احساس تقصير و رهایی از آن
آيا افسردگی و پريشانی گناه است؟ اين سوالی است که ذهن بسياری از مسيحيان را به خود
مشغول می سازد. اين سوال معمولا از سوی کسانی مطرح شده که بيشتر از ديگران بدنبال
يافتن راه حل برای مسائل احساسی خود يا وابستگان خود هستند. گفتن جملاتی همچون:
"بايد ايمان بيشتری داشته باشی" يا "احتمالا گناهی در زندگی تو وجود دارد" يا "تو نبايد
اينطوری باشی" يا حتی "اگر بيشتر دعا می کردی (بيشتر کلام می خواندی ٬ به خدا نزديکتر
می بودی) ٬ چنين مشکلی نمی داشتی." برای کسی که خود را بخاطر همه چيز مقصر و
گناهکار می دانند ٬ گفتن اين جملات ٬ جز اينکه بار تقصير او را بيشتر کند ٬ فايده ی ديگری
ندارد.
اما آيا اين جملات حقيقت دارند؟ آيا افسردگی ٬ يک گناه و يا نمايانگر آن در زندگی است؟ من
به وضوح پاسخ می دهم که " نه ".
در بسياری موارد ٬ افسردگی ٬ همچون گرايش به الکل و بسياری چيزهای ديگر که برعليه
کتاب مقدس تصور می شوند ٬ می توانند دليل فيزيکی (جسمی) داشته باشند. دقت کنيد که
گرايش به افسردگی و الکل گناه نيست؛ تسليم آنها شدن گناه است .
شخص دائم الخمر ٬ با نوشيدن مشروب مست می شود ٬ بنابراين فرد مسيحی که دائم الخمر
است و می خواهد در خداوند استوار باشد ٬ بايد مطمئن شود که مشروب بعدی را نخواهد
نوشيد. به همين نحو ٬ شخصی که بسوی افسردگی گرايش دارد ٬ مقصر نيست؛ چراکه اين
احساسات او هستند که همچون ورطه ای او را پايين می کشند. بلکه چگونگی برخورد او با
اين گرداب تعيين می کند که آيا او در گناه است يا نه .
من هر وقت احساس می کنم که افسردگی دستان سردش را بسويم دراز کرده تا مرا بگيرد ٬
کارهای متعددی می کنم .
1 قبل از هر چيز مطمئن می شوم که همچنان به مطالعه کتابمقدس و دعا ادامه می دهم.
افسردگی معمولا شما را وا می دارد که دقيقا برعکس اين را انجام دهيد .
در مسيح ٬ قدرت اين را داريد که هرچه خدا می خواهد انجام دهيد. به احساساتتان بگوييد
" نه" و به عهدی که با خداوند بستيد پاسخ مثبت بدهيد .
2 خدا را برای محبتش نسبت به من و اينکه مرا در جدال با افسردگی کمک می کند شکر
می گويم. اين بسيار مهم است. موارد مطرح شده در اين دو عنوان ٬ برای مبارزه با احساس
من مفيد هستند. افسردگی من ٬ مرا از ارتباط با ديگران حتی خدا بر حذر می دارد و از سوی
ديگر اين حس را در من القاء می کند که هيچکس حتی خدا مرا دوست ندارد. ولی با مطالعه
کلام و دعا و گفتگو با خدا ٬ و شکرگزاری برای محبت او ٬ اعلام می کنم که :
کلام خدا ٬ نه وضعيت احساسی و روحی من ٬ بلکه قوت من است .
با شکرگزاری برای کمک خداوند در اين کشمکش ٬ درعين حال ٬ ايمان خودم را به خدا و
کلام او می آزمايم ٬ مخصوصا زمانی که علاقه ای به انجام آن ندارم .
3 در آن لحظات ٬ از اتخاذ هرگونه تصميم مهم خودداری می کنم. اين را فهميده ام که در
زمان افسردگی ٬ زندگی بيش از هر زمان ديگری سرد و دلگير می شود. بنابراين هرگونه
تصميمی که می گيرم بی ترديد ٬ متاثر از احساس نادرستی است که نسبت به زندگی ٬ کار و
روابط خود دارم .
اين قدمها در زندگی ٬ به من اين امکان را می دهند تا ايمان خودم را بيشتر از افرادی که طعم
افسردگی را نچشيده اند تقويت کنم. چرا که :
خدارا سپاس می گويم بخاطر اينکه از من مواظبت می کند و به من مهر می ورزد ٬ حتی زمانی که نمی توان آنرا ببينم يا حس کنم .
اگر اين تعريف کتابمقدسی از ايمان نيست ٬ پس من نمی دانم چيست. اگر در زمان افسردگی ٬
می توانيد به خدا به عنوان حمايتگر و کسی که شما را به سلامت از اين کشمکشها می تواند
بيرون آورد ٬اعتماد کنيد ٬ پس شما ايمانتان را بکار برده ايد. اگر در زمانی که احساس
بی مهری از محيطتان می کنيد ٬ می توانيد باور کنيد که او شما را دوست دارد ٬ اين ايمان است .
درواقع ٬ شخصی که با اعتماد به خدا با افسردگی دست و پنجه نرم می کند ٬ ايمان فوق
العاده ای دارد. بعنوان نمونه ٬ به اين آيه ها در کتابمقدس نگاه کنيد .
