۱۳۹۸ شهریور ۳۰, شنبه

هر آنچه يك ايماندار مسيحي بايد بداند



1هر ایمانداری باید بداند که عیسی برای چه هدفی به این جهان آمد ؟ 
الف ؛ گناه را بردارد ( یوحنا 
۲۹:۱ و اول یوحنا ۵:۳ ) 
ب ؛ شیطان را تباه سازد ( عبرانیان 
۱۴:۲ )
ج ؛ موت را نیست کند ( دوم تیموتاوس 
۱۰:۱ )
د : گمشده را بجوید و نجات بخشد ( لوقا 
۱۹: ۱۰ )
ه : حیات جاودانی عطا کند ( یوحنا 
۶ : ۴۷ و یوحنا ۱۰:۱۰ )

2هر ایماندار باید بداند که در عیسی مسیح هیچ گناهی نبود و نیست .
اول یوحنا 
۳: ۵ . یوحنا ۴۶:۸ .متی ۴:۲۷ ‌.یوحنا ۳۸:۱۸ .دوم قرنتیان ۲۱:۵ و اول پطرس ۱۹.۱۸:۱ و اول پطرس ۲۲:۲ )

3هر ایمانداری باید بداند که به چه  ایمان آورده است.
ایوب 
۱۵:۳۱ .ایوب ۱۹_۲۵:۲۷ ‌.دانیال. ۳_۱۵:۱۸ .دوم تیموتاوس ۱:۱۲)

4هر ایماندار باید بداند که خدا همه گناهان او را در مسیح از بین برده است . 
اشعیا 
۱: ۱۸ . مزمور ۱۰۳ : ۱۲. اشعیا ۳۸ : ۱۷. میکا ۷: ۱۹ اشعیا۴۳: ۲۵ . اشعیا ۴۴ : ۲۲ . اول یوحنا ۱: ۷ و مکاشفه ۱: ۵ )

5هر ایمانداری باید بداند که به چه قیمتی خریده شده است . ( اول قرنتیان ۶: ۲۰ . اول قرنتیان ۷: ۲۳ . اول پطرس ۱: ۱۸،۱۹ و مکاشفه ۵: ۹ ) .

6هر ایماندار باید بداند که حیات جاودان دارد . 
یوحنا 
۳: ۳۶ . یوحنا ۵: ۲۳ . یوحنا ۶ : ۳۹_ ۴۰ و ۴۷ . یوحنا ۱۰: ۲۸ . اول ۱۴:۳. ۵: ۱۱_۱۲ و ۲۰ و فیلیپیان ۱: ۲۱ )

7هر ایماندار باید بداند که بدن او هیکل خدا ، مسیح و روح القدس است . 
عبرانیان 
۳: ۶ ‌. یوحنا ۱۴ : ۲۰و ۲۳ . اول قرنتیان ۳: ۱۶_۱۷. ۶: ۱۹ . افسسیان ۲: ۲۱_۲۲ و دوم قرنتیان ۶: ۱۴_ ۱۸ )
8هر ایماندار باید بداند که چگونه تولد تازه یاقته و خدا در او ساکن است ‌. 
یوحنا 
۱: ۱۳ . اول قرنتیان ۱۲: ۱۳ . غلاطیان ۴_۶ . افسسیان ۱: ۱۳ . تیطس ۳: ۵ و اول یوحنا ۴: ۱۳ )

9هر ایماندار باید دلیل شناخت و محبت کردن خدا را بداند . 
اول یوحنا 
۲: ۳_۷ . ۴: ۷ و ۲۰ ، ۲۱ . اول قرنتیان ۱۳: ۱_۸)

10هر ایماندار باید بداند که در زندگی زحمت خواهد کشید. 
فیلپیان 
۱: ۲۹ . مزمور ۳۴: ۱۹ ‌ یوحنا ۱۶: ۲۳ . دوم تیموتاوس ۳: ۱۲ . عبرانیان ۱۰: ۳۲_ ۳۴. دوم قرنتیان ۶: ۳_۵ ‌ اعمال رسولان ۱۴: ۲۲. دوم قرنتیان ۱: ۵ و رومیان ۸: ۱۷ )

11هر ایماندار باید بداند که هیچ قدرتی نمی تواند او را از محبت خدا در مسیح جدا سازد . 
رومیان 
۸: ۳۵_ ۳۹ )

