۱۳۹۷ اردیبهشت ۸, شنبه

روح القدس و عيسي مسيح در خانواده جديد ما

 - روح القدس ددر ما تولد تازه ایجاد میکند

2- روح القدس طبیعت گناه آلود ما را عوض میکند

3- ما را فرزند خدا میگرداند

ما با ایمان و اطلاعت باید با روح القدس همکاری کنیم چون به ما قدرت میدهد و میتوانیم آنچه صحیحح است انجام داده

و اراده خدا را انجام دهیم


عیسی مسیح آنقدر ما را دوست داشت

1- حاضر شد بخاطر ما بمیرد نا ما از کناهنمان نحات یابیم

2 - به ما کمک  میکند تا زندگی شادی داشته باشیمی

3- برگناه پیروز بشیم

4 شکر کنیم او را برای نجاتمان



خداوند در زندگی جدید ما

1- او پدر ماست

2- از ما دور نیست بلکه به او نردیک بوده و در دسترس ماست

3 میتوانیم با او چون فرزند با پدر خود صحبت میکند گفتگو کنیم

4 از ما انتظار دارد مشکلات خود را با او در میان بگذاریم

5- او را بخاطر برکاتش شکر کنیم


وظیف ما در زندگی جدیدد مسیحی اتحاد با مسیح است
 در او ریشه بگیریم
 رشد کنیم
 در ایمان استوار باشید
و در ستایش خدا برای دیگران نمونه باشید


با زندگی در مسیحیت ما اهدافمان در زندگی  دستخوش تعییرات شده ؛ احسای به گناه در ما کمرنگ شده ف علاقه شدید ی در

کسب رضایت خدا داریم ؛ دوست داریم به دیگران محبت کنیم و زندگیمان احضاس ارام داریم و حضور خدا را در زندگی

خس میکنیم

مسیحیت یعنی زندگی با عیسی مسیح در زندگی که قلب ما پر از شادی و زندگیمان توام با آرامش خواهد بود

دعا براي نيازهاي مادي

دعا برای نیازهای مادی :
عیسی مسیح گفت بخواهید تا به شما داده شود متی 7:7
پولس رسول میگوید پیوسته دعا کنید تسالونیکیان 5:17 
یعقوب میگوید : دعای مرد عادل قدرت دارد و اثر بخش است 
دعا به سه گروه اصلی تقسیم میشود 
 دعایی که بر نیازهای خود ما تاکید دارد 
ا 

               دعاهایی برای نیازهای انسانی ماست 
1-    دعا برای نیاز جسمی 
1.1    نان روزانه :  باید بیش از همه چیز به فکر اراده و ملکوت خدا بود و شخصی که فکر او جلال خدا و اجرای عدالت او و همینطور انجام اراده او خدا میداند که شخص به نان روزانه احتیاج دارد این نان روزانه دقیقا منظوز عذاست ما برای نیازهای خودمان باید وابسته به خدا باشیم و با دعا کردن این وابستگی را اعلام میکنیم .
1.2   -نیازهای امنیتی گاهی برای محافظت خود یا خانواده از دست شرور باید دعا کنیم پ
1.3    شفای الهی : شفا فقط در دستان خداست حتی اگر بخواهیم از طریق طبیب شفا پیدا کنیمم باز هم باید از خدا بخواهیم که شفا را جاری کند خارج از اراده خدا امکان شفا ء نیست .
1.4   برکت : برای برکت جسمی دعا کنید . مثلا دعا کنید خدا با آزاد کردن درد و رنج شما را برکت دهد یا برکت مادی به شما بدهد 
2-     نیازهای فکری:
2.1  برای  درک خود دعا کنیم در مزمور 119 آیه 18و 73 داوود از خدا میخواهد . ای خداوند تو به من دانش بده تا قوانین تو را بیاموزم . برای درک باید کتاب مقدس باید دعا کنیم چون خقایقی هست شگفت انگیز باید از خدا بخواهیم تا آنها را به ما نشان دهد و بتوانی آنها را درک کنیم 
2.2- حکمت : توانایی استفاده از بهترین راه برای رسیدن به بهترین اهداف پف توانایی به موقع سخن گفتن در حقیقت بدون داشتن حکمت انجام بسیاری از کارها احمقانه است .پ
3-  نیازهای اجتماعی :برای داشتن محبت در روابطتتان با دیگران دعا کنید در حقیقت انچه باعث دوام در ارتباط ما با دیگران است همان محبتی است و این محبت فیض خداوند است که به شما میدهد .
 نیازهای روانی : 
4.1  ازادی از اضطراب : بگذارید خدواند تمام نگرانی های شما را بر دوش بگیرد زیرا او همیشه بفکر شماست (پطرس 7:5) اضطراب باعث بی خوابی ، نگرانی حتی زخم معده میشود . کتاب مقدس میگوید دعا کنید و نگرانی خود را به خدا بسپارید او به فکر شماست ارامش خدا فراتر از عقل ماست و دل ما را در مسیح محفوظ نگاه خواهد داشت .
4.2- شفائ از جراحتهای روانی : مزمور 8:62 : ای مردم همه وقت به او توکل نمایید زیرا خدا پناهگاه ماست . بعضی اوقات ممکن است یک حرف شخصی به شما اسیب برساند ممکن است ان حرف او از روی نفرت باشد یا بعضی اوقات کاری کند که شما با رفتارش آسیب بزند یا بخاطر ایمان شما به عیسی مسیح و شما در نتیجه در قلبتان احساس درد کنید بایستی تمام بی عدالتی ها دیگران را بحضور خدا ببریم خدا زخم قلبهای شما را شفا میدهد 
5: برای نیازهای خود در عمل دعا کنید : برای نحوه زندگی کردن خود دعا کنید که هدایت شوید مزمور 143 ایات 8و 10. هرروز احتیاج داریم یکسری تصمیمات بگیریم مثلا نحوه خوردن ف با چه کسی ملاقات کنیم و ..... هرروز صبح کتاب مقدس بخوانید تا اراده خدا رابفهمید آنچه خدا میخواهد ان روز انجام دهید را کشف کنید .
نقشه های خود را بخدا بسپارید و آنگاه در کارهایت موفق خواهی شد (امثال 3:16) قبل از تصمیم گیری ، قبل از انجام دادن عملی دعا کنید بخواهید ، او طبق وعده داده شده به شما موفقیت خواهد بخشید . 
خدای دعای قرزندانش را میشنود اما به بسیاری از دعاهای ما یا پاسخ نمیدهد یا هنوز نمیدهد چون هنوز شایسته آن عطای اسمانی از سوی او نیستیم و نیاز داریم تا پاک شویم .
نکات قابل توجه در دعا :
1-     با اعتراف به گناه و دریافت پاکی مسیحی میتوان با اطمینان دعا کرده و پاسخ آن را بیابید 
2-     هر درخواستی را بحضور خدا نیاورید 

