسان بر اثر گناه نه تنها از خدا ؛ بلکه از تمام طبیعت و مخلوقات دور شد.اما خدا انسان را برای حکومت بر بقیه جانداران انتخاب کرده است.او می خواهد ما دلسوزی اش را بفهمیم و برای این کار باید صدایش را بشناسیم.اما چگونه؟؟
ما باید کلام خدا را خوب بدانیم.یعنی خوانده باشیم وبلد باشیم تا هیچ صدای دیگری نتواند ما را گول بزند.
صدای خدا قوی ؛ محکم و استوار؛نرم و لطیف و ملایم است ،در صدایش عدالت و راستی موج می زند و به ما قوت قلب می دهد.
وقتی ما دعا می کنیم؛ خدا در افکارمان با ما حرف میزند و فکر ما را به قدرت خویش باز می کند. ما باید در صحبت کردن با خدا تمرین داشته باشیم نه اینکه در اثر باور نکردن فراموشش کنیم.کسیکه هر روز این کار را انجام می دهد چقدر برایش تشخیص آسانتر است ؛بعد از هر دعا صبر کنید ؛ فرصت دهید تا او هم حرف بزند ، حتما صدایش را خواهی شنید.
 صدای خدا پر قدرت و با شکوه است.(مزامیر 29)


مفهوم نجات در مسيحيت


در اول قرنتیان 15 : 1 - 4  : ای برادران، اکنون میخواهم مژدۀ را که قبلاً به شما اعلام کرده بودم و شما قبول نمودید و در آن پایدار هستید، به یاد شما بیاورم. اگر در آن محکم باشید، بوسیلۀ آن نجات می یابید، مگر اینکه ایمان شما واقعی نباشد. آنچه را که به من رسیده بود، یعنی مهمترین حقایق انجیل را به شما سپردم و آن اینست که مطابق پیشگویی های تورات و نوشته های انبیا، مسیح برای گناهان ما مُرد و دفن شد و نیز مطابق نوشته ها، در روز سوم زنده شد.

اعتقاد و ایمان مسیحی در این آیات مشخص است، آنچه که مسیحیت را در مقایسه با ادیان دیگر متمایز میسازد اینست که، مسیحیت بیش از آن که در رابطه با مراسم مذهبی باشد، در مورد یک مشارکت و رابطۀ شخصی بحث میکند.

شخص مسیحی به جای آنکه خود را مجبور به اطاعت از امر و نهی های مذهبی نماید، این هدف را   دنبال میکند که رابطۀ بسیار نزدیک و صمیمانه با خدای پدر داشته باشد. ایجاد این رابطه تنها حاصل کار عیسی مسیح و عملکرد روح القدس در زندگی ایمانداران است.

مسیحیان ایمان دارند که هدف خدا از آفرینش انسان این بوده است تا انسان با خدا رابطه داشته باشد، اما گناه، تمام بشریت را از خدا جدا ساخت ( رومیان 3 : 23 و 5 : 12 ). مسیحیت تعلیم میدهد و مسیحیان ایمان دارند که عیسی مسیح خدای کامل وانسانی بی عیبی بود که بر این جهان خاکی قدم نهاد ( فلیپیان 2 : 6 الی 11 ) و بر صلیب جان داده پس از مرگ مدفون و روز سوم از مردگان برخاست و حال به دست راست خدای پدر نشسته تا برای ایمان داران شفاعت کند ( عبرانیان 7 : 25 ).

پیام مسیحیت، اعلام این  حقیقت است که مرگ عیسی به روی صلیب برای پرداخت جریمۀ گناۀ تمام بشر کافی بوده و این همان عاملی اصلی است که رابطۀ گسیخته شده بین خدا و انسان را باز سازی میکند (عبرانیان 9 : 11 تا 14 و 10 : 10 ) ( رومیان 6 : 23 و 5 : 8 ). انسان برای اینکه نجات پیدا کند و به این رابطۀ احیا شده دست یابد، باید ایمان داشته باشد به کاری که عیسی مسیح بر روی صلیب به کمال رسانید. به اینکه مسیح به جای او مُرد و با مرگ خویش جریمۀ گناهان وی را پرداخت و بعد از سه روز از مرگ قیام کرد. اگر ایمان بیاورد، آن شخص نجات یافته است.