۱2هر ایماندار باید بداند که پادشاه است وبا مسیح سلطنت خواهد کرد.
(دوم تیمو تاموس 
۲: ۱۱_۱۲ .مکاشفه ۱ :۶ .۲: ۲۶_۲۷ .۵: ۱۰و۲۰: ۴و۶)

13هر ایماندار باید بداند که او مامور گسترش ملکوت خداست . 
دوم قرنتیان ۵: ۱۸_ ۱۹ . متی ۲۸ : ۱۹_ ۲۰. مرقس ۱۶: ۱۵_ ۱۶ . یوحنا ۲۰ : ۲۱ )

۱4هر ایمانداری باید بداند روزی جلو مسند مسیح خواهد ایستاد . 
دوم قرنتیان 
۵: ۱۰. و اول پطرس ۴: ۱۷ )

۱5هر ایمانداری باید بداند که ابدیت را با مسیح سپری خواهد کرد . 
یوحنا 
۱۴: ۱_۳ . اول تسالونیکیان ۴: ۱۸. مکاشفه ۲۱: ۳ و ۲۲: ۳_ ۵ )

هويت جديد در مسيح




گاهی ما به عنوان ایماندار و فرزندان خدا، ارزش و جایگاه واقعی خود را گم کرده و بدون اینکه بخواهیم، افکار و ذهن خود را در اختیار شیطان قرار می دهیم و زمانی این اتفاق می افتد که ما بعنوان فرزند مسیح ارزش واقعی خود را درک نکرده ایم و با هر شکست و بحرانی در زندگی ، شیطان با این تلقین که تو نمی توانی، تو موفق نمی شوی،  به سراغ ما و افکار ما می آید، ولی اگر کلام را درست بخوانیم و به آن واقف باشیم، به صراحت می بینیم که خدا هدیه ای بس ارزشمند به ما عطا کرده است و نیازی به تلاش برای به دست آوردن آن نمی باشد، بلکه بعنوان ایماندار و فرزندان خداوند باید فقط  به آن باور داشته  و در حفظ آن کوشا باشیم تا هر روز و هر لحظه افکار و ذهنت خود را در اختیار شیطان که کاری غیر از تضعیف ما ندارد؛ قرار ندهیم. برای این کار هر روز خود را زیر خون مسیح می بریم و کارهایی را که خدا برای نجات و ابدیت ما انجام داده را اعلام می کنیم. 

من فرزند خدا هستم.
من هم ارث با مسیح هستم.
من خلقت تازه ای هستم.
من با مسیح مصلوب شدم و از این پس مسیح در من زیست می کند.
من فرزند عدالت هستم.
من هم ارث با آسمان هستم.
من در مسیح قدرت انجام هر کاری را دارم.
من نمک جهان هستم .
من نور عالم هستم.
من شاخه ای از تاک حقیقی هستم.
من مجرایی برای جاری شدن حیات هستم.
مسیح مرا برگزیده تا برای او ثمر بیاورم.
من غلام عدالت هستم.
من فرزند نور هستم و در من تاریکی نیست.
من با خداوند متحد شده و با او یک روح گشته ام
من عضوی از بدن مسیح هستم.
من با خدا مصالحه کرده ام و خدمتم مصالحه دادن است.
من صنعت دست خدا هستم.
من عادل ومقدس هستم.
من تجلی حیات مسیح هستم و او حیات من است.
من در دعوت سماوی شریک هستم.
من شریک میسح هستم و در حیات او زیست می کنم.
من یکی از سنگهای زنده خدا هستم.
من فرزند خدا هستم و در زمان بازگشت مسیح به شباهت او در خواهم آمد.
من ، هستم بزرگ نیستم اما به فیض او تر آنچه که هستم، هستم.

۱۳۹۸ شهریور ۲۵, دوشنبه

ابراز همدردي دروازه بان تيم فوتبال زنان سوئدبا دختر آبي

#هدویگ_لیندال، دروازه‌بان تیم ملی فوتبال زنان سوئد، با راه‌اندازی درخواستی خطاب به #فیفا، خواسته ورود زنان ایرانی به استادیوم آزاد شود. او در توییترش نوشته است: «این حداقل کاری است که می‌توان انجام داد.»

دختر ابي و ابراز همدردي دنياي فوتبال

ابراز هم‌دردی باشگاه #بارسلونا برای درگذشت #دختر_آبی

فوتبال ورزشی برای همه است. مرد و زن باید از تماشای آن در استادیوم و در کنار هم لذت ببرند.