(عبرانیان 11: 2-1, دوم قرنتیان 7:5)
بنابراين افسردگی شما به خودی خود گناه نيست. بلکه گونه ای که به آن پاسخ می دهيد ٬
تعيين کننده ی گناه است .
بياييد يک امتحان بکنيم. احتمالا وقتی حس می کنيد که آن احساسات منفی و ناراحت کننده به
سراغتان می آيند ٬ با خود ميگوييد " : وای! دوباره اومد. بازم بايد ساعتهام رو با وحشت و
پريشونی بگذرون م " .اما ٬ اين بار اينطور بگوييد :
" پدر آسمانی ٬ زمان آن رسيده که ايمان خودم را به تو نشان بدهم و آن را تقويت کنم. باشد
که در تمام اين لحظات ايمان خودم را به تو حفظ کن م " .ممکن است با گفتن اين جملات
افسردگيتان رفع نشود ٬ اما مسلما تاثير آن ٬ زندگيتان را تغيير خواهد داد. از طرفی کمکتان
می کند تا با خدا در بدترين شرايط نيز صادق و راست باشيد .
امروز قوی باش: هر دردی درمانی دارد
دنيايی تاريک را مجسم کنيد. در اين دنيا ٬ احساسات شما به شنوايی ٬ چشايی ٬ بويايی و
لامسه محدود خواهد بود. تمام عمر را دولا کنار ديواری سنگی و صدای رفت و آمد مردم
سپری کرده ايد. گرمای خورشيد را بر صورتتان حس می کنيد اما آن را نمی بينيد. سپس
سايه ای بر شما فرود می آيد و به همراهش آرامش می آورد. صدايی از نزديکتان سوالی
می پرسد که بسيار شنيده ايد: گناه چه کسی باعث شده او کور بدنيا بيايد؟ آيا تقصير خودش
بوده يا والدينش؟
شايد جملاتی اينچنين شنيده باشيد " : اين بيچاره ی بدبخت چه کرده که سزاوار چنين زندگی ای است؟ کجا اشتباه کرده؟ والدينش چه کرده اند که او بايد اينگونه عذاب بکشد؟ چه گناهی در زندگيش او را به زندگی ای اينچنين پست و بی اميد کشانيده؟ احتمالا برای افسردگی نيز مشابه اين سوالات را از خود می پرسيد. گذشته از اينها ٬ مگر ما برای زندگی ای شاد خوانده نشده ايم؟ اگر شاد نيستيم ٬ پس جايی اشتباه کرده ايم .
در زمان عيسی نگرش معمولی وجود داشت که همه بيماری ها نشانه ی گناه است. منجی
عالم می دانست که اين درست نيست ٬ و آماده بود تا آن را ثابت کند .
مرد جوانی که در بالا به آن اشاره شد ٬ مرد نابينای يوحنا باب 9 می باشد. سوال کنندگان نيز
شاگردان عيسی بودند. عيسی مسيح ٬ با دانش الهی خود بعنوان بزرگترين فيزيکدان ٬ دلگرم
کننده ترين واژه های کتاب مقدس را بکار می بر د": گناه نه اين شخص کرد و نه پدر و مادرش ٬بلکه تا اعمال خدا در وی ظاهر شود " ( يوحنا 3:9)
چه گناهی مرتکب شده ام که افسردگی به سراغم آمده؟ بسياری مردم اين سوال را می پرسند.
بياييد با بررسی آنچه که مسيح گفت ٬ و با مخاطب قرار دادن خودمان ٬ درسی کتابمقدسی و
علمی بياموزيم :
" نه تو گناه کردی و نه پدر و مادر تو ٬ بلکه تا اعمال خدا در تو آشکار شود ."
من اطمينان می دهم که افسردگی يک بيماری است. بيماری ای با اساس فيزيکی. افسردگی
تنها به مشکلات روحانی مربوط نمی شود. پس ٬ از زير بار احساس تقصير و گناه بيرون بيا
و به فکر درمان آن باش .
ما می خواهيم به تو کمک کنيم تا راه حلی برای افسردگيت بيابی و کار خدا در زندگيت آشکار
شود و خالق تو جلال بيابد .
قدمهای عملی برای کمک
وقتی احساس می کنی که افسردگی و پريشانی بر زندگيت مسلط شده ٬ به انجام کارهای زير
بپرداز :
1 اطمينان حاصل کن که هنوز به مطالعه کلام و دعا ادامه می دهی. در مسيح قوت انجام
هرآنچه که خدا می خواهد داری .
2 برای اينه خدا تو را دوست دارد و در جدال با افسردگی کمکت می کند شکر کن. کلام خدا
اقتدار تو می باشد ٬ نه شرايط فعلی تو .
3 سعیکن از اتخاذ هرگونه تصميم مهم با ذهنی پريشان و آشفته پرهيز کنی .
4 خدا را برای اينکه از تو مراقبت می کند و به تو مهر می ورزد شکرکن ٬ حتی وقتی آنرا
نمی بينی و حس نمی کنی. اين کار ايمان تو را به جريان انداخته و افزايش می دهد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر