۱۳۹۷ اسفند ۸, چهارشنبه

خداوند خود نگهبان من است




اگر قوم من که به اسم من خوانده می‌شوند فروتن شده، دعا کنند و مرا بطلبند و از راههای بد خویش بازگشت نمایند، آنگاه ایشان را از آسمان اجابت نموده، گناهانشان را می‌بخشم و سلامتی را به سرزمین آنها باز می‌گردانم. دوم تواریخ ۷ : ۱۴
خداوند در كنار من است تا از من حمايت كند. او راه‌ حیات‌ را به‌ من نشان‌ خواهد داد. حضور او من را لبریز از شادی‌ می‌كند و بودن‌ در كنار او به‌ من لذتی‌ جاودانی‌ می‌بخشد. 
 خداوند نور من است. او حافظ‌ و نگهدارنده‌ من است‌. او قوت‌ و سپر من‌ است‌. از صمیم‌ قلب‌ بر او توكل‌ دارم‌. اطمینان‌ دارم‌ كه‌ در طول‌ عمر خود، نیكویی‌ و رحمت‌ او همراه‌ با من‌ خواهد بود و من‌ تا ابد در خانه‌ او ساكن‌ خواهم‌ شد

عيسي مسيح نجات دهنده




و همۀ ما در حالی که با صورتهای بی‌نقاب مانند آئینه‌ای جلال خداوند را منعکس می‌کنیم، به تدریج در جلالی روز افزون به شکل او مبدل می‌شویم و این کار، کار خداوند یعنی روح‌القدس است‌. دوم قرنتیان ۳ : ۱۸
یکی از روشهایی که بوسیله آن بیشتر وبیشتر به شباهت مسیح تبدیل می شویم، متوجه کردن نگاه مان بر جلال او و نگه داشتن او در منظر دیدمان می باشد.

چه طور به وعده هاي خدا يقين حاصل كنيم



۱ - ما در دعا اطمینان داریم، چون خدای ما راستگو است.
از من درخواست کن و من اسراری را درباره آنچه در آینده واقع خواهد شد، به تو آشکار خواهم ساخت. ( ارمیا ۳۳ : ۳ )
۲ - خداوند قدرت آنرا دارد که به هر دعای ما جواب دهد،هیچ امری نزد خدا غیر ممکن نیست.
۳ - خدا مایل است به دعای ما پاسخ گوید، چون ما را دوست دارد. این محبت خداست که دعای ما اجابت می‌‌شود.
زیرا خدا آنقدر مردم جهان را دوست داشت که یگانه فرزند خود را فرستاده است، تا هر که به او ایمان آورد، هلاک نشود بلکه زندگی‌ جاوید داشته باشد. ( یوحنا ۳ : ۱۶ )
۴ ما در دعا مطمئن هستیم که خدا ما را می‌‌خواند چون ما در زیر خون عیسی فرزندان خدا شده ایم و خدا ما را به عنوان فرزند پذیرفته است.
اما او به تمام کسانی‌ که به او ایمان آوردند، این حق را داد که فرزندان خدا گردند، بلی، فقط کافی‌ بود به او ایمان آورند تا نجات یابند. ( یوحنا ۱ : ۱۲)