#سپیده_قلیان، فعال مدنی که در اعتراض‌های کارگران شرکت نیشکر #هفت‌تپه بازداشت و به ۱۸ سال زندان محکوم شده، با انتشار یک فایل صوتی از زندان قرچک ورامین گفت: «به من بگویید از قوه‌قضاییه چطور شکایت کنم؟»


خبر خوش مسيحيت


MASIHI
در اول قرنتیان 1:15-4 اینچنین می خوانیم: «الآن ای برادران شما را از انجیلی که به شما بشارت دادم اعلام می نمایم که آن را هم پذیرفتید و در آن هم قائم می باشید. و بوسیلۀ آن نیز نجات می یابید به شرطی که آن کلامی را که به شما بشارت دادم محکم نگاه دارید والا عبث ایمان آوردید. زیرا که اول به شما سپردم آنچه نیز یافتم که مسیح بر حسب کتب در راه گناهان ما مُرد.» اعتقاد و ایمان مسیحی در این آیات مشخص است. آنچه که مسیحیت را در مقایسه با سایر ادیان منحصر به فرد می کند این است که مسیحیت بیش از آنکه در رابطه با مراسم مذهبی باشد در مورد یک رابطه و مشارکت شخصی است. شخص مسیحی به جای آنکه خود را مجبور به اطاعت ازامر و نهی های مذهبی نماید، این هدف را دنبال می کند که رابطه ای بسیار نزدیک با خدای پدر داشته باشد. ایجاد این رابطه تنها حاصل کار مسیح و عملکرد روح القدس در زندگی مؤمنین است.
مسیحیان بر این عقیده اند که کتابمقدس کلام الهام شدۀ الهی و فاقد هر گونه اشتباه می باشد. به همین دلیل آنها ایمان دارند که تعلیم کتابمقدس در هر زمینه ای صحیح ترین، بانفوذترین، و مقتدرانه ترین نظر است. (دوم تیموتاؤس 16:3؛ دوم پطرس 20:1-21) مسیحیان به یک خدای واحد ایمان دارند که سه شخصیت است: پدر، پسر، و روح اقدس.
مسیحیان ایمان دارند که هدف خاص خدا از آفرینش انسان این بوده است که انسان با خدا رابطه داشته باشد، اما گناه تمام بشریت را از خدا جدا ساخت (رومیان 12:5؛ 23:3). مسیحیت تعلیم می دهد که عیسی مسیح خدای کامل و انسان بی نقصی بود که بر این جهان خاکی قدم نهاد (فیلیپیان 6:2-11) و بر صلیب جان داد. مسیحیان ایمان دارند که عیسی مسیح پس از مرگ مدفون شد، روز سوم از مردگان برخاست، و الآن بدست راست خدای پدر نشسته است تا برای ایمانداران شفاعت کند (عبرانیان 25:7). پیغام مسیحیت اعلام این حقیقت است که مرگ مسیح بر روی صلیب برای پرداخت جریمۀ گناه تمام بشر کافی و بسنده بوده است؛ و این همان عاملی است که رابطۀ گسیختۀ بین خدا و انسان را بازسازی می کند. (عبرانیان 11:9-14؛ 10:10؛ رومیان 23:6؛ 8:5)
انسان برای اینکه نجات پیدا کند و به این رابطۀ احیا شده دست یابد، احتیاج دارد به کاری که عیسی مسیح بر روی صلیب به کمال رسانید ایمان آورد. اگر شخصی ایمان داشته باشد که مسیح به جای او مُرد و با مرگ خویش جریمۀ گناهان او را پرداخت نموده از مردگان قیام کرد، آن شخص نجات یافته است. هیچکس قادر نیست نجات را برای خود تحصیل کند. در واقع هیچکس نمی تواند آنقدر نیکو و بیگناه باشد که قادر باشد خدا را خشنود سازد زیرا همۀ ما گناهکار هستیم. (اشعیا 6:64-7؛ 6:53) علاوه بر این، چون مسیح تمام آنچه برای نجات ما لازم بود به تمام و کمال انجام داد، نمیتوان چیزی بر آن افزود. به همین دلیل هنگامی که بر روی صلیب جان خود را فدا می ساخت فرمود: «تمام شد» (یوحنا 30:19).
به همان گونه که هیچکس قادر نیست بواسطۀ اعمالش خود را نجات دهد، هیچ عملی نیز قادر نیست شخص نجات یافته را از نجاتی که با ایمان دریافت کرده است محروم کند. باید همیشه به یاد داشت که عمل نجات، کار به کمال رسیده ای است که با مرگ مسیح بر روی صلیب فراهم شد. پس، در عمل نجات، فاعل مسیح است. و شخص نجات یافته مفعول است، یعنی دریافت کنندۀ این نجات عظیم است. یوحنا 27:10-29 می گوید: » گوسفندان من آواز مرا می شنوند و من آنها را می شناسم و مرا متابعت می کنند. و من به آنها حیات جاودانی می دهم و تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدری که به من داد از همه بزرگتر است و کسی نمی تواند از دست پدر من بگیرد.»
شاید عده ای به غلط تصور کنند: «یک بار و برای همیشه نجات یافته ام … حال می توانم هر طوری که بخواهم زندگی کنم … و هیچ چیز نمی تواند نجات را از من بگیرد.» ولی باید به یاد داشت که هنگامی که شخص نجات می یابد از فرمانبرداری از طبیعت کهنه و گناه آلود خویش آزاد میشود. او در واقع شخص آزاد شده ای است که مشتاقانه می خواهد در رابطۀ نزدیک و صمیمی با خدا رشد کند. تا زمانی که ایماندار بر روی زمین زندگی می کند و در بند این نفس گناه آلود است همواره وسوسه می شود تا گناه کند. در رابطۀ بین انسان و خدا، گناه همواره به صورت یک دیوار جدائی عمل می کند. اگر فردی در گناه زندگی کند و به آن ادامه دهد، از رابطه ای که خدا مایل است با او داشته باشد لذت نخواهد برد. تنها طریق پیروزی بر وسوسه و گناه این است که ایمانداران خود را به مطالعه و اطاعت از کتابمقدس بسپارند و هر روزه تحت کنترل روح القدس زیست کنند. زندگی تحت کنترل روح القدس یعنی سرسپردگی و پیروی از رهبری و نفوذ روح القدس در زندگی روزمرۀ خود.
در حالی که بسیاری از مذاهب پیروان خود را به اطاعت از یک سری قوانین ترغیب می کنند، مسیحیت یعنی ایجاد یک رابطۀ شخصی و زنده با خدا. مسیحیت یعنی ایمان به شخص عیسی مسیح که بر روی صلیب مُرد، جریمۀ گناهان را پرداخت نمود، و روز سوم از مُردگان برخاست. با مرگ مسیح بر روی صلیب دِین گناهان شما پرداخت شده است، و حالا شما می توانید با خدا مشارکت داشته باشید. در مسیحیت شما قادر هستید که بر طبیعت گناه آلود خود غلبه کرده، در دوستی و اطاعت از خدا بسر بَرید. این مفهوم واقعی مسیحیت است که کتابمقدس تعلیم می دهد.