3-     اغلب چون درخواست نمیکنیم بدست نمیآوریم 
در آسمانی میخواهد با شما صحبت کند  :
هرروز دستان خود را بخدا بدهید تا او شما را یاری کند 
 خدا به چندین شیوه با شما صحبت میکند :
1-     مستقیما بوسیله قلب شما :روح القدس حضور مسیح را برای شما واقعی میسازد و از طریق وجدانتات با شما صحبت میکند تا آنچه باید انجام بدهید را به شما گوشزد کرده و مسایل پیچیده روحانی را برای ما روشن میسازد و اینگونه ما احساس الزام عمیقی برای انجام اراده خدا را پیدا میکنیم 
2-     بوسیله نعمات و برکات : شما میتوانید در عجیب طبیعت حضور خدا را مشاهده کنید ، گاهی خدا از طریق شعرو موسیقی با شما حرف میزند و گاهی در معاشرت با مسیخیان میتوانید صدای اورا بشنوید نعمات موجود در طراف شما از نیکویی خدا سخن میگوید و در جواب دادن به دعاهای ما صدای او را میتوان شنید 
3-     بوسیله مسیحیان :خدا میخواهد ما با سایر مسیحیان در ارتباط باشیم تا او توسط انها مارا راهنمای کند 
4-     بوسیله عطایا و خدمات روحانی : روح القدس به کلیسا عطایای روحانی مختلفی میدهد . بوسیله آنها با ما صحبت میکند او پیغام خدا را بوسیله شبانان ، معلین ، مبشرین و نویسندگان به کلیسا میدهد . 
او مایل است هر مسیحی را برای بشارت دادن به دیگران بکار ببرئد.بنابراین رفتن به جلسات کلیسا مهم است 
5-     بوسیله سرودهای روحانی : خدا پیغام بخصوصی که نیاز دارد به ما بدهد گاه در قالب کلمات سرود به ما میبخشد .
6-     بوسیله کتاب مقدس : خدا از طریق کلام با شما صحبت میکند و بدون شک این مطمئنترین راه و وسیله پیغام است 

چگونه میتوان صدای خدا را تشخیص داد ؟  پیغام خدا در کتاب مقدس یافت میشود ، پس با مطالعه کلام خدا خواهدی فهمید که تصمیمات او را در زندگی خود چگونه بکار ببرید.

چگونه  میتوان صدای خدا را شنید :
1-     هرروز کتاب مقدس بخوانید 
2-     انجه را خواندید در موردش فکر کنید تا کلام را بفهمید 
3-     کتاب را چند با بخوانید آیات مورد علاقه را حفط کنید 
4-     مرتب به کلیسا بروید و منتظر باشدی خدا با شما سخن بگوید 
5-     هرروز دعا کنید 
6-     سرودهای روحانی بخوانید 
7-     گوشش کنید نیکویی خدا را درک کنید 
8-     کتابهای مسیخی بخوانید رادیوو مسیحی گوش کنید 
9-     هر جه خدا میگوید انجام دهید 

كتاب مقدس

کلام خدا  کلام خدا یعنی آنچه او گفته است و به ما رسیده است 
کلام خدا الهام خداست الهام یعنی اینکه خدا انها را طریق روح قدوس اش مجذوب کرده با آنها صحبت کرده و آنها کلام خدا را نوشتند 
و ازطریق انبیا این کلام به ما رسیده است 
ما نمیتوانیم خدا رابشناسیم ، اما خدا از طریق کلام خودش را به ما شناسانیده است 
مکاشفه عمومی : اثر انگشت خدا همه جا برروی خلقت میبینیم /آنچه از خدا میتوان شناخت در درون آنها نهاده است و این دلیل بر حس خدا جویی در ماست بسیار  مهم است که خدای حقیقی را شناخته و او را پرستش کنیم این از طریق مکاشفه خاص امکان پذیر است 
مکاشفه خاص خدا ، عیسی مسیح است که صورت و جهره خدای نادیده است 
خداوند الهام کرده کلامش رو به انبیا  و این الهام به ما رسیده است ، این الهام بصورت دیکته نیست که انبیا کلام خدا را نوشته باشد بلکه انها از جانب خدا سخن گفتند .خدا از قابلیتهای انبیا استفاده کرده برای انتقال کلامش 
جاهایی در کتاب مقدس هست که خدا به انها گفته است  و آنها نوشته اند دقیقا همان چه خدا گفته بود کلام خدا حیات میبخشد .
نسخه هایی از عهد عتیق قبل از مسیح وجود دارد و تعداد انها بسیار است و همینطور نسخه های بیشماری از عهد جدید ، طومار کشف شده در دریای مرده با نسخه امروزی یکی است 
کلام خدا تا ابد باقی است ، خدا زنده است و کلام او هم ابدی است . 
کلام خدا در طول 1500 سال توسط 40 نفر به نگارش در امده است .در این 1500 سال با فرهنگها و دورهای مختلف بوده ، و یک چیز را این کتاب دنبال میکند درباره نجات انسان است و یک نویسنده دارد و آن هم خداست که از طریق انبایا به ما رسید است .
مثلا داوود پادشاه  بود , عاموس چوپان بود ، نحمیا ساقی دربار ایران بود ، موسی رهبر مذهبی ، دانیال نخست وزیر ، لوقا طبیب بود و تاریخ نگار ، پولس معلم شریعت بودند 
و هرکدام در شرایط مختلف نوشتند مثلا یوحنا در تعبید ، پولس در زندان و ....
هدف کلام خدا این است که ما خدا را شناخته و نجات او را دریافت کنیم 
کلام خدا نیاز روزانه ما است .کلام خدا غذای روزانه ماست  .قتی در دعای ربانی میگوییم نان روزانه ما را بده منظور نان روح ما نیز است 
کلام خدا نور است ، کلام خدا تاریکی های زندگی ما رو جایی که ما نمیدانیم  روشن میکند . کشف کلام خدا نور میبخشد .
کلام خدا قوت میدهد تا بتوانیم بایستیم برای اینکه نجات پیدا کنیم .
انچه که سلاح و شمشیر درمقابل وسوسه ها ست کلام خداست باید هرروز کلام خدا را خوانده و تجهیز بشویم 
کلام خدا اثر در زندگی ما میسازد کلام خدا خوراک هرروزه ماست وکلام خدا آینه ماست میخواد ما در کلام خدا ببنیم کجای زندگی روحانی ما ایراد داره تا بوسطه روح قدوس خدا انها را پیدا کرده و در مقابل آنها بیاستیم .

کلام خدا میتواند شناخت خدا رابرای ما بیشتر کند و به زندگی ما نور ببخشد

۱۳۹۷ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

نجات

تنها راه نجات ما عیسی مسیح است و ما با توانایی خودمون نجات پیدا نمی کنیم 
در فردای گناه چه باید کرد و اینکه من چه کاری باید انجام بدهم بعد از نجات آیا نجات خود را ازدست خواهم داد ؟و باید بحضور خدا بیام تا او مرا ببخشید و توبه کنم ؟نجات هدیه ایی است که خدا به ما بخشیده استبا شناخت خود خدا میتوان از نجات مطمئن شد و. منبع نجات ما خداست و چیزی نیست که متزلزل باشد و خداوند ما براش زمان  معنا ندارد و این نجات را  که به ما هدیه کرده اس از ازل این هدیه بوده است و بر اساس ایمانتان به شما عطا خواهد مرد و محصول  یا ثمره نجات حیات جاویدان است این حیاتی است که تا به اید ادامه دارد و نخواهد ایستاد . وقتی خدا ما را میبخشد و ما توبه میکنیم از خدا آمرزش گناهان را میخواهیم ، گناههای  گذشته را ترک کرده و راه خدا را پیش میگیریم و آمرزشی که ما دریافت میکنیم مخصوص به الان ما نیست مربوط به کناهان ما در گذشته و حال و آینده نیز هست .

ما دیگر در بخشش گناهان هستیم ما در این مسیر تقدیش شده  ایم و میرویم تا شبیه مسیح شویم و این حیات جاویدان بوده و تا به اید ادامه پیدا خواهد کرد . در کار نجات گناهان ما بخشیده شده نه اینکه خدا از گناهان ما گذشته باشد این گناهان مجازاتی دارد و عیسی با خون خود بهای این گناهان ما را پرداخت کرد ما نباید فکر کنیم خدا ما را نخست محکوم و بعد گفته اشکالی نداره برو نه بلکه باید بدانیم قصاص خواهیم شد نباید فکر کنیم قاضی که ما را محکوم به مرگ کرده بگه شما معاف هستید خیر بلکه باید یک خون بهایی پرداخت بشه هاین همان عدالت خداست و م بخشیده شدیم با خون عیسی مسیح .زمانیکه به کار فداکارانه مسیح اعتماد میکنیم نخست گناهان من به حساب مسیح واریز شده  و بی گناهی و پاکی مسیح به حساب من ریخته میشود چون من کار مسیح را قبول دارم خدا من رو مانند مسیح میبیند که پاک و بی گناه  زندگی کرد م و وقتی به عیسی نگاه میکند انگار به ما نگاه میکند . اینگونه ما پارسایی و حیات جاویدان را دریافت میکنیم .مسیح جور کناهان من رو به خود میگیرد تا اطمینان از نجات خود داشته باشم .ما بواسطه ایما ن به عیسی مسیح نجات پیدا کردیم و لباس سفید عدالت مسیح رو به تن کرده این و بواسطه خون مسیح شدم فرزند خدا و خون مسیح گناهان مرا پرداخت کرده است اما این گناهان جدید من با لباس سفید عدالت مسیخ که بر تن من است کجا نوشته میشود این گناهان به گناهان قبلی ما اضافه میشود ..اما انچه باعث عادل شمردن در حضور خدا میشود ردایی که به ما داده شده و پس گرفته نخواهد شد . این نجات رونده است و تا آمدن مسیح ادامه پیدا خواهد کرد و این نجات ما ابدی و حیات ما جاویدان است و به قوت خدا نگه داشته شده است . قوت خدا تضمین کننده نجاتی است و خود او تا ابد آن را حفظ خواهد کرد و ما نباید نگران از دست دادن نجات خود باشیم ، چون نجات اگر  حقیقی باشد در طبیعت ما تقییر ایجاد کرده و این باعث تغییر طبیعت ما شده و از ما چیزهای نیک تراوش میکند وقتی کسی  گناه میکند نمیتواند از خدا فرار کند چون خدا عادل است و مجازات میکند م. مسیح در دستان پر قدرت خود نجات را برای ما گذاشته است این نجات تا به ابد ادامه خواهد داشت

رشد روحاني مسيحيان

اولين عامل برای رشد روحانی ما مسيحيان، اين است که بطور مرتب و عميق، کتاب مقدس را مطالعه کنيم. کتاب مقدس، کلام خدا است و در آن با شخصيت و ارادۀ خدا آشنا می‌شويم. مطالعۀ روزمرۀ کتاب مقدس، بمنزلۀ خوردن غذای روحانی می‌باشد. اگر برای مدتی غذا نخوريم جسم ما ضعيف و فرسوده می‌شود، بهمين ترتيب برای رشد روحانی نيز پيوسته به غذای روحانی نياز داريم و چنانچه از آن تغذيه نکنيم روحاً رنجور و بيمار می‌شويم. البته فقط خواندن کتاب مقدس کافی نيست بلکه بايد با دقت و صداقت به آنچه می‌خوانيم، عمل کنيم. در رسالۀ يعقوب، فصل اول، آيات ٢٢ تا ٢٥ اينطور نوشته شده است: "شما بايد بر طبق کلام او عمل کنيد و فقط با شنيدن خود را فريب ندهيد، چون کسی که به کلام گوش می‌دهد ولی بر طبق آن عمل نمی‌کند مانند مردی است که به آينه نگاه می‌کند و قيافۀ طبيعی خود را در آن می‌بيند. او خود را می‌بيند ولی همين که از جلوی آينه دور می‌شود فراموش می‌کند که قيافه‌اش چگونه بود. اما کسی که با دقت به شريعت کامل و آزادی‌بخش نگاه کند و هميشه متوجه آن باشد و شنوندۀ فراموشکاری نباشد بلکه مطابق آن رفتار کند، خداوند تمام کارهای او را برکت خواهد داد". پس، ما هميشه بايد متوجه و مراقب وضعيت روحانی خود باشيم. عيسی مسيح در متی، فصل چهارم، آيۀ ٤ فرمود: "زندگی انسان فقط بسته به نان نيست بلکه به هر کلمه‌ای که خدا می‌فرمايد". کلام خدا وسيلۀ تغذيۀ روح ما است و اگر بطور مرتب از آن بهره نبريم از لحاظ روحانی کسل و بيمار می‌شويم. کلام خدا چندين کار مهم برای ما انجام می‌دهد که بر اساس دوم تيموتاؤس، فصل سوم، آيۀ ١٦ عبارتند از: ". . . تعليم حقيقت، سرزنش خطا، اصلاح معايب و پرورش ما در نيکی مطلق . . .". کتاب مقدس تنها منبعی است که تمام حقايق را می‌توانيم از آن ياد بگيريم. کلام خدا به ما ياد می‌دهد که در زندگی‌مان چه چيز درست و چه چيز غلط است و ما را اصلاح و کمک‌ می‌نمايد که آنچه را درست است انجام دهيم.

دومين عامل مهم برای رشد روحانی مسيحيان، دعا است. دعا يعنی راز و نياز و گفتگو با خدايی که پدر آسمانی ما می‌باشد. کلام خدا به ايمانداران به مسيح می‌فرمايد: "هميشه با حواس جمع و شکرگزاری دعا کنيد" (کولسيان، فصل چهارم، آيۀ ٢). "از هيچ چيز نگران نباشيد، بلکه هميشه در هر مورد با دعا و مناجات و سپاسگزاری تقاضاهای خود را در پيشگاه خدا ابراز نمائيد" (فيلپيان، فصل چهارم، آيۀ ٦). دعا را می‌توانيم تنفس روحانی بناميم، زيرا همانطور که بدن ما به هوای تازه احتياج دارد، روح ما نيز محتاج تازه شدن در حضور خدا می‌باشد. ما در دعا، با فروتنی گناهان اعتراف نشدۀ خود را به خدا اعتراف می‌کنيم و از آنها دست می‌کشيم و وجود‌مان را به مسيح خداوند تسليم می‌کنيم. همچنين در دعا، با پرستش و شکرگزاری درخواست‌های‌ خود را به  پدر آسمانی‌مان می‌گوئيم. کلام خدا، به ما ياد می‌دهد که بايد پيوسته دعا کنيم و هرگز دلسرد نشويم، زيرا در دعا است که ما با پدر آسمانی خود صحبت می‌کنيم و از او کسب قدرت و انرژی روحانی می‌نمائيم. پس بايد صميمانه با خدا صحبت کنيم و بيشتر و بيشتر به او توکل نمائيم، آنوقت دعاهای ما مؤثرتر خواهند بود.