چرا مسيحي شدم؟

برطبق کلام خدا درانجيل شريف، رساله به روميان، فصل سوم، آيه ٢٣ "همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند،". آدم و حوا، اجداد انسان، متأسفانه از خدا نافرمانی کرده و مرتکب گناه شدند و بهمين علت، گناه وارد نسل بشر شد وهمه را آلوده ساخت. اين موضوع را می‌توانيم در همه انسان‌ها مشاهده کنيم چون ما ذات و طبيعتی گناه‌آلود داريم و در افکار و سخنان و اعمال خود گناه می‌کنيم. کلام خدا، در رساله به روميان، فصل ششم، آيه ٢٣ می‌فرمايد: "زيرا مزدی که گناه می‌دهد موت است، . . ." و موت يعنی جدايی از خدا. چون خدا قدوس و پاک است و نمی‌تواند گناه را تحمل کند، با وجود عشق و محبتی که او نسبت به انسان دارد، رابطه و مشارکت و دوستی با انسان را رد می‌کند. انسان گناهکار، با وجود گناهان خود، نمی‌تواند به حضور خدای قدوس و پاک راه يافته و با او رابطه و مشارکت داشته باشد. ضمناً، انسان گناهکار با اعمالش که از ذات و دل آلوده به گناه او بيرون می‌آيد، نمی‌تواند خدا را خشنود بسازد مگر اينکه گناهانش آمرزيده شده و دل و وجودش از گناه پاک گردد.
خدا همچنين عادل است و گناه را بدون مجازات نمی‌گذارد. گناهکار به خاطر گناه، هرچه که باشد، خواه آنچه که اراده و خواست خدا بوده وانجام نداده و يا آنچه خواست خدا نبوده و انجام داده، در داوری به حق خدا محکوم و مجازات خواهد شد. بله، گناه، رابطه ما را با خدا از بين برده و مثل دره‌ای که در ميان دو کوه قرار دارد، جدايی در بين خدا و انسان بوجود آورده است. انسان گناهکار و محکوم به هلاکت، برای برقرار شدن رابطه‌اش با خدا، احتياج به نجات دهنده دارد يعنی شخصی که انسان را از گناه و نتايج شوم آن نجات داده و مثل پلی او را به خدا متصل کند.
در مورد نجات دهنده، خوب است بدانيم که:
-  اولاً، او بايستی کاملاً بی‌گناه و پاک باشد يعنی هم در ذات و هم در فکر و کلام و عمل، بدون گناه باشد. پس، نجات دهنده انسان، نمی‌تواند از نسل بشری باشد که آلوده به گناه است. بايد توجه داشت که نطفه عيسی مسيح، نجات دهنده بشريت، از انسان گناهکار در رحم مريم باکره قرار نگرفت بلکه براساس کتابمقدس: "مريم، مادر عيسی، از روح القدس حامله شد" (متی ١: ١٨ و ٢٠). عيسی مسيح، نجات دهنده بشر، نه فقط ذات و طبيعتی مقدس و بدون گناه داشت، بلکه هيچگاه در زندگی خود مرتکب گناهی نشد. در انجيل عيسی مسيح، در باره اين نجات دهنده بی‌همتا می‌خوانيم: "او هيچ گناه نکرد، و فريبی بر زبانش يافت نشد" (اول پطرس ٢: ٢٢). "ما به چنين کاهن اعظمی نياز داشتيم، کاهنی قدوس، بی‌عيب، پاک، جدا از گناهکاران، و فراتر از آسمانها" (عبرانيان ٧: ٢٦).
- دوماً، نجات دهنده انسان، بايد بتواند جريمه گناه ما را با خون و مرگ خود بپردازد، يعنی او بجای ما انسان‌ها مجازات گناهان ما را قبول کرده و بعوض ما بميرد. براساس کتاب مقدس، " زيرا جان هر موجودی در خون اوست و من خون را به شما داده‌ام تا برای کفاره جانهای خود، آن را بر روی قربانگاه بپاشيد. خون است که برای جان کفاره می‌کند" (لاويان ١٧: ١١). " . . . خود مسيح يک بار برای هميشه به خاطر گناه بشر مرد، يعنی يک شخص بی‌گناه در راه گناهکاران مرد تا ما را به حضور خدا بياورد . . ." (اول پطرس ٣: ١٨). " خون مسيح چقدر بيشتر انسان را پاک می‌گرداند، او خود را به عنوان قربانی کامل و بدون نقص به وسيله روح جاودانی به خدا تقديم کرد. خون او وجدان ما را از اعمال بيهوده پاک خواهد کرد تا ما بتوانيم خدای زنده را عبادت و خدمت کنيم"(عبرانيان ٩: ١٤). 
خبر خوش اين است كه، در حدود دو هزار سال پيش، خدا بخاطر عشق و محبت خود، قدم آشتی با انسان گناهکار را برداشت يعنی حاضر شد مظهر و يا از لحاظ روحانی، پسر خود عيسی مسيح را به جهان بفرستد تا مثل يک قربانی کامل و بی‌عيب، بخاطر ما و برای پرداخت جريمه گناهان ما، بر روی صليب بميرد. انجيل شريف، يوحنا، فصل سوم، آيه ١٦ می‌فرمايد: "زيرا خدا جهانيان را آنقدر محبت نمود که پسر يگانه خود را داد تا هرکه به او ايمان بياورد هلاک نگردد بلکه صاحب حيات جاودان شود". همچنين کلام خدا در روميان، فصل سوم، آيات ٢٤ تا ٢٦ می‌فرمايد: "اما با فيض خدا همه بوساطت عيسی مسيح که آنان را آزاد می‌سازد، بطور رايگان، نيک محسوب می‌شوند. زيرا خدا مسيح را بعنوان وسيله‌ای برای آمرزش گناهان که با ايمان بخون او بدست می‌آيد در مقابل چشم همه قرار داده و با اين کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زيرا درگذشته بسبب بردباری خود گناهان آدميان را ناديده گرفت تا در اين زمان، عدالت خدا کاملاً بثبوت برسد، يعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عيسی ايمان می‌آورد نيک می‌شمارد."
عيسی مسيح خداوند که بعد از مرگ بر روی صليب و تدفين، دوباره زنده شد و اکنون زنده است، بر در قلب من ايستاده، در را می‌کوبد و وارد قلب و زندگی من شده است. او می‌خواهد تمام گناهان من را ببخشد و رابطه و مشارکت واقعی و بسيار نزديک، بين من و خدای قدوس برقرار سازد و حياتی جديد و ابدی در خدا ببخشد. به همين دليل از گناه توبه کرده و به عيسی مسيح خداوند ايمان آورده ام. کلام خدا در انجيل شريف می‌فرمايد: "زيرا اگر با لبان خود اعتراف کنی که عيسی، خداوند است و در قلب خود ايمان آوری که خدا او را پس از مرگ زنده ساخت نجات خواهی يافت. زيرا انسان با قلب ايمان می‌آورد و نيک محسوب می‌گردد و با لبهای خود به ايمانش اعتراف می‌کند و نجات می‌يابد" (روميان ١٠: ٩ و ١٠). "من پشت در ايستاده در را می‌کوبم اگر کسی صدای مرا بشنود و در را باز کند وارد می‌شوم و با او شام خواهم خورد و او نيز با من" (از سخنان عيسی مسيح در انجيل شريف، مکاشفه ٣: ٢٠).
ای خدای پاک و مقدس، من می‌دانم که بر طبق کلام تو، کتاب مقدس، گناهکار و از جلال تو محروم هستم. من قبول دارم که عيسی مسيح خداوند، بخاطر گناهان من، به صليب کشيده شد و جانش را برای پرداخت جريمه گناهان من داد. قبول دارم که او سه روز بعد از مرگ دوباره زنده شد و زنده است. پدر آسمانی، از تو خواهش می‌کنم گناهان مرا بيامرز و پاک کن و به من حياتی جديد و ابدی در خودت ببخش. به اسم عيسی مسيح دعا می‌کنم، آمين. 

عيسي مسيح چهره خداي ناديده

عیسی مسیح نه یک پیامبر بلکه خود خداست. اگر او فقط یک انسان معمولی بود دیگر به صلیب کشیدن او نمی توانست کفاره برای تمام گناهان بشریت باشد. خداوند عیسی مسیح جلال و عظمت خداوندی خود را رها کرد، با بدنی انسانی در میان ما ظاهر شد و برای بخشیدن گناهان ما بر روی صلیب مرد و پس از سه روز از مرگ قیام کرد. مرگ مسیح برروی صلیب نه تنها مرگی انسانی بلکه مرگی روحانی بود، برای اینکه او نه یک انسان معمولی بلکه خود خدا بود. برای همین است که مرگ و زنده شدن دوباره او کافی است برای بخشیده شدن تمام گناه بشریت از ازل تا ابد. 
یوحنا در انجیل یوحنا در مورد مسیح ( کلمه ) اینچنین می نویسد: "درازل، پیش از آنکه چیزی پدید آید، "کلمه" وجود داشت و نزد خدا بود. اوهمواره زنده بوده، و خود او خداست. هرچه هست، بوسیلۀ او آفریده شده وچیزی نیست که آن را نیافریده باشد" (یوحنا ١:١-۳). همچنین در رساله کولسیان باب ۱ آیه ۱۵ و ۱۶ آمده است "مسیح چهره دیدنی خدای نادیده است. او فرزند خداست و بر تمام موجودات برتری دارد. در واقع تمام هستی بوسیله عیسی مسیح بوجود آمد، یعنی هر آنچه در آسمان و بر زمین است، دیدنی و نادیدنی، عالم روحانی با فرمانروایان و تاج و تخت ایشان و فرماندهان و بزرگانشان، همه بوسیله مسیح و برای جلال او آفریده شدند. 
خدا را سپاسگزارم در عصری زندگی می کنیم که نقشه نجات ما انسانها توسط خداوند در عیسی مسیح در ۲۰۰۰ سال پیش انجام شده و امروز صورت خدای نادیده را در تجلی و تجسم مسیح خداوند توسط پیغام خوش انجیل سلامتی در قلب و جان خود لمس و چشیده ایم. 
دوست گرامی من ؛ اگر شما هم مایل هستید خدا را ملاقات کنید، انجیل مقدس را بردارید و بخوانید و بچشید و ببینید که خدا در عیسی مسیح چه نیکوست. عیسی مسیح فرمود :"آیا تو به خاطر اینکه مرا دیده ای ایمان آوردی؟ خوشا به حال کسانی که مرا ندیده اند و ایمان می آورند". (یوحنا ۲۰: ۲۹ ) 

فیض عیسی مسیح، محبت پدر و مشارکت روح القدس با شما باد.

شام خداوند


شام خداوند فرصتی است برای به یاد آوردن مرگ مسیح، همراه با اعتراف گناهان و توبه، زیرا عیسی از ما خواست که وقتی از بدن و خون او می‌خوریم و می‌نوشیم، مرگ او را به یاد آوریم. در شام خداوند، ما نه تنها مرگ مسیح را به یاد می‌آوریم، بلکه فیضی را اعلام می‌کنیم که به واسطه مرگ او نصیب ما شده است.
زیرا من از خداوند یافتم آنچه را به شما نیز سپردم، که عیسای خداوند در شبی که او را تسلیم دشمن کردند، نان را گرفت و شکر نموده، پاره کرد و فرمود: "این است بدن من برای شما. این را به یاد من به جای آورید". به همین‌سان، پس از شام، جام را گرفت و فرمود: "این جام، عهد جدید است در خون من. هر بار که از آن می‌نوشید، به یاد من چنین کنید". زیرا هر گاه این نان را بخورید و از این جام بنوشید، مرگ خداوند را اعلام می‌کنید تا زمانی که بازآید. اول قرنتیان ۱۱ : ۲۳ - ۲۶

تمام شد



تمام شد
امروز مسیح سر شیطان را کوبید
دیگر شیطان بر ما تسلطی ندارد
تمام شد
امروز به فیض خون مسیح تمام گناهان ما بخشیده شد.
او سند محکومیت ما را همراه با تمام مقرراتی که علیه ما بود لغو کرد و آن را به صلیب خود میخکوب نموده از بین برد‌.
تمام شد
مسیح با قربانی کردن خود ما را از مذهب آزاد کرد 
پرده معبد پاره شد
ما برای به حضور خداوند رفتن احتیاج به قربانی نداریم 
دیگر لازم نیست کاهنی به جای ما با خدا صحبت کند 
به فیض خون او ما با پدر آسمانی رابطه مستقیم داریم 
این فیض بزرگ را پاس بداریم 
و بار دیگر ........
زیرا عهد عتیق در گذشت 
در مسیح خلقتی تازه است

۱۳۹۷ اسفند ۶, دوشنبه

ايا نميدانيد كدام راه را انتخاب كنيد؟

در زندگی همۀ ما اوقاتی پیش می‌آید که بر سر دوراهی قرار می‌گیریم و نمی‌دانیم کدام راه را انتخاب کنیم. در چنین مواقعی، بسیار بجاست که به وعدۀ خدا تکیه کنیم؛ می‌فرماید: "کیست آن که از خداوند بترسد؟ خداوند راه برگزیدۀ خویش را بر او خواهد نمود."  ( مزمور ۲۵: ۱۲ ). اگر در اتحاد با عيسی مسيح،  از خدا بترسیم و برای او بيشترين عزت و احترام را قائل باشيم، او راهی را که برای ما برگزیده و بهترین است، به ما نشان خواهد داد.

شالوم يعني چه؟



شالوم کلمه ای عبری است که در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان به فراوانی از آن استفاده شده است. هرگاه عیسی مسیح در عهد جدید فارسی خطاب به دوستان یا شاگردان خود می فرماید: سلام یا سلامتی بر شما باد! در اصل از همین کلمه شالوم استفاده کرده است. از این کلمه در عهد عتیق نیز استفاده شده است.
کلمه شالوم در اصل زبان عبری معنای بسیار غنی ای در بر دارد. این کلمه به معنای صلح، آرامش، امنیت، موفقیت، کمال، کامیابی، رفاه و سلامتی می باشد. در واقع از شالوم برای صلح و آرامش درونی و در ضمن برای صلح و آرامش در روابط فردی و اجتماعی و سیاسی نیز بکار برده شده است. 
در کتاب مقدس مسیحیان که عهد عتیق یهودیان را نیز شامل می شود این کلمه ۷۹۶۵ بار به کار گرفته شده است. خدای کتاب مقدس یهوه شالوم نامیده شده یعنی خدای صلح و آرامش. مسیحیت تأکید شدیدی بر صلح و آرامش در میان بشریت دارد و مذهب صلح و آرامش نامیده می شود.
کلمه سلام به فارسی و السلام به عربی و اشلم به زبان آشوری از همین ریشه کلمه عبری شالوم برگرفته شده است

صليبتان را هرگز كوتاه نكنيد



و در زندگی روحانی دچار سستی و تنبلی نگردید، بلکه با شور و شوق فراوان، از مردان خدا نمونه بگیرید، مردانی که با صبر زیاد و ایمان قوی، به تمام وعده‌های خدا دست یافتند. عبرانیان ۶ : ۱۲
شخصی‌ در رویا می‌بیند که یک صلیب سنگین را به دوش می‌کشد.هر چند گاه به خاطر سنگینی‌ کمی‌ از صلیب خود را میبرد تا سبکتر بشود،این کار را چندین بار انجام میدهد تا صلیبی کوتاه و سبک را بر دوش بکشد. سپس به جایی‌ می‌رسد که مردمان دیگر نیز با صلیب‌هایشان دیده میشوند.همگی‌ به یک دره میرسند که آنطرف آن سرزمین موعود است.همه صلیب خود را پلی میسازند و از دره عبور میکنند اما چون صلیب او کوتاه شده بود او نتوانست عبور کند و در این سوی دره جا ماند!!!
 پس صلیب تان را هرگز کوتاه نکنید حتی به خاطر جفا

۱۳۹۷ اسفند ۱, چهارشنبه

استحكام در برابر طوفانها

اشعیاء 33: 23  ریسمانهای تو سست بود که پایه دکل خود را نتوانست محکم نگاه دارد و بادبان را نتوانست بگشاید .
با مطالعه این آیه با تمثیل بسیار زیبایی روبرو می شویم . باد در قایق ها و کشتی های بادبانی می تواند بسیار مفید باشد بشرطی که ریسمانهای دکل بخوبی بسته و محکم شده باشند و بدین گونه نیروی باد به بادبانها و ازبادبانها بوسیله طناب ها به دکل اصلی منتقل  و دکل اصلی هم کل قایق را به جلو میبرد اما اگر طنابها بدرستی و استحکام در جای خود نباشند چه بسا اثر نیروی باد بجای مفید بودن و بازدهی  مخرب نیز باشند . اگر به مجموعه زندگی و ایمان مسیحی بنگریم متوجه می شویم که گویی در یک کریدور باد قرار گرفته ایم که یا از نیروی آن برای حرکت به جلو استفاده نموده و یا در برابر فشار آن در هم می شکنیم . جفاها سختی ها و تندباد های زندگی مسیحی نیستند که سرنوشت و آتیه ما را رقم میزنند بلکه میزان استحکام ریشه ها و پایه های ایمانمان که به مثابه طنابها و ریسمانهایی هستند که ما با استفاده از نیروی مخرب جفاها بالعکس ما را در ایمان به جلو و موفقیت های بیشتر در خداوند هدایت میکنند هرچه این ریسمانها ضعیف تر و شل تر به همان اندازه هم استقامت و پایداری ما در ایمان شکننده تر و سست تر خواهد بود. در واقع عمل فوق العاده ایی در حالت مساعد اش در اینجا رخ میدهد باد می خواهد بادبان و دکل را یکجا بکند و فرو بریزد ولی بدلیل استحکام دکل و طنابها به بدنه قایق هر چه فشار باد افزایش می یابد در واقع قایق مان را با سرعت و قدرت بیشتری به جلو می راند . در زندگی ایمانی مان جفاها سختی ها فشارها ناکامی ها و....می آیند با این هدف که زندگی روحانی و باورهای ما را تخریب کرده و به یغما ببرد اما ما می ایستیم و ریشه های عمیق ایمانمان رابه بدنه کلام خدا آنچنان گره می زنیم که هر تند باد و طوفانی در واقع ما را به مرحله بالاتری از ایمان وارد می سازد و پس از هر زحمت و رنجی خود را قوی تر شجاع تر و قائم تر می یابیم چراکه ریسمانهای مان به انجیل و عیسی مسیح زنده محکم بسته شده بقول یکی از بزرگ مردان تاریخ مسیحیت فارسی زبان مسیحی مانند توپی است که هرچه محکم تر بر زمین زده شود بلندتر بسوی آسمان می رود . تاریخ پر فراز و نشیب مسیحیت راستین نیز خود گواه و شاهدی بر این امر است زحمات و فشارها عمومآ موجب بروز دو گونه واکنش در ما میشوند  کسانی که دارای ایمانی سطحی و فاقد عمق و ریشه باشند مانند زورقی با طنابهای سست و بی ثبات در هم کوبیده شده و ایمان را رها و در عوض آنانی که بر عکس خود را برای پرداخت هر بها و قیمتی آماده نموده و به اصطلاح طنابهایشان را مستحکم نموده اند روزبروز موفق تر و قوی تر در ایمان به جلو میروند . از این جهت عیسی مسیح از همان آغاز ایمان مسیحی دستور به استحکام طنابهای قایق ایمانمان می دهد متی 10: 38   و هر که صلیب خود را برنداشته و از عقب من نیاید لایق من نباشد . بیاییم بار دیگر در زندگی روحانی خود اندکی تعمق کنیم آیا ریسمانهای ایمانمان  آنچنان محکم شده اند تا بتوانیم در برابر هر باد و طوفانی به ایستیم

بشارت مسيح




ماندن در مسیح جمله ای که در کلام بارها و بارها به آن اشاره شده است و شرط اساسی عیسی مسیح برای رسیدن به ملکوت خداوند و گرفتن برکات و عطایا نیز همین جمله ساده می باشد.
امروزه در بسیاری کلیساها، خادمین با تکرار بیهوده این که بخواهید تا به شما داده شود در کمال تعجب تاکید عیسی مسیح بر ماندن در کلام و ماندن در مسیح را برای ایماندار مسیحی نادیده می گیرند و صرفا با تاکید بر آیه هایی چون، مرقس 12 آیه  24  سعی در سوق دادن ایمانداران به سوی نشستن و درخواست کردن مداوم دارند اما با چنین رفتاری نمی توان انتظار داشت در ملکوت خداوند به سر برید و شامل لطف عظیم خداوند باشید زیرا در کلام بارها و بارها آمده است شرط استفاده از مزایای ایماندار مسیحی ماندن در کلام و ماندن در مسیح است. مرقس12 آیه های 22 و 23،   متی 7 آیه 21،   متی 5 آیه 20،
ما در متی 6 ، 33 به یک کلید بزرگ کلام می رسیم.   اگر شما قبل از هرچیز، به ملکوت و عدالت خدا دل ببندید، او همه این نیازهای شما را برآورده خواهد ساخت . به راستی چرا فراموش می کنیم عیسی مسیح قبل از وعده برکات،   ماندن در مسیح و ماندن درکلام را به ما می آموزد. شاید ذهن خسته ما آنچه را که زحمتی بر ما ندارد را  بهتر می بیند و آن را در خود جای می دهد، اما یادمان باشد هر کس بخواهد در این آیین بماند باید پیاله مسیح را سر بکشد و صلیب خو را بردوش کشیده به دنبال او که سخت ترین و فرساینده ترین لحظات را به هنگام دادن جان عزیزش متحمل شد،  روان گردد.در این قسمت با یادآوری بخش هایی از کلام که زندگی یک ایماندار را از زبان شاگردان و رسولان بازگو کرده است به مرور این اصل می پردازیم که چگونه می توان در مسیح ماند.
*  تعلیم بزرگ و اساسی عیسی برای ایمانداران که شامل همه شریعت نیز می باشد این است هر آنچه انتظار دارید دیگران در حق شما انجام بدهند شما همانکار را برای آنها انجام بدهید متی 7 ،  12   لهذا آنچه خواهید که مردم به شما کنند، شما نیز بدیشان همچنان کنید؛ زیرا این است تورات و صُحُف انبیا.
*آنچه که خادمان و ایمانداران بایستی بیش از همه رعایت کنند این تاکید عیسی یعنی سر کلیسای مسیحی بر نداشتن تکبر و بالا نشینی است. مرقس 10 ،  43  هر که خواهد در میان شما بزرگ شود، خادم شما باشد. پس تنها راه برتر بودن در این آیین این است که خدمت گذار همه باشید.
*ایماندار مسیحی باید در رساندن پیام انجیل به تمام اقوام دنیا کمر همت ببندد مرقس 13 ، 10  و لازم است که انجیل اوّل بر تمامی امّتها موعظه شود.
* هیچگاه قسم نخورید متی 5 ،  34   لیکن من به شما می‌گویم، هرگز قسم مخورید
* اگر کسی از شما قرض یا چیزی خواست او را دست خالی برنگردانید. متی 5 ،  42   اگر کسی از تو چیزی خواست ، به او بده ؛ و اگر از تو قرض خواست ، او را دست خالی روانه نکن.
* و مهم ترین مساله برای ایماندار مسیحی رسیدن به ملکوت خداوند و رسیدن به حضور خداست و این میسر نمی شود مگر آنکه اراده پدر آسمانی خودمان را بجا آورده و با دستورات او زندگی کنیم یعنی اراده ما نباشد و اراده خداوند بر ما حاکم باشد. متی 7 ،  21   نه هر که مرا، خداوند، خداوند، گوید داخل ملکوت آسمان گردد، بلکه آنکه ارادة پدر مرا که در آسمان است بجا آورد.
* رفتار شهوانی و ناپاک با جنس مخالف همانگونه که خودمان در ضمیر آگاه و ناخودآگاهمان می دانیم مردود است و در آیین مسیحی با عنوان زنا از آن یاد شده است زنا در آیین مسیحیت حد و مرز بسیار معلوم و دقیق دارد هرگاه در فکر و ذهن خود به زن و یا مرد دیگری اندیشه خطا داشته باشی با او زنا کرده ای و این از علت هایی است که شخص به جهنم می رود متی 5 ،  28   لیکن من به شما می‌گویم، هر کس به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا کرده است. و در ادامه می خوانیم کسی که در این راه بماند جایگاهش جهنم خواهد بود. البته هر گاه زنی مردی را به این کار وادارد او را به رفتن به جهنم ترغیب می نماید که این نیز شکستن اولین حکم مسیحی است زیرا کسی نباید اسباب ورود به جهنم را برای کسی دیگر فراهم نماید. در این مورد عیسی مسیح با ذکر اینکه تمامی اعضا بدن ایماندار مسیحی ممکن است مسبب گناه باشند به صراحت یادآور می شود که این اعضا بریده شوند بهتر است تا اینکه شخص را به جهنم رهنمون سازند. متی 5 ، 29 تا 31  29   پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آنکه تمام بدنت در جهنّم افکنده شود.....
 همچنین با اشاره به برخی دیگر از آیات افسسیان تیتر وار به چند رفتار دیگر ایمانداران مسیحی می پردازیم.
*   نقشه غیرقابل تغییر خدا همواره این بوده است که ما را در خانواده الهی خود به فرزندی بپذیرد؛ و برای این منظور، عیسی مسیح را فرستاد تا جانش را در راه ما فدا کند. علت این تصمیم فقط این بود که خدا اراده کرده بود این لطف را در حق ما بکند!
*   مقصود خدا از این عمل این بود که ما بعنوان نخستین کسانی که به مسیح ایمان آوردیم ، او را برای لطفی که در حق ما نموده است ، تمجید و ستایش کنیم
*   نجات نتیجه اعمال خوب ما نیست ، از اینرو هیچکس نمی تواند به خود ببالد.
 *   اکنون که اعضای یک بدنیم ، دیگر بین ما کینه و دشمنی وجود ندارد، زیرامسیح ما و شما را با خدا صلح داده است . دشمنی دیرینه ما سرانجام در پای صلیب او از میان رفت .
*   شما به ساختمانی تعلق دارید که زیر بنای آن را رسولان و انبیا تشکیل می دهند و عیسی مسیح هم سنگ زاویه آن است
* ما نباید به سبب رنجی که برادران و خواهران ایماندارا دیگرمان می کشند دلسرد بشویم افسسیان 3، 13    پس ، خواهش می کنم از رفتاری که در اینجا با من می کنند، مأیوس و دلسرد نشوید. بخاطر شماست که من این رنج و زحمات را متحمل می شوم و این باید مایه افتخار و دلگرمی شما باشد.
*بنابراین ، وقتی به حکمت و عظمت نقشه خدا فکر می کنم ، به زانو درمی آیم و به درگاه خدایی که پدر این خانواده الهی است دعا می کنم .
افسسیان 4
*    طوری زندگی و رفتار کنید که شایسته مقامتان باشد، مقامی که خدا به شما عطا کرده است .
 *   فروتن و مهربان باشید. نسبت به یکدیگر بردبار باشید و بسبب محبتی که به هم دارید، از خطاها و اشتباهات یکدیگر چشم پوشی نمایید.
 *   سعی کنید همواره متفقاً از روح خدا هدایت شوید، تا بتوانید همیشه با هم در صلح و صفا باشید.
 *   ما همه ، اعضای یک بدنیم و در همگی ما یک “روح “ ساکن است ، یعنی روح القدس ؛ و همه ما برای رسیدن به یک امید دعوت شده ایم ، یعنی به آن جلالی که خدا برای ما تدارک دیده است .
 *   برای ما فقط یک خداوند، یک ایمان و یک تعمید وجود دارد.
 *   همه ما یک خدا داریم که پدر همه ما و بالاتر از همه ما و در همه ماست و در تمام ذرات وجود ما زندگی می کند.
*     مانند اطفال نخواهیم بود که در اثر سخنان دیگران و دروغهایی که برای گمراهی ما می گویند، هر لحظه نسبت به ایمانمان تغییر عقیده بدهیم ،
 * با عشق و علاقه ، همواره در پی راستی خواهیم رفت . راست خواهیم گفت ، راست عمل خواهیم کرد و راست خواهیم زیست تا به این ترتیب ، بتدریج در هر امری مانند مسیح شویم که سر کلیسا می باشد.
*   زندگی تازه در مسیح یعنی اینکه مانند کسانی که هنوز نجات نیافته اند، زندگی نکنید، چون ایشان کور و گمراه هستند و دل سنگشان پر از ظلمت است .  ایشان از حیات خدا دورند، زیرا فکر و دل خود را به روی خدا بسته اند؛ در نتیجه نمی توانند راه های خدا را تشخیص دهند.  برای ایشان اهمیتی ندارد که چه کاری خوبست و چه کاری بد؛ در فساد غرق شده اند و برای ارضای هوسها و شهوات خود، دست به هر عمل زشتی می زنند، و از هیچ کاری روی گردان نیستند.
*   اگر واقعا صدای او را شنیده اید و حقایقی را که در باره خود فرموده است ، درک کرده اید، پس اکنون باید طبیعت کهنه و گناه آلود خود را که بر اثر شهوات فریبنده فاسد و فاسدتر می شود، از خود بیرون نمایید،
 *   فکر و ذهن شما باید روزبروز تغییر کند و بسوی کمال پیش رود.
 *  شما باید شخص جدید و متفاوتی شوید، شخصی مقدس و درستکار؛ و این طبیعت نو را که به صورت خداست ، بپوشید.
 *   دیگر به هم دروغ نگویید، بلکه گفتارتان همیشه راست باشد، زیرا ما اعضای یکدیگریم و اگر به یکدیگر دروغ بگوییم ، در واقع ، به خودمان لطمه می زنیم .
 *  بسیار مهم است که ایثماندار مسیحی خشمگین نشود پس  اگر عصبانی شدید، اجازه ندهید گناهی از شما سر بزند. پیش از آنکه خورشید غروب کند، خشم را از خود دور کنید، زیرا اگر خشمگین بمانید، به شیطان فرصت می دهید که شما را به گناه وا دارد.
 *   اگر کسی از شما قبلا دزد بوده ، باید فوراً از این کار دست بکشد و با همان دستها، آبرومندانه کار کند تابتواند به محتاجان کمک نماید.
 * از گفتن سخنان رکیک و زشت بپرهیزید   هیچگاه سخنان بد و زشت بر زبان نیاورید، بلکه گفتارتان نیکو و مفید باشد تا به شنوندگان خیر و برکت برساند.
 *   طوری زندگی نکنید که باعث رنجش روح القدس گردد. به یاد داشته باشید که او بر شما مهر زده است تا شما را برای روز رستگاری آماده کند، روزی که در آن بطور کامل از گناه آزادی خواهید یافت .
 *  هر نوع تلخی ، خشم ، غضب ، درشت خویی ،ناسزاگویی و نفرت را از خود دور کنید،
 *  نسبت به هم مهربان و دلسوز باشید و یکدیگر را ببخشید، همانطور که خدا نیز شما را بخاطر مسیح بخشیده است .
افسسیان 5
 *   همچنانکه یک کودک عزیز از رفتار پدرش تقلید می کند، شما نیز در هر امری از خدا سرمشق بگیرید.
 *   نسبت به دیگران ، پر از محبت باشید. در این زمینه مسیح الگوی شما باشد، که آنقدر ما را دوست داشت که خود را مانند بره قربانی ، به خدا تقدیم کرد تا گناهانمان را پاک سازد. خدا نیز از این قربانی خشنود شد، زیرا محبت مسیح نسبت به ما، در نظر خدا همچون عطر خوشبو بود.
 *   هشیار باشید که گناهانی نظیر طمع ، بی عفتی و شهوت رانی در میان شما وجود نداشته باشد. چنین گناهان در بین قوم خدا جای ندارد.
 *   گفتار کثیف ، سخنان زشت و شوخی های خلاف ادب ، شایسته شما نیست . بجای اینها، با یکدیگر درباره نیکویی های خدا گفتگو کنید و شکرگزار باشید.
 *  برای انجام گناهان خود بهانه تراشی نکنید  ملکوت خدا و مسیح ، جای اشخاص بی عفت ، ناپاک و طمعکار نیست ؛ بلی ، کسی که به مال و ناموس دیگران طمع دارد، بت پرست است ، زیرا مال این دنیا را بیشتر از خدا دوست دارد و می پرستد. ممکن است بعضی ها بکوشند برای اینگونه گناهان بهانه هایی بتراشند. اما شما گول این اشخاص را نخورید، زیرا کسانی که مرتکب چنین گناهانی می شوند، زیر خشم و غضب خدا هستند.با این قبیل افراد، نشست و برخاست هم نکنید!
*   بکوشید تا دریابید چه چیزهایی خداوند را خشنود می سازد.
*   در نور به سر برید یعنی کارهای بد خود را پنهان نکنید در کارهای پوچ شرارت و تاریکی شرکت نکنید، بلکه بگذارید نور شما بر آنهابتابد تا زشتی آنها بر همگان آشکار شود. زیرا کارهای زشتی که خدانشناسان در تاریکی انجام می دهند، حتی ذکرشان هم شرم آور است .  اما هنگامی که نور شما بر گناهان ایشان می تابد، زشتی آنها دیده می شود و متوجه می شوند که چقدر در اشتباهند. در اثر همین ، ممکن است بعضی از ایشان بازگشت کنند و فرزندان نور گردند.
 ایمانداری که در اراده پدر نیست انگار در میان مردگان دراز کشیده است.14   از اینرو است که خدا در کتاب آسمانی می فرماید: “ای تو که خوابیده ای ، بیدار شو و از میان مردگان برخیز، و نور مسیح بر تو خواهد درخشید.”پس مراقب اعمال و رفتارتان باشید، زیرا در روزهای دشواری زندگی می کنیم .
 *   به همین جهت ، جهالت و نادانی را از خود دور کرده ، عاقل و خرداندیش باشید، و از هر فرصتی سود بجویید تا اعمال نیک بجا آورید.
 *   بدون تامل دست به کاری نزنید، بلکه سعی کنید خواست و اراده خدا را دریابید و مطابق آن زندگی کنید.
 *   از مستی بپرهیزید زیرا مستی انسان را به راه های زشت می کشاند. در عوض از روح خدا پر شوید.
 *   با یکدیگر درباره خداوند گفتگو کنید و سرودهای پرستشی و مزامیر برای یکدیگر بخوانید. با هم سرودهای روحانی بخوانید و در دل خود برای خداوند آهنگ بسازید و بسرایید،
 *   و همواره برای همه چیز، خدای پدر را به نام خداوند ما عیسی مسیح شکر کنید.

روابط زن و شوهر
*در باره چگونگی روابط زن و مرد می خوانیم زن و مر ایماندار مسیحی باید از یکدیگر اطاعت کنند یهنی مرد از زن اطاعت نماید و متاقبلا زن هم از مرد اطاعت کند.   افسسیان 5 ، 21 به احترام مسیح ، مطیع یکدیگر باشید.
 *براساس کلام اطاعت زن کور کورانه نیست و مرد به شرطی سر زن است که مانند مسیح که سر کلیسا بود و برای آن جان فدا کرد حاضر باشد برای زن جان خود را فدا کند. افسسیان 5 ،  22 ای زنان ، همچنانکه از مسیح اطاعت می کنید، از شوهرتان نیز اطاعت نمایید. زیرا شوهر سرپرست زن است ، همانطور که مسیح سرپرست کلیساست . به همین علت بود که او جانش را فدا کرد و نجات دهنده کلیسا گردید.پس شما ای زنان ، باید در هر امری با کمال میل از شوهر خود اطاعت کنید، درست همانگونه که کلیسا مطیع مسیح است .
 *   و اما شما ای شوهران ، همسران خود را همانطور دوست بدارید که مسیح کلیسای خود رادوست داشت . او حاضر شد جانش را فدای کلیسا کند،
 *   شوهر نیز باید به همین شکل با زنش رفتار کند و او را همچون قسمتی از وجود خود دوست بدارد. زن و شوهر در واقع یکی هستند. پس وقتی شوهری همسرش را محبت می کند، در اصل به خویشتن لطف و محبت کرده است . هیچکس به بدن خود لطمه نمی زند، بلکه با عشق و علاقه از آن مراقبت می کند، همانگونه که مسیح از بدن خود یعنی کلیسا مراقبت بعمل می آورد، کلیسایی که همه ما اعضای آن هستیم .31   در مورد یکی بودن زن و شوهر، کتاب آسمانی می فرماید: “مرد پس از ازدواج ، باید از پدر و مادر خود جدا شود تا بتواند بطور کامل به همسر خویش بپیوندد، و آن دو از آن پس ، یکی خواهند بود.”32   می دانم که درک این موضوع دشوار است ، اما مثال خوبی است برای نشان دادن رابطه ما با مسیح 33   بنابراین تکرار می کنم : شوهر باید همسر خود را مانند وجود خود دوست بدارد، و زن نیز باید با اطاعت از شوهر خود، او را احترام نماید.
فیض و برکت مسیح با شما عزیزان