هیچ کس قادر نیست نجات را برای خود حاصل کند، در واقع هیچکس نمیتواند آنقدر نیکو و بی گناه باشد که بتواند خدا را خوشنود سازد، زیرا همۀ ما گنهکار هستیم ( اشعیا 64 : 6 - 7 و 53 : 6 ) علاوه بر این چون مسیح، آنچه را که برای نجات ما لازم بود بطور تمام و کمال انجام داد، نمیتوان چیزی بر آن افزود به همین دلیل هنگامیکه بر روی صلیب جان خود را فدا میساخت فرمود : تمام شد ( یوحنا 19 : 30 ) .

همان گونه که هیچ کس قادر نیست بواسطۀ اعمال نیک خود را نجات دهد، هیچ عاملی نیست که شخص نجات یافته را از نجاتیکه با ایمان، دریافت کرده است محروم سازد باید همیشه به خاطر داشت که عمل نجات، کار به کمال رسیدۀ است که با مرگ مسیح فراهم شد. پس در عمل نجات، فاعل مسیح است و مفعول شخص نجات یافته، یعنی دریافت کنندۀ این نجات عظیم.

 یوحنا 10 : 27 - 29 میگوید : گوسفندان من صدای مرا میشنوند و من آنها را میشناسم، و آنها بدنبال من می آیند من به آنها زندگی ابدی می بخشم و آنها هرگز هلاک نخواهند شد و هیچ کس نمیتواند آنها را از دست من بگیرد. پدری که آن ها را به من بخشیده است از همه بزرگتر است و هیچکس نمیتواند آنها را از دست پدر من بگیرد. شاید عده ای اشتباهاً تصور کنند : یک بار و برای همیشه نجات یافتم و حال میتوانم هر طوری که بخواهم زندگی کنم و هر گناهی را انجام دهم و ... و هیچ چیزی نمیتواند نجات را از من بگیرد، ولی باید بخاطر داشت، هنگامی که شخص نجات می یابد، از فرمانبرداری طبیعت کهنه و گناه آلود خویش آزاد میشود، او در واقع شخص آزادیست که میخواهد مشتاقانه در رابطۀ نزدیک و صمیمی با خدا رشد کند و تا زمانیکه ایماندار بر روی زمین زندگی میکند، همواره وسوسه میشود تا گناه کند.

در رابطه بین انسان و خدا، گناه همواره به صورت دیوار عمل میکند. اگر فردی در گناه زندگی میکند و به آن ادامه میدهد، از روابطی که  خدا مایل است با او داشته باشد، لذت نخواهد برد و تنها طریقۀ پیروزی بر وسوسه و گناه اینست که ایمانداران خود را به مطالعه و اطاعت از اوامر کتاب مقدس بسپارند و هر روزه تحت ارادۀ روح القدس زندگی کنند.

زندگی تحت ارادۀ روح القدس ، یعنی سر سپردگی و پیروی از رهبری و نفوذ آن در زندگی روزمره. در حالیکه بسیاری از مذاهب پیروانان خود را به اطاعت از یک تعداد قوانین ترغیب میکنند، ولی مسیحیت یعنی رابطۀ شخصی و زنده با خدا، ایمان به عیسی مسیح، که با مرگ بر روی صلیب دَین گناهان بشر را پرداخت و روز سوم از مردگان برخاست. حالا همۀ ما  میتوانیم با خدا مشارکت داشته باشیم، در مسیحیت قادر میشویم تا بر طبیعت گناه آلود خود غلبه کرده، در دوستی و اطاعت از خدا بسر بریم. این است مفهوم واقعی مسیحیت که کتاب مقدس به ما تعلیم میدهد. 

ايمان به خداوند

برای خودت دعا کن که آرام باشی.
وقتی طوفان می آید، تو همچنان آرام باشی تا طوفان از آرامش تو آرام بگیرد.
برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمان کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی...
ﺯﻧﺪﮔﻲﻫﻴﭻﮔﺎ ﺑﻪ ﺑﻦبست نمیرسد. کافیست چشم باز کنیم و راههای گشوده ی بیشماری را فرا روی خود ببینیم. خدا که باشد، هرمعجزه ای ممکن میگردد. ایمان داشته باش که قشنگترین #عشق
نگاه مهربان خداوند به بندگانش است
زندگی را به او بسپار….
و مطمئن باش
که تا وقتی پشتت به خدا گرم است
تمام هراس های دنیا

خنده دار است.... 

۱۳۹۸ مهر ۲۹, دوشنبه

من تاك هستم




عیسی مسیح در یوحنا باب 15 میگوید: من تاک حقیقی هستم و پدر من باغبان است. هر شاخه ای  در من که میوه نیاورد آن را دور می سازد و هر چه میوه آورد آنرا پاک میکند تا بیشتر میوه دهد.

شما  در این داستان سه شخصیت را میتوانید ببینید... اول ،پدر آسمانی که باغبان است و دوم خود عیسی مسیح که تاک حقیقی است و سوم ایمانداران و خادمین که شاخه های فرعی تاک هستند...

اینجا مسیح در پس شخصیت های این داستان نقش خودش ورابطه زنده و هرروزه خود را با شاگردان و ایمانداران و خدای پدر به عنوان باغبان نشان میدهد.
در این داستان هدف مسیح  بازگو کردن رابطه همیشگی و زنده ما با اوست و اینکه این رابطه، در آوردن ثمر در زندگی ما بسیار حیاتی و مهم میباشد. در این رابطه ما هر لحظه از مسیح تغذیه میشویم...

هر ایمانداری باید در زندگی روحانی خود ثمر  بیاورد و مفید باشد و اگر ایمانداری ثمر نیاورد این پیام را میرساند که به مسیح نچسبیده است.

و مهمترین درس دیگر این است که ثمر و میوه ما از  منبع خود مسیح  مستقیم به وجود می اید و یک ایماندار هیچ منبع دیگری جز مسیح برای ثمردهی ندارد و به جز مسیح هر روش و منبعی باعث خشک شدن و مردن شاخه میگردد.

شما به عنوان یک ایماندار به چه چیزی چسبیده اید؟! ایا ثمر میاورید؟! ایا ثمر شما ریشه در خود مسیح دارد؟!

در هر شرایطی تنها به مسیح و کلام خدا بچسبید تا ثمر بیاورید و کار خدای پدر را در زندگی خود محدود نکنید.

دعاي رباني




دعای ربانی دعایی است که عیسی مسیح به شاگردانش در متی 6 : 9-13 ، و لوقا 11 : 2-4 یاد داد .
 متی 6 : 9- 13 می گوید "پس شما به اینطور دعا کنید، ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد. ملکوت تو بیاید. ارادة تو چنانکه در آسمان است بر زمین نیز کرده شود. نان کفاف ما را امروز به ما بده و قرضهای ما را ببخش چنانکه ما نیز قرضداران خود را می بخشیم. و ما را در آزمایش میاور بلکه از شریر ما را رهایی ده زیرا ملکوت و قوت و جلال تا ابدالاباد از آن تست. آمین". خیلی از مردم دعای ربانی را اشتباه می فهمند و فکر می کنند که این دعایی است که باید آنرا لغت به لغت تکرار کنیم. بعضی از مردم دعای ربانی را بعنوان یک فرمول سحرآمیز استفاده می کنند، مثل اینکه این لغات خود بخود اثر و قدرت خاصی روی خدا دارند.

کتاب مقدس بر عکس این را به ما یاد می دهد. وقتی دعا می کنیم خدا بیش از هر چیز به قلب ما علاقه دارد تا به لغات ما. "لیکن تو چون عبادت کنی به حجره خود داخل شو و در را بسته پدر خود را که در نهان است عبادت نما و پدر نهان بین تو ترا آشکارا جزا خواهد داد. و چون عبادت کنید مانند امتها تکرار باطل مکنید زیرا ایشان گمان می کنند که بسبب زیاد گفتن مستجاب می شوند" (متی 6 : 6 -7). در دعا، ما باید قلبمان را به حضور خدا ببریم (فیلیپیان 4 : 6-7 )، نه اینکه فقط کلمات حفظ کرده را برای خدا تکرار کنیم.

دعای ربانی باید بعنوان نمونه و یک الگو استفاده شود، که چگونه باید دعا کرد. این دعا به ما مواد لازم را می دهد تا با آن به دعا برویم. این دعا را می توان اینطور تجزیه کرد.
 "ای پدر ما که در آسمانی" به ما یاد می دهد که دعاهایمان را پیش چه کسی ببریم، پدرمان.
 " نام تو مقدس باد" به ما می گویدکه خدا را بپرستیم، و او را برای آنکسی که هست بستاییم.
  "ملکوت تو بیاید، اراده تو چنانکه در آسمان است بر زمین نیز کرده شود" به ما یادآوری می کند که ما باید برای انجام نقشه خدا در زندگی هایمان و در این دنیا دعا کنیم نه برای انجام نقشه های خودمان. ما باید برای انجام اراده خدا دعا کنیم، نه برای خواسته های خود.
 "نان کفاف ما را امروز به ما بده" ما تشویق می شویم که از خدا بخواهیم نیازهای ما را به ما بدهد.
 " قرضهای ما را ببخش چنانکه ما نیز قرضداران خود را می بخشیم" به ما یادآوری می کند که گناهانمان را به خدا اعتراف کنیم و از آنها برگردیم، و همچنین دیگران را ببخشیم چنانکه خدا ما را بخشیده است. نتیجه دعای ربانی این است که "و ما را در آزمایش میاور بلکه از شریر ما را رهایی ده" که در خواست کمک برای بدست آوردن پیروزی بر گناه است و درخواستی برای محافظت از حمله دشمن.

پس ، دعای ربانی دعایی نیست که آنرا حفظ کنیم و برای خدا تکرار نماییم. فقط یک نمونه ایست که چطور باید دعا کنیم. آیا اینکه دعای ربانی را حفظ کنیم، اشکالی دارد ؟
که نه! آیا اشکالی دارد که دعای ربانی را برای خدا بخوانیم؟ نه اگر قلبتان در آن باشد و واقعا منظورتان از کلمات همان باشد. بیاد داشته باشید، در دعا خدا بیش از هر چیزی علاقمند به ایجاد برقراری رابطه با ماست و اینکه کلمات از ته قلبمان بیرون بیایند نه فقط لغات خاصی که استفاده می کنیم.
 فیلیپیان 4 : 6-7 می گوید "برای هیچ چیزغصه مخورید ،در عوض برای هر چیز دعا کنید و هر چیزی که لازم دارید به خدا بگویید و فراموش نکنید که برای جواب دعاها از او تشکر نمایید. و سلامتی خدا که فوق از تمامی عقل است ، دلها و ذهنهای شما را در مسیح عیسی نگاه خواهد داشت."

۱۳۹۸ مهر ۱۸, پنجشنبه

ايمان مسيحي




در اول قرنتیان 1:15-4 اینچنین می خوانیم: "الآن ای برادران شما را از انجیلی که به شما بشارت دادم اعلام می نمایم که آن را هم پذیرفتید و در آن هم قائم می باشید. و بوسیلۀ آن نیز نجات می یابید به شرطی که آن کلامی را که به شما بشارت دادم محکم نگاه دارید والا عبث ایمان آوردید. زیرا که اول به شما سپردم آنچه نیز یافتم که مسیح بر حسب کتب در راه گناهان ما مُرد."اعتقاد و ایمان مسیحی در این آیات مشخص است. آنچه که مسیحیت را در مقایسه با سایر ادیان منحصر به فرد می کند این است که مسیحیت بیش از آنکه در رابطه با مراسم مذهبی باشد در مورد یک رابطه و مشارکت شخصی است. شخص مسیحی به جای آنکه خود را مجبور به اطاعت ازامر و نهی های مذهبی نماید، این هدف را دنبال می کند که رابطه ای بسیار نزدیک با خدای پدر داشته باشد. ایجاد این رابطه تنها حاصل کار مسیح و عملکرد روح القدس در زندگی مؤمنین است.مسیحیان بر این عقیده اند که کتابمقدس کلام الهام شدۀ الهی و فاقد هر گونه اشتباه می باشد. به همین دلیل آنها ایمان دارند که تعلیم کتابمقدس در هر زمینه ای صحیح ترین، بانفوذترین، و مقتدرانه ترین نظر است. (دوم تیموتاؤس 16:3؛ دوم پطرس 20:1-21) مسیحیان به یک خدای واحد ایمان دارند که سه شخصیت است: پدر، پسر، و روح اقدس.مسیحیان ایمان دارند که هدف خاص خدا از آفرینش انسان این بوده است که انسان با خدا رابطه داشته باشد، اما گناه تمام بشریت را از خدا جدا ساخت (رومیان 12:5؛ 23:3). مسیحیت تعلیم می دهد که عیسی مسیح خدای کامل و انسان بی نقصی بود که بر این جهان خاکی قدم نهاد (فیلیپیان 6:2-11) و بر صلیب جان داد. مسیحیان ایمان دارند که عیسی مسیح پس از مرگ مدفون شد، روز سوم از مردگان برخاست، و الآن بدست راست خدای پدر نشسته است تا برای ایمانداران شفاعت کند (عبرانیان 25:7). پیغام مسیحیت اعلام این حقیقت است که مرگ مسیح بر روی صلیب برای پرداخت جریمۀ گناه تمام بشر کافی و بسنده بوده است؛ و این همان عاملی است که رابطۀ گسیختۀ بین خدا و انسان را بازسازی می کند. (عبرانیان 11:9-14؛ 10:10؛ رومیان 23:6؛ 8:5)انسان برای اینکه نجات پیدا کند و به این رابطۀ احیا شده دست یابد، احتیاج دارد به کاری که عیسی مسیح بر روی صلیب به کمال رسانید ایمان آورد. اگر شخصی ایمان داشته باشد که مسیح به جای او مُرد و با مرگ خویش جریمۀ گناهان او را پرداخت نموده از مردگان قیام کرد، آن شخص نجات یافته است. هیچکس قادر نیست نجات را برای خود تحصیل کند. در واقع هیچکس نمی تواند آنقدر نیکو و بیگناه باشد که قادر باشد خدا را خشنود سازد زیرا همۀ ما گناهکار هستیم. (اشعیا 6:64-7؛ 6:53) علاوه بر این، چون مسیح تمام آنچه برای نجات ما لازم بود به تمام و کمال انجام داد، نمیتوان چیزی بر آن افزود. به همین دلیل هنگامی که بر روی صلیب جان خود را فدا می ساخت فرمود: "تمام شد" (یوحنا 30:19(به همان گونه که هیچکس قادر نیست بواسطۀ اعمالش خود را نجات دهد، هیچ عملی نیز قادر نیست شخص نجات یافته را از نجاتی که با ایمان دریافت کرده است محروم کند. باید همیشه به یاد داشت که عمل نجات، کار به کمال رسیده ای است که با مرگ مسیح بر روی صلیب فراهم شد. پس، در عمل نجات، فاعل مسیح است. و شخص نجات یافته مفعول است، یعنی دریافت کنندۀ این نجات عظیم است. یوحنا 27:10-29 می گوید: " گوسفندان من آواز مرا می شنوند و من آنها را می شناسم و مرا متابعت می کنند. و من به آنها حیات جاودانی می دهم و تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدری که به من داد از همه بزرگتر است و کسی نمی تواند از دست پدر من بگیرد."شاید عده ای به غلط تصور کنند: "یک بار و برای همیشه نجات یافته ام ... حال می توانم هر طوری که بخواهم زندگی کنم ... و هیچ چیز نمی تواند نجات را از من بگیرد." ولی باید به یاد داشت که هنگامی که شخص نجات می یابد از فرمانبرداری از طبیعت کهنه و گناه آلود خویش آزاد میشود. او در واقع شخص آزاد شده ای است که مشتاقانه می خواهد در رابطۀ نزدیک و صمیمی با خدا رشد کند. تا زمانی که ایماندار بر روی زمین زندگی می کند و در بند این نفس گناه آلود است همواره وسوسه می شود تا گناه کند. در رابطۀ بین انسان و خدا، گناه همواره به صورت یک دیوار جدائی عمل می کند. اگر فردی در گناه زندگی کند و به آن ادامه دهد، از رابطه ای که خدا مایل است با او داشته باشد لذت نخواهد برد. تنها طریق پیروزی بر وسوسه و گناه این است که ایمانداران خود را به مطالعه و اطاعت از کتابمقدس بسپارند و هر روزه تحت کنترل روح القدس زیست کنند. زندگی تحت کنترل روح القدس یعنی سرسپردگی و پیروی از رهبری و نفوذ روح القدس در زندگی روزمرۀ خود.در حالی که بسیاری از مذاهب پیروان خود را به اطاعت از یک سری قوانین ترغیب می کنند، مسیحیت یعنی ایجاد یک رابطۀ شخصی و زنده با خدا. مسیحیت یعنی ایمان به شخص عیسی مسیح که بر روی صلیب مُرد، جریمۀ گناهان را پرداخت نمود، و روز سوم از مُردگان برخاست. با مرگ مسیح بر روی صلیب دِین گناهان شما پرداخت شده است، و حالا شما می توانید با خدا مشارکت داشته باشید. در مسیحیت شما قادر هستید که بر طبیعت گناه آلود خود غلبه کرده، در دوستی و اطاعت از خدا بسر بَرید. این مفهوم واقعی مسیحیت است که کتابمقدس تعلیم می دهد

ايمان به مسيح


اینکه می‌‌گویم عین حقیقت استهر که به من ایمان بیاورد، می‌‌تواند همان کار‌هایی‌ را بکند که من کرده‌ام و حتی بزرگتر از اینها نیز بکند، چون من نزد پدرم باز می‌‌گردم. شما می‌‌توانید به نام من، هر چیزی از خدا درخواست کنید و من آن را به شما خواهم داد. چون من که فرزند خدا هستم هر چه برای شما انجام دهم، باعث بزرگی‌ و جلال خدا خواهم شد. بلی، به نام من هر چه لازم دارید بخواهید تا به شما عطا کنم. ( یوحنا ۱۴ : ۱۲ - ۱۴ )

حضور خداوند

دنیای ما ثروت زیادی دارد 
زمینهای حاصلخیز و دریاهای پر باری دارد 
منابع طبیعی نفت و گاز و طلا و الماس زیادی دارد 
با این وجود ما در دنیای ثروتمندمان فقیرانه زیست میکنیم 

نه اینکه نان و آب کافی نداریم و نه اینکه زمین برای همه موجود نیست و نه اینکه معیارهای اخلاقی را رد میکینم و نه اینکه نادان و نا آگاه و بدون قوه تفکر و تعقل و خلاقیت باشیم . ما دانسته و آگاهانه و فهمیده و خلاقانه در فقـر زیست میکنیم  چرا ؟ 

زیرا خدا را هنوز در آسمان میبینیم  نه بر در قلب انسان های دیگر
زیرا محبت را در فرونشاندن احساسات خودمان میبینیم نه در رفع نیاز دیگران 
زیرا خوشبختی را در "  داشتن هایمان"  میبینیم نه در " بودن هایمان "  
زیرا راه خدا به زمین را رد کرده ایم تا از راههای خودمان به آسمان برویم 
زیرا تلاش میکنیم کار گروهی همزیستی را بطور انفرادی انجام دهیم 
زیرا دنیای ثروتمند ما تاریکتر از آنست که بتواند ثروت هایش را ببیند

دعا کنیم دنیای تاریک ما نور و محبت حقیقی خدا را دریافت کند تا با دیدن ثروت های هنگفتش از سخاوتمند بودن و به دیگران اندیشیدن نهراسـد . 

خداوند وعده داده كه ما در مسيح آزاديم

✝🎄✝🎄✝🎄
"در هنگام پریشانی نزد خداوند دعا کردم. او دعایم را مستجاب کرد و مرا رهایی بخشید."
🕊یوحنا 8: 36
"پس اگر پسر، شما را آزاد سازد واقعاً آزاد خواهید بود."

🕊رومیان 6: 6 تا 8
"این را می‌دانیم كه آن آدمی كه در پیش بودیم با مسیح بر روی صلیب او كشته شد ‌تا نفس گناهكار نابود گردد و دیگر بردگان گناه نباشیم، زیرا کسی‌که مرد از گناه آزاد شده است. اگر ما با مسیح مردیم، ایمان داریم كه همچنین با او زیست خواهیم کرد،"

🕊دوم قرنتیان 3: 17
"و در اینجا مقصود از كلمهٔ «خداوند»، روح‌القدس است و هرجا روح خداوند باشد، در آنجا آزادی هست."

🕊غلاطیان 5: 1
"آری ما آزادیم، زیرا مسیح ما را آزاد کرد. پس در این آزادی استوار باشید و نگذارید كه بار دیگر یوغ بندگی به گردن شما گذاشته شود."

🕊غلاطیان 5: 13
"ای برادران من، شما به آزادی خوانده شده‌اید ولی نگذارید كه این آزادی به بی‌بند و باری برای ارضای امیال جسمانی شما تبدیل گردد، بلكه با محبّت یكدیگر را خدمت كنید."

🕊اول پطرس 2: 16
"مثل افرادی كه کاملاً آزاد هستند زندگی كنید، امّا نگذارید این آزادی شما بهانه‌ای برای رفتار ناشایست باشد، بلکه به عنوان بندگان خدا زندگی کنید."
✝🎄✝🎄✝🎄

۱۳۹۸ شهریور ۳۰, شنبه

هر آنچه يك ايماندار مسيحي بايد بداند



1هر ایمانداری باید بداند که عیسی برای چه هدفی به این جهان آمد ؟ 
الف ؛ گناه را بردارد ( یوحنا 
۲۹:۱ و اول یوحنا ۵:۳ ) 
ب ؛ شیطان را تباه سازد ( عبرانیان 
۱۴:۲ )
ج ؛ موت را نیست کند ( دوم تیموتاوس 
۱۰:۱ )
د : گمشده را بجوید و نجات بخشد ( لوقا 
۱۹: ۱۰ )
ه : حیات جاودانی عطا کند ( یوحنا 
۶ : ۴۷ و یوحنا ۱۰:۱۰ )

2هر ایماندار باید بداند که در عیسی مسیح هیچ گناهی نبود و نیست .
اول یوحنا 
۳: ۵ . یوحنا ۴۶:۸ .متی ۴:۲۷ ‌.یوحنا ۳۸:۱۸ .دوم قرنتیان ۲۱:۵ و اول پطرس ۱۹.۱۸:۱ و اول پطرس ۲۲:۲ )

3هر ایمانداری باید بداند که به چه  ایمان آورده است.
ایوب 
۱۵:۳۱ .ایوب ۱۹_۲۵:۲۷ ‌.دانیال. ۳_۱۵:۱۸ .دوم تیموتاوس ۱:۱۲)

4هر ایماندار باید بداند که خدا همه گناهان او را در مسیح از بین برده است . 
اشعیا 
۱: ۱۸ . مزمور ۱۰۳ : ۱۲. اشعیا ۳۸ : ۱۷. میکا ۷: ۱۹ اشعیا۴۳: ۲۵ . اشعیا ۴۴ : ۲۲ . اول یوحنا ۱: ۷ و مکاشفه ۱: ۵ )

5هر ایمانداری باید بداند که به چه قیمتی خریده شده است . ( اول قرنتیان ۶: ۲۰ . اول قرنتیان ۷: ۲۳ . اول پطرس ۱: ۱۸،۱۹ و مکاشفه ۵: ۹ ) .

6هر ایماندار باید بداند که حیات جاودان دارد . 
یوحنا 
۳: ۳۶ . یوحنا ۵: ۲۳ . یوحنا ۶ : ۳۹_ ۴۰ و ۴۷ . یوحنا ۱۰: ۲۸ . اول ۱۴:۳. ۵: ۱۱_۱۲ و ۲۰ و فیلیپیان ۱: ۲۱ )

7هر ایماندار باید بداند که بدن او هیکل خدا ، مسیح و روح القدس است . 
عبرانیان 
۳: ۶ ‌. یوحنا ۱۴ : ۲۰و ۲۳ . اول قرنتیان ۳: ۱۶_۱۷. ۶: ۱۹ . افسسیان ۲: ۲۱_۲۲ و دوم قرنتیان ۶: ۱۴_ ۱۸ )
8هر ایماندار باید بداند که چگونه تولد تازه یاقته و خدا در او ساکن است ‌. 
یوحنا 
۱: ۱۳ . اول قرنتیان ۱۲: ۱۳ . غلاطیان ۴_۶ . افسسیان ۱: ۱۳ . تیطس ۳: ۵ و اول یوحنا ۴: ۱۳ )

9هر ایماندار باید دلیل شناخت و محبت کردن خدا را بداند . 
اول یوحنا 
۲: ۳_۷ . ۴: ۷ و ۲۰ ، ۲۱ . اول قرنتیان ۱۳: ۱_۸)

10هر ایماندار باید بداند که در زندگی زحمت خواهد کشید. 
فیلپیان 
۱: ۲۹ . مزمور ۳۴: ۱۹ ‌ یوحنا ۱۶: ۲۳ . دوم تیموتاوس ۳: ۱۲ . عبرانیان ۱۰: ۳۲_ ۳۴. دوم قرنتیان ۶: ۳_۵ ‌ اعمال رسولان ۱۴: ۲۲. دوم قرنتیان ۱: ۵ و رومیان ۸: ۱۷ )

11هر ایماندار باید بداند که هیچ قدرتی نمی تواند او را از محبت خدا در مسیح جدا سازد . 
رومیان 
۸: ۳۵_ ۳۹ )

۱2هر ایماندار باید بداند که پادشاه است وبا مسیح سلطنت خواهد کرد.
(دوم تیمو تاموس 
۲: ۱۱_۱۲ .مکاشفه ۱ :۶ .۲: ۲۶_۲۷ .۵: ۱۰و۲۰: ۴و۶)

13هر ایماندار باید بداند که او مامور گسترش ملکوت خداست . 
دوم قرنتیان ۵: ۱۸_ ۱۹ . متی ۲۸ : ۱۹_ ۲۰. مرقس ۱۶: ۱۵_ ۱۶ . یوحنا ۲۰ : ۲۱ )

۱4هر ایمانداری باید بداند روزی جلو مسند مسیح خواهد ایستاد . 
دوم قرنتیان 
۵: ۱۰. و اول پطرس ۴: ۱۷ )

۱5هر ایمانداری باید بداند که ابدیت را با مسیح سپری خواهد کرد . 
یوحنا 
۱۴: ۱_۳ . اول تسالونیکیان ۴: ۱۸. مکاشفه ۲۱: ۳ و ۲۲: ۳_ ۵ )