و اما سومين عامل مهم برای رشد روحانی ما، داشتن مشارکت با ساير مسيحيان است. وقتی مسيحيان دور هم جمع می‌شوند، کلام خدا را مطالعه می‌نمايند، سرود می‌خوانند، دعا می‌کنند و يقيناً تشويق و تقويت می‌گردند. اما اگر مسيحيان با هم مشارکت نداشته باشند امکان اينکه ضعيف و دلسرد شوند خيلی زياد است. از اين لحاظ، جمع شدن مسيحيان با هم، بسيار ضروری است و تا جائيکه امکان پذير باشد خوبست که بطور مرتب و حداقل يکبار در هفته صورت بگيرد. در اين گرد هم آئی‌ها ايمانداران می‌توانند در بارۀ تجربيات روحانی خود و يا درسهايی که از کلام خدا ياد گرفته‌اند با يکديگر صحبت کنند، با هم دعا کرده و سرود بخوانند. البته لازم نيست اين گرد هم آئی‌ها، از تعداد زيادی تشکيل شده باشد. در بعضی جاها که پيدا کردن ايمانداران مسيحی کار مشکلی است حتی دو نفر هم می‌توانند با هم مشارکت داشته باشند. اگر در شرايطی هستيد که تا بحال فرد ديگری را که مسيحی باشد پيدا نکرده‌ايد تا با هم مشارکت داشته باشيد، برای اين موضوع دعا کنيد و منتظر شويد. مطمئناً خداوند به شما فکر می‌کند و چنين شخصی را به شما نشان خواهد داد.

عامل بعدی در رشد روحانی يک مسيحی، شهادت دادن است. شاهد کسی است که آنچه را ديده و شنيده برای ديگران نقل می‌کند. او در واقع تجربۀ شخصی خود را با ديگران در ميان می‌گذارد. هر که بوسيلۀ مسيح نجات يافته باشد، از برکات الهی او برخوردار شده و يقيناً می‌تواند در بارۀ منجی خود با ديگران صحبت کند. وقتی زندگی ما توسط مسيح عوض می‌شود، نمی‌توانيم از گفتن حقايق مربوط به او خودداری کنيم بلکه می‌خواهيم به هر کس که برمی‌خوريم، مخصوصاً با عزيزان خودمان در بارۀ اين تجربۀ شيرين روحانی صحبت کنيم. فرض کنيد که شما به علت درد شديد پا نزد پزشکی رفته‌ايد و او شما را با يک نسخه خوب کرده و حالا بدون داشتن درد، روی پاهايتان راه می‌رويد. آيا اگر دوستتان گرفتار پا درد باشد، در بارۀ اين پزشک خوب چيزی به او نخواهيد گفت؟ مسلماً بلافاصله شروع می‌کنيد به توضيح اينکه بيماری شما چطور بود، چقدر رنج می‌برديد و اين طبيب حاذق چگونه شما را خوب کرده است. پس شما او را به دوست بيمارتان معرفی می‌کنيد و البته دوست شما مختار است که حرفهايتان را جدی گرفته نزد آن دکتر برود و يا ترجيح بدهد که همينطور درد بکشد. شما می‌خواستيد او را از حقيقت آگاه کنيد، و صحبتهايتان هم بر تجربۀ شخصی خودتان استوار بوده است. انسان گرفتار بيماری مهلک گناه است و پيوسته زجر می‌کشد زيرا آرامش درونی ندارد. اما وقتی از راه ايمان به مسيح که پس از مرگ زنده شده، نجات می‌يابد و آرامش الهی را دريافت می‌کند، می‌خواهد مژدۀ نجات را با ديگران در ميان بگذارد. شهادت زندگی کسی که عيسی مسيح را پذيرفته خيلی ساده و طبيعی است زيرا از زندگی و تجربۀ شخصی خودش حرف می‌زند. شخص برای شهادت دادن لازم نيست معلومات زيادی داشته باشد زيرا می‌خواهد به سادگی بگويد قبل از اينکه مسيح را بشناسد چه وضعيتی داشته، چگونه با مسيح آشنا شده و چگونه مسيح او را از بيماری روحانی‌اش شفا داده و حالا چگونه همه روزه با او زندگی می‌کند. دوستان عزيز، همانطور که قبلاً هم گفتيم کسی که از محبت و شفای مسيح بهره‌مند شده باشد، نمی‌تواند در بارۀ نجات دهندۀ خود با ديگران حرف نزند.

و بالاخره، پنجمين و آخرين عامل مهم در رابطه با رشد روحانی ما در مسيح، اطاعت است. رمز رشد روحانی سريع فرزندان خدا، اطاعت فوری از کلام خدا و اجرای ارادۀ او است. وقتی شما غذايی را می‌خوريد تا وقتی آنرا هضم نکرده‌ايد، سودی برای بدن شما نخواهد داشت. بهمين ترتيب بايد به کلامی که می‌خوانيم يا می‌شنويم عمل کنيم تا برای رشد روحانی ما مفيد واقع شود. کسی که مطابق تعاليم خدا عمل می‌کند، در واقع ثابت می‌نمايد که او را دوست دارد و البته خدا فرزندان مطيع خود را بطور روزافزون برکت می‌دهد. پس بايد بطور جدی و در هر حال، از خدا اطاعت کنيم.

کلام خدا می‌فرمايد: "خداوند، خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام عقل خود دوست بدار" (متی، فصل بيست و دوم، آيۀ ٣٧). اما چگونه می‌توانيم ثابت کنيم که خدا را دوست داريم؟ عيسی مسيح در يوحنا، فصل چهاردهم، آيۀ ٢١ فرمود: "هر که احکام مرا قبول کند و مطابق آنها عمل نمايد او کسی است که مرا دوست دارد و هر که مرا دوست دارد، پدر من او را دوست خواهد داشت و من نيز او را دوست داشته خود را به او ظاهر خواهم ساخت". شايد بگوئيد، دلم می‌خواهد از مسيح اطاعت کنم ولی چون ضعيف هستم اين کار برای من مشکل است. کلام خدا به ما يادآوری می‌کند که: ". . . خداست که از لطف خود، هم اراده و هم قدرت هر کاری را در شما ايجاد می‌کند" (فيليپيان، فصل دوم، آيۀ ١٣). کافيست از او بخواهيد تا به کمک روح‌القدس که در شماست نيروی انجام ارادۀ او را بيابيد.

بطور خلاصه، درس امروزمان را تکرار می‌کنيم. برای رشد روحانی لازم است پنج عامل مهم را در نظر بگيريم و آنها را انجام دهيم. دو عامل اول، مطالعۀ عميق کتاب مقدس و دعا می‌باشند و دو عامل بعدی، مشارکت با ايمانداران و شهادت دادن به غيرمسيحيان هستند. و بالاخره، اطاعت عامل مؤثری است که بقيۀ عوامل را به مرحلۀ اجرا می‌گذارد.

تثليث


طبیعت خدا
بر اساس فرمایش عیسی مسیح، "خدا روح است". در فصل چهارم انجیل یوحنا می‌بینیم که عیسی با زن سامری دربارۀ اینکه کجا و چگونه بایستی خدا را پرستید صحبت می‌کند. عیسی به آن زن سامری فرمود: "اما زمانی می‌آید و این زمان هم اکنون شروع شده است که پرستندگان حقیقی، پدر را با روح و راستی عبادت خواهند کرد، زیرا پدر طالب اینگونه پرستندگان می‌باشد. خدا روح است و هر که او را می‌پرستد باید با روح و راستی عبادت نماید." (انجیل یوحنا فصل چهارم، آیات ۲۳ و ۲۴).
خدا، سرچشمۀ حیات
خدا نه فقط روح است، بلکه او زنده و دارای شخصیت است. در کتاب ارمیاء نبی فصل دهم، آیۀ ۱۰ می‌خوانیم: "اما یهوه خدای حق است و او خدای حّی "یعنی خدای زنده" و پادشاه سرمدی "یعنی پادشاه جاودانی" می‌باشد. و در کتاب مکاشفه فصل چهارم، آیات ۸ تا ۱۱ می‌بینیم که در آسمان، مخلوقات او را بعنوان خدایی که تا به ابد زنده است می‌پرستند و تجلیل و تکریم و تمجید می‌کنند.
آری خدا زنده است و او کسی است که زندگی می‌بخشد. منشا و سرچشمۀ زندگی در وجود خداوند است. پولس رسول در رسالۀ اول خود به تیموتاوس فصل ششم، آیۀ ۱۳ چنین می‌فرماید: "در برابر خدايی که به همه‌چیز هستی می‌بخشد" در واقع تمام موجودات در آسمانها و زمین حیات خود را مدیون خدا هستند.
خدا، خدای متعال
خدا نه فقط خدايی زنده و جاودانی، و روحی است که حیات می‌بخشد بلکه او یگانه خدای متعال است. در کتاب اشعیاء نبی فصل چهل و چهارم، آیۀ ۶ نوشته شده است "من اول هستم و من آخر هستم و غیر از من خدايی نیست". در عهد جدید می‌بینیم که پولس رسول بیان متشابهی دربارۀ خداوند دارد، زیرا در رسالۀ اول به قرنتیان فصل هشتم، آیۀ ۴ نوشته شده است "پس دربارۀ خوراکهایی که به بتها تقدیم شده است، ما می‌دانیم که بت واقعیت ندارد و خدای دیگری جز خدای یکتا نیست." پس هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید تايید شده است که خداوند یکتاست.
خدا، سه در یک
کتاب مقدس این حقیقت را به روشنی بیان می‌کند که خدا با وجود اینکه خدايی یکتاست خود را در سه شخص آشکار نموده است که مسیحیان این را تثلیث می‌خوانند. البته کلمۀ تثلیث در کتاب مقدس وجود ندارد، ولی این کلمه طبیعت خدا را آنطور که هست تشریح می‌کند. تثلیث با وحدانیت خدا تناقضی ندارد و به تعداد اشاره نمی‌کند. تثلیث توصیف کنندۀ خدايی است که در عین حال که یکتاست از سه شخص تشکیل شده است. مثالهايی وجود دارند که ما را کمک می‌کنند تا مفهوم تثلیث را درک کنیم، هر چند این مثالها نمی‌توانند اتحاد سه گانۀ اشخاص الوهیت را بطور کامل توضیح بدهند، چون در این دنیا چیزی که عیناً مثل طبیعت خدا باشد وجود ندارد.
در عهد عتیق در کتاب اعداد فصل سیزدهم می‌خوانیم که دوازده مرد به جهت جاسوسی به زمین کنعان فرستاده شدند و با خوشۀ بزرگی از انگور برگشتند. در یک خوشۀ انگور حبه‌های انگورِ زیادی است ولی از طریق یک ساقه حیات برای همۀ حبه‌ها مهیا می‌شود.
از لحاظ علمی آب می‌تواند به سه حالت بخار، مایع و یخ وجود داشته باشد اما می‌دانیم که هر سه از یک چیز ساخته شده‌اند. هر کتابی شامل طول و عرض و ارتفاع است، ولی این سه، یک کتاب را تشکیل می‌دهند. با وجود اینها، هیچ مثالی نمی‌تواند طبیعت خدا و رابطۀ بین اشخاص الوهیت را به درستی توصیف کند. تعلیم کتاب مقدس در مورد تثلیث را می‌توان به این صورت بیان کرد که فقط یک خدا وجود دارد و این خدا شامل سه شخص مشخص یعنی پدر و پسر و روح‌القدس می‌باشد. هر یک از این سه شخص خودش خداست و با دو شخص دیگر با هماهنگی کامل در ارتباط است. ضمناً اشخاص الوهیت در قدرت و جلال و ابدیت با هم برابر می‌باشند و در ماهیت یا ذات با هم همانند هستند.
تثلیث در عهد عتیق
حالا نظری اجمالی به قسمت عهد عتیق از کتاب مقدس می‌افکنیم و مختصراً تعالیم آن را در مورد طبیعت خدا بررسی می‌کنیم. در عهد عتیق کلمات الوهیم و آدونای که اسامی خداوند هستند هر دو در زبان عبری فرم جمع دارند. بعلاوه بعضی از کلمات که برای اشاره به خدا بکار برده شده‌اند از نظر دستوری حالت جمع دارند.
در کتاب پیدایش فصل اول، آیۀ ۲۶ نوشته شده است که "و خدا گفت: آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم". و سپس در آیۀ ۲۷ می‌فرماید: "پس خدا آدم را بصورت خود آفرید. او را بصورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید". عده‌ای می‌گویند، زمانی که خدا فرمود: "آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم" او با فرشتگان صحبت می‌کرد! باید به دو نکته توجه داشته باشیم، نکتۀ اول اینکه در این قسمت از کتاب مقدس چیزی دربارۀ فرشتگان گفته نشده است، و نکتۀ دوم اینکه فرشتگان که خود بوسیلۀ خدا خلق شده‌اند نمی‌توانند در آفرینش آدم نقشی داشته باشند. پس وقتی خدا فرمود: آدم را بصورت ما و موافق ما بسازیم، کلمۀ ما به پدر، و پسر، و روح‌القدس اشاره دارد. زیرا در آیۀ بعدی نوشته شده است که "خدا آدم را به صورت خود آفرید". جهت مطالعۀ کلماتی که فرم جمع دارند و به خدا اشاره می‌کنند می‌توان به قسمتهای دیگر عهد عتیق از قبیل کتاب پیدایش فصل سوم، آیۀ ۲۲؛ کتاب پیدایش فصل یازدهم، آیۀ ۷؛ و کتاب اشعیاء نبی فصل ششم، آیۀ ۸ مراجعه کرد.
خداوند مجروح شده
در کتاب زکریای نبی فصل دوازدهم، آیۀ ۱۰ پیشگویی بسیار جالبی وجود دارد که به آمدن دوبارۀ مسیح اشاره می‌کند. در این آیه خدا می‌فرماید: "و بر خاندان داود و بر ساکنان اورشلیم روح فیض و تضرعات را خواهم ریخت و بر من که نیزه زده‌اند خواهند نگریست . . .". در این آیه می‌بینیم که گوینده یعنی خدا ابتدا می‌فرماید "و بر خاندان داود و بر ساکنان اورشلیم روحِ فیض و تضرعات را خواهم ریخت" و سپس می‌فرماید "و بر من که نیزه زده‌اند خواهند نگریست".
این آیه که در عهد عتیق نوشته شده است برای ما که در عهد جدید زندگی می‌کنیم این واقعیت را تشریح می‌کند که خدا به شکل انسان در میان ما ساکن شد و نیزه خورد، و او در آینده مجدداً به جهان خواهد آمد.ن

الفباي مسيحيت

چرا مردمی که به کلیسا میروند همیشه شاد هستند شاد هستند چون میدانند بعد از مرگ بحضور خدا میروند .تمام باورهای یک مسیحی از ایمان او به انجیل است همانند یک ادمی که میرود انتحان ایینامه رانندگی بدهد تمام دانش او از کتاب ایینامه رانندگی اوست 
کلمه پدر یعنی بوجود آورنده یعنی خالق ادم و حوا مادر ندارند بلکه توسط خدا ساخته شده اند . مثلا ما مبگگویم ادیسون پسر برق است ما به خدا میگوییم پدر چون بچه های ادم و حوا هستیم این باور ماست که خدا پدر ماست. رابه ما با خدا پدر و فرزندی است . انسان ار 3 بخش تشکیل شده ، جسم و جان و روح. این روح ماست که باید براش خدا قابل دیدن بشود.
خبر خوش این است که خداوند  روی زمین امده و انجیل به ما میگوید خدا چیست خدا نور است > در نور همه چیز قابل دیدن است میتوانید تشخیص دهید هر چیزی جاش کجاست در خداوند حقیقت اشکار میگردد . خدا محبت است، خدا روح است روح دیده نمیشود و این روح قابل دیدین نیست 
اکسیژن را هم نمیبینیم اما میدانیم نفس میکشیم ما باکتری را هم نمیبینیم اما میدانیم باکتری وجو دادر برای دیدن آن باید بزاریمش زیر میگروسکوپ 
کتاب مقدس هم به ما میگوید خدا روح است این روح باید قابل درک بشه برای ما روح خدا بر مریم قرار گرفت و مریم حامله شد خدا باید برای ما قابل دیدین میشد ، در نظر بگیریدی وقتی یک بچه 2 یا سه ماهه است مادر پدرش با زبانی مثل او حرف میزنند در حقیقت انها خودشون رو کوچیک میتکنند تا بچه از انها نترسه خدا هم باید کوچک بشه تا من بتونم درک کنم پس باید انسان میشد اما صفات خدا را داشته باشد .

کی گفت عیسی خداست :خود او گفت من خداهست ئ چون صفات خدا را هم داشت بر طبیعت کنترل داشت شفا داد و حیات میبخشید او کناهها را میبخشد وقتی از او پرسیدند تو کی هستی گفت من مسیح پسر خدا هستن وقتی پطرس بهش میگه تو مسیح پسر خدا هستی او انکار نمیکند 

دعا بخش دوم


مسیح یک چهار چوبی برای دعا به ما میدهد یکی از دل مشغولیهای مسیح همیشه صحبت با پدر بود چه چیز بهتر از گوش دادن به نجوای آسمانی است دعای ربانی پرده از راز پدر و پسر برمیدارد .
نکته مهم پیش از دعا کردن این است که مسیح میگوید مانند ریکاران دعا نکنید اگردان میخواستند بدانند دعای مسیح چگونه است. یادما باشد وقتی دعا میکنیمی خدا دل شما را میدونه به خدا نباید دروغ گفت باخدا رو راست باشیم همیشه دردعا باید صادق باشیم فریبکاری به به خودمون نه بخدا
ای پدر ما که در آسمانی در دعای ربانی بازگو کنند ه این است 1- ای خدایی که رفع کننده نیازهای ماست 2- ادر قالب رابطه انفرادی با خداست منظور مسیح این است که این پدر حرمت خاصی دارد 3- اینکه این پدر نشان دهنده و این است که خدا نجات دهنده ماست 
در کنار   کلمه پدر کلمه مقدس می آید ، این یعنی با زندگی مقدس خودت تقدس او را در زندگیت انعکاس بده ما خوانده شدیم نمایندگان مسیح باشیم پس مقدس باشید چون خدا قدوس است خدا میخواهد ما برای او جدا شده باشیم تا نشان بدهیم خدای ما خدای قدوس است . 
اراده تو انچنانکه در آسمان است بر زمین نیز کرده شود . من باید نام خدا را با حرمت بر زبان بیاورم از اواطلاعت کنم این یعنی بیان کردن جلال و جبروت خداوند 
ما مسیحیان خوانده شدیم تا در روی زمین باشیم  و در روی زمین زندگی کنیم  در حقیقت مقصد نهایی همه ما ایمانداران زمین است نه تنها باید اراده خدا را در مطیع بودن انجام بدهیم بلکه  خلقت  ما در مسیح باز میگردیم به وظیفه اصلی خودمون که نمایندگی خدا را در روی زمین بکنیم . بدنهای ما امانتی از جانب خدا هست و ما باید اراده خدا را انجام بدهیم در  روی زمین بدن ما وسیله انجام اراده خداست در روی بدن ما هیکل روح الدقس است 
پادشاهی تو بیاد این در حقیقت بخشی از اعلان  خبر خوشی است که ما وظیفه داریم که این ملکوت را گسترش داده با بشارت و زندگی خدا پسندانه خودمان 
ما باید برای نیازها و حفاظتهای خودمون نیز نزد خدا دعا کنیم . اخر دعا هم برمیگردیم که او خداست و تواناست و من قرا ر است او را خدمت کنم و او تمام نیازهای من را رفع خواهد کرد و من ملکوت او را اعلام کنم .پس وقتی به حضور خدا میرویم یادمان باشد به حضور که میرویم این خدا محبت است و آغوش او برای ما باز است و ما جزو خانواده الهی او هستیم اما این خدای پدر حرمت دارد یادمان باشد که نیازهای خود را روزانه از او بخواهیم و از او بخواهیم به ما قوت بدهد تا در مقابل شریر مقاومت کنیم چون او خدای قادر مطلق است که قدرت هر کاری را دارد به ما این قدرت را میدهد  

دعا

دعا یعنی رفتن به حضور خدا و با خدا صحبت کردن . هر کس میتواند به زبان خودش صحبت کند و به خدا دعا کند چون که خدا خالق این جهان و به همه چیز آگاه است . دعا زمانی که ما بحضور خدا میرویم و کلام خدا را که میخوانیم خدا با ماصحبت میکند دعا یک مشارکت و مصاحبت است 
دعا وسیله ایی است برای وارد شدن به گفتگو با خدا و در ایما مسیحی دعا دوطرفه است ما از خدا میشنویم علاوه بر حرف زدن با خدا در مشارکت با خدا ما گوینده نیستیم ودیلیل اینکه دعا میکنیم چون عاضق خدا هستیم و هر چه از خدا بیشتر بشنویم ارتباط بیشتر و قویتر میشود.. دعا در ذات بطور طبیعی نیست و دعا کردن احتیاج به انضباط روحانی دارد .
کتاب مقدس رابطه مسیح و کلیسا را رابطه زن و شوهری توصیف میکند . دعا این است که در ما نهایتا تغییر روحانی ایجاد شود . رازگاهان خودمون را باید داشته باشیم با خدا ، باید یک وقت خاص را بعنوان رازگاهان با خدا داشته بایم اونهم نوبر وقتمون رو برای خدا کنار بزاریم . بهترین وقت کمترین پراکندگی را دارد یعنی الان فارغ از هر چیزی هستم و وقتم را برای خدا متمرکز میکنم این میتواند بهترین رازگاهان باشد . یادمون باشه خدا گارسون نیست که بگوییم این را میخواهیم ان را میخواهیم خدا خدایی است که ما را عاشقانه در برگرفته و میخواهد خالصانه بحضور او برویم و از این نزدیکی لذت ببریم شکرها  سپاس ها و نیازهامون رو هم میبریم . اما جایگاه خدا را فراموش نکنیم و قبلش باید قلب ما متحول شده باشد باید ببینیم چه چیزی را داریم به حضور خدا میبریم .
گاهی فکر میکنیم دعای ما را خدا نمیشنود ؟ چون انتظار خاصی داریم و راه در حقیقت جلوی خدا میاندازیم ما فکر میکنیم لایق چیز یکه میخواهیم هستیم و لی دعایی پاسخ داده میشود که مطابق اراده خدا باشید خدا بر اساس اراده خودش دعای ما را جواب میدهد ما باید یاد بگیریم خودمون را در راستا ی اراده خدا بگذاریم در دعا میرویم تا خودمان را در راستای اراده خدا تغییر دهیم و فکر ما فکر مسیح باشد 

عبور از تاريكي به سوي سپيده دم

دل انباشته از غم و اندوه مداوم، تنها دو مشخصه از خصوصیات افسردگی است. این شرایط روانی بر تمامی جنبه‌های شخص از جمله بدن، جان، و روح اثر گذاشته، احساسِ عمیقی از ناامیدی ایجاد می‌کنند.
برای کسانی که در دامِ افسردگی گرفتار هستند، انگار دیوارها نزدیک می‌شوند و بر ایشان فشار می‌آورند. اما افسردگی لزوماً دائمی نیست. امکان شفا و بهبود وجود دارد و شادمانی می‌تواند دوباره بازگردد. "ای جانم چرا منحنی شده‌ای و چرا در من پريشان گشته‌ای؟ برخدا اميد دار زيرا كه او را برای نجات روی او باز حمد خواهم گفت." (مزمور ۵:۴۲).
آیا افسردگی نتیجۀ گناه است؟depression
افسردگی نتیجۀ گناه نیست وقتی که شما:
به‌خاطر خسارت‌ها و فقدان‌های طبیعی دچار اندوه می‌شوید. و يا اينکه، به‌خاطر گذر زمان، به‌طور طبيعی، قوای‌تان کاهش می‌يابد، فعالیت شیمیایی بدن‌تان تغییر می‌کند و تحلیل می‌رود. اما افسردگی می‌تواند نتیجۀ گناه باشد زمانی که شما:
از نتایج انتخاب‌های گناه‌آلود رنج می‌برید و با این حال، بدون تغییر، به وضع موجود ادامه می‌دهید. گامهای ضروری برای شفا یافتن را برنمی‌دارید، به جستجوی مشاورۀ کتاب‌مقدسی نمی‌پردازید، کلام را به خاطر نمی‌سپارید، موضوعات مسیحی را مطالعه نمی‌کنید و در زمان لازم، کمکهای پزشکی را دریافت ‌نمی‌نمایید. به‌جای اینکه بخشیدن را انتخاب کنید، دلسوزی کردن به حال خود، و خشم و تلخی را ادامه می‌دهید. از افسردگی برای تاثیر گذاشتن بر سایرین استفاده می‌کنید. دائماً، خداوند و سایرین را به‌خاطر ناخشنودی خود ملامت می‌کنید. يا اينکه، افسرده‌اید چون به‌جای اطاعت از مسیح، اجازه داده‌اید تا دیگران زندگی شما را کنترل کنند. و حال آنکه بايد از مسيح بخواهيد که کنترل شما را در دست گیرد.
علائم افسردگی
اشخاص افسرده، خلق‌وخوی ناراحت، دلسرد و غمگین دارند. دوره‌های مهم افسردگی، اغلب پنج مورد یا تعداد بیشتری از علائم کلاسیک زیر را تقریباً هر روز و حداقل به مدت دو هفته در بر‌می‌گیرند:
خلق‌وخوی افسردۀ فراگیر و نافذ. از بین رفتن احساس رضایت در انجام فعالیت‌های معمولی. تغییر قابل توجه در میزان اشتها و وزن. خستگی شدید و از دست دادن انرژی. تحلیل رفتنِ تواناییِ لازم برای تفکر کردن، ارزیابی کردن، یا تمرکز نمودن. حرکات آهسته‌تر و یا از روی سراسیمگی. خواب بسیار کم یا بسیار زیاد. احساس بی‌ارزشی و یا تقصیر شدید. فکر خودکشی یا اقدام به آن.
آیا مصرف دارو برای درمان افسردگی به‌معنای نداشتنِ ایمان است؟
خیر. شرایط فیزیکی بسیاری می‌توانند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند. در افسردگی دوقطبی و افسردگی پس از زایمان، نوعی عدم تعادل مواد شیمیایی در بدن وجود دارد که می‌تواند به‌طور موفقیت‌آمیزی با استفاده از دارو درمان شود. متأسفانه، بسیاری از مسیحیان از این مسأله واهمه دارند که اگر به‌دنبال درمان پزشکی برای افسردگی‌ بروند، به آنها برچسبِ غیرروحانی بودن بخورد. با این حال، با دست روی دست گذاشتن، بیهوده رنج ‌می‌برند. گاهی اوقات، درمان دارویی برای یک مدت لازم است تا نوسانات شدید را هموار کند و کسانی که از افسردگی رنج می‌برند، بتوانند حقیقت را ببینند و بر زمین مسطح گام بردارند. حزقیال ۱۲:۴۷ توضیح می‌دهد که خداوند "برگهایی به‌جهت علاج" ساخت. استفاده از دارو مخالف کتاب‌مقدس نيست. با این حال، دارو نباید برای فرار از درد یا بی‌حس کردن آن استفاده شود، بلکه برای کمک به شخص تا با درد خود مواجه گردد و آن را اداره کند. همچنین، درمان دارویی باید به‌عنوان آخرین راه، پس از پیمودن سایر مراحل، مورد استفاده قرار بگیرد و همیشه با مشاوره همراه باشد.
کدام علل فیزیکی در ایجاد افسردگی نقش دارند؟
عدم تعادل هورمونی: افسردگی می‌تواند به‌خاطر نوعی عدم تعادل مواد شیمیایی در مغز ایجاد شود. تغییرات هورمونی در دورۀ بلوغ، پس از وضع حمل و پیش از یائسگی (نزدیک به دورۀ یائسگی)، می‌توانند منجر به افسردگی شوند.
تجویز و مصرف دارو: برخی داروهای مجاز یا غیرمجاز خاص مانند داروهای مسکّن، داروهای ضدافسردگی، استروئیدها، داروهای ضد بارداری و داروهای امراض قلبی می‌توانند باعث ایجاد افسردگی شوند.
بیماری‌های مزمن: مشکلات پزشکی مانند ناکارایی تیروئید و حتی یک دورۀ آنفولانزا می‌تواند منجر به برخی عدم تعادل‌های شمیایی در مغز شود که سبب افسردگی می‌گردند.
سودازدگی یا مالیخولیا: اشخاصی که خلق‌وخوی سودازده دارند، منظم، با مهارت و خلاق هستند و در عین‌ حال، می‌توانند دمدمی مزاج، بسیار حساس و همچنین، ناراضی از خود باشند. از آنجا که تحلیل‌گر و منتقد هستند و به‌سختی خشنود می‌شوند، می‌توانند هر مسأله‌ای را خیلی جدی و شخصی بپندارند و به‌سرعت دچار افسردگی شوند.
عدم ورزش، استراحت نکردن و تغدیۀ نامناسب: کمبود در ضروریات فیزیکی زندگی می‌تواند منجر به احساس مزمن خستگی، نداشتن انرژی و گوشه‌گیری اجتماعی شود.
آسیب‌پذیری ژنتیکی: بر اساس داده‌های آماری، کسانی که اعضای خانواده‌شان از افسردگی رنج می‌برند، دو برابر بیشتر از کسانی که سابقۀ افسردگی در خانواده ندارند، در معرض ابتلا به افسردگی هستند. همچنین، "در پنجاه درصد از موارد ابتلا به افسردگیِ دوقطبی، حداقل یکی از والدین دچار اختلال افسردگی بوده است."
اگر با افسردگی مواجه هستید، تا آنجا که می‌توانید در مورد سابقۀ خانوادگی خود و راههای ممکن درمان تحقیق کنید. "مردجاهلهرسخنراباورمی‌كند،امامردزيرکدررفتارخودتأمّلمی‌نمايد." (کتاب امثال ۱۵:۱۴).
کدام علل عاطفی در ایجاد افسردگی نقش دارند؟
برخی از مردم می‌گویند: "افسردگی، خشمی است فروخورده و به‌سوی درون". این مطلب همیشه درست نیست، اما می‌تواند درست باشد زمانی که خشم سرکوب شود. سرکوب شدن، زمانی رخ می‌دهد که آرزوها و عواطفِ غیر‌‌قابل ‌قبول، از آگاهیِ فرد دور نگاه داشته می‌شوند و در بخش ناخودآگاهِ ذهن، به فعالیت ادامه می‌دهند. این خشمِ انباشته‌شده، باعث افسردگی پنهانی شده و از ابراز تلخی و ناراحتی نهان جلوگيری می‌کند. تلخی و ناراحتی، یکی از عوامل مهم و اصلی افسردگی است. "دل شخص تلخی خويشتن را می‌داند، و غريب در خوشی آن مشاركت ندارد." (کتاب امثال ۱۰:۱۴).
آیا شما خشم را سرکوب می‌کنید، به‌خاطر از دست دادن . . .
یکی از عزیزان، انتظارات و توقعات، اعتماد به نفس، احترام از جانب دیگران، کنترل، سلامتی یا توانایی‌ها، دارایی‌ها واهداف شخصی؟ اگر چنین است، افسسیان ۳۱:۴ را بخوانید که می‌فرماید: "هر‌گونه تلخی، خشم، عصبانيت، فرياد، ناسزاگويی و هر نوع بدخواهی را از خود دور کنيد.".
آیا شما ترس خود را سرکوب می‌کنید، ترس به‌خاطر . . .
از دست دادن شغل، واگذاری اموال، مردن، پیر شدن، خالی شدن خانه از سکنه، تنها بودن، شکست خوردن و طرد شدن؟ اگر چنین است، اشعیا ۱۰:۴۱ را بخوانید که می‌فرماید: "مترس زیرا كه من با تو هستم و مشوّش مشو زيرا من خدای تو هستم. تو را تقويت خواهم نمود و البته تو را معاونت خواهم داد و تو را به دست راست عدالت خود دستگيری خواهم كرد.".
آیا شما استرس را به درون خود می‌ریزید، استرس به‌خاطر. . .
مشکلات شغلی، وظایف مالی، تغییر محل کار و زندگی، مسئولیت‌های خانوادگی، مسائل زناشویی، فرزند سرکش، تراکم و فشار کار و همسر معتاد به الکل؟ اگر چنین است، رسالۀ اول پطرس ۷:۵ را بخوانید که می‌فرماید: "همۀ نگرانیهای خود را به او بسپاريد زيرا او به فکر شما هست.".
حتی دل‌شکستگی‌ها و ناامیدی‌های عمیق‌ ما نیز باید رفع شوند، وگرنه تلخیِ موجود در ما می‌تواند منجر به ایجاد مشکلات شود. خشم و دل‌شکستگیِ برطرف‌ نشده می‌تواند به کسانی که به ما نزدیک هستند، آسیب برساند. "مواظب باشيد کسی از فيض خدا محروم نشود، و هيچ ريشۀ تلخی نمو نکند، مبادا موجب ناآرامی شود و بسياری را آلوده کند." (رساله به عبرانیان ۱۵:۱۲).
آیا عللی روحانی‌ وجود دارند که سبب افسردگی شوند؟
نافرمانی و گناه، به‌حد کافی بذرِ پرثمری را مهیا می‌سازند که هر ابر سفیدی را به طوفانی تیره تبدیل نمايند. نمی‌توانید گناهِ رنجانیدنِ خدا را در دل خود مخفی کنيد و کماکان لذتِ کاملِ نجاتِ او را تجربه نمایید. بدون دانستن و به‌کار بردن کلام خدا نمی‌توانید در برابر توطئه‌ها و حملات دشمن ایستادگی کنید. غیر از به‌کار بردن درمان ناشی از اعتراف و توبه که همانا تغییر در طرز تفکر و مسیر حرکت است، ممکن است افسردگی را در حال نفوذ در جان و روح خود بیابید، مانند اسرائیلیانِ نافرمان که دربارۀ آنها آمده است: "و در ميان اين امت‌ها استراحت نخواهی يافت و برای كف پايت آرامی نخواهد بود، و در آنجا یَهُوَه تو را دل لرزان وكاهيدگی چشم و پژمردگی جان خواهد داد." (کتاب تثنیه ۶۵:۲۸). زمانی که از خدا می‌خواهید تا از طریق قدرت مرگ و قیام مسیح گناهان شما را ببخشد، او منجیِ ابدیِ شما خواهد شد. به عنوانِ يک ايماندار واقعی مسيحی، شما هرگز رابطۀ خود را با خدا از دست نخواهيد داد، صرفنظر از اینکه چه کاری انجام می‌دهید و یا چه تفکر و احساسی دارید. نمی‌توانید چیزی را که خداوند از آن محفاظت می‌کند، تخریب کنید. خداوند همان کسی است که نجات شما را محفوظ داشته، از آن نگاهبانی می‌کند. گاهی اوقات، نافرمانی می‌کنید و لازم است که اعتراف کرده، توبه نمایید. این کار، برای احیای نجات شما نیست، بلکه برای حفظ رابطه و مشارکتی صميمانه با خداوند است. از سوی دیگر، اگر هرگز به گناه خود اعتراف نکرده و از مسیح نخواسته‌اید که منجی شما باشد، نمی‌توانید بدانید که ابدیت را در آسمان خواهید گذراند. همچنين نمی‌توانید لذت واقعی را