۱۳۹۸ شهریور ۱۱, دوشنبه

صخره نجات



صبح روزی که نور جهان بر تاریکی و سرابهای دنیای تیره و گمشده من تابید، هویت ، جایگاه و مقام خود را در نور شناختم. چشمان روحانی من در این  طلوع صبگاهان بر روی خود و جهان پیرامونم باز شد، رنگهای روحانی را شناختم و دیدم که تا به حال درک و شناخت درستی از آنها نداشتم: محبت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خیرخواهی، وفاداری... 




عیسی مسیح آن نوری است که بر شب تاریک و گمشده من تابید تا در طلوع و روز او که نه در انتظار شبی دیگر نه ؛ بلکه  نور او همیشگی و جاودان است و تاریکی دیگر نمی تواند بر من سایه افکند مگر این که به خواهش و ندای جسم گوش گیرم و با پای آن به طرف تاریکی قدم بردارم. تاریکی که خوب میدانم چه بلاهایی بر سر من آورده است.....



دریافتم مشکل همین جسم نفسانی من است،  به راستی که در آن اسیر و زندانی ام  و مرا وسوسه می کند تا برگشته سری به خاطرات شب تاریک گذشته خود زده و از نور فاصله بگیرم. ولی نوری که با تابیدن گرمای روح بخش از جنس خود که به من بخشیده و مرا به سوی خود می طلبد تا به سوی او گام بردارم. بله باید گام بردارم بگونه ای که همیشه نور او مقابل چشمانم باشد و فقط متمرکز او باشم . دریافتم ایستادن و ادامه ندادن به سمت او، طلوع را به غروب مبدل می کند، که نتیجه باز رسیدن سایه شب تاریک است. پس بهتر است طوری گام بردارم که همیشه خود را در حضور این نور حیات بخش ببینم....






آری می دانم جسم خاکی و نفسانی من امروز وزنه سنگینی است بر پاهای خسته روحانی من.. اما خبر خوش برای من این است که نور جهان با من است و شب دیگر نخواهد بود. نمی دانم ولی ادامه خواهم داد تا وقتی از این زندان و اسارت جسم هم آزاد خواهم شد و در نور کاملا یکی خواهم شد..... پس با " محبت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خیرخواهی، وفاداری  او با شادی ادامه خواهم داد تا به پیروزی کامل برسم......
برکت خداوند با شما گلهای باغ پدرم که در آسمان است...     

معاشرت با افرادي با قلب پاك



   از افکار و امیال شهوت آلود که جوانان را اغلب اسیر می سازد، بگریز و در پی اموری باش که تو را به کارهای خوب تشویق می کند؛ ایمان و محبت را دنبال نما و با کسانی که خداوند را دوست دارند و قلبشان پاک است ، معاشرت کن .

پيشگويي عهد عتيق درباره مسيح

در عهد عتیق نبوتهای زیادی درباره عیسی مسیح وجود دارد. بعضی از مفسرین تعداد نبوتهای ناجی را به صدها نبوت تخمین می زنند. در اینجا واضح ترین و مهمترین این نبوتها را برایتان ذکر میکنیم.درباره تولد مسیح – اشعیاء 7: 14 " بنابراین خود خداوند بشما آیتی خواهد داد اینک باکره حامله شده پسری خواهد زائید و نام او را عمانوئیل خواهد خواند." اشعیاء 9: 6 "زیرا که برای ما ولدی زائیده پسری به ما بخشیده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد." میکا 5: 2 "و تو ای بیت لحم افراته اگر چه در هزاره های یهودا کوچک هستی از تو برای من کسی بیرون خواهد آمد که بر قوم من اسرائیل حکمرانی خواهد کرد و طلوعهای او از قدیم و از ایام ازل بوده است."در مورد خدمت عیسی و مرگ او – زکریا 9: 9 "ای دختر صهیون بسیار وجد بنما و ای دختر اورشلیم آواز شادمانی بده اینک پادشاه تو نزد تو میاید. او عادل و صاحب نجات و حلیم می باشد و بر الاغ و کرة بچه الاغ سوار است." مزمور 22: 16-18 "زیرا سگان دور مرا گرفته اند . جماعت اشرار مرا احاطه کرده دستها و پاهای مرا سفته اند. همة استخوانهای خود را می شمارم. ایشان به من چشم دوخته می نگرند. رخت مرا در میان خود تقسیم کردند و بر لباس من قرعه انداختند."احتمالا واضحترین نبوت دربارة عیسی باب 53 کتاب اشعیاء است. بخصوص اشعیاء 53: 3-7 "خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده و مثل کسیکه رویها را از او بپوشانند و خوار شده که او را بحساب نیاوردیم. لکن او غمهای ما را بر خود گرفت و دردهای ما را بر خویش حمل نمود و ما او را از جانب خدا زحمت کشیده و مضروب و مبتلا گمان بردیم و حال آنکه بسبب تقصیرهای ما مجروح و بسبب گناهان ما کوفته گردید. و تادیب سلامتی ما بر وی آمد و از زخمهای او ما شفا یافتیم. جمیع ما مثل گوسفندان گمراه شده بودیم و هر یکی از ما براه خود برگشته بود و خداوند گناه جمیع ما را بر وی نهاد. او مظلوم شد اما تواضع نموده دهان خود را نگشود مثل بره ای که برای ذبح می برند و مانند گوسفندی که نزد پشم برنده اش بی زبان است همچنان دهان خود را نگشود."نبوت "هفت هفتاد" دانیال باب 9 تاریخ دقیق منقطع شدن مسیح را پیشگویی می کند. اشعیاء 50: 6 بطور دقیق ضرباتی را که عیسی متحمل شد بیان می کند. زکریا 12: 10 دربارة سوراخ شدن بدن مسیح نبوت می کند، که بعد از مردن عیسی بر صلیب اتفاق افتاد. نمونه های بسیار دیگری را می توان نام برد، اما همینها کافیست. یقینا عهد عتیق آمدن عیسی را بعنوان مسیح نبوت می کند.

حمايت از زنان ايراني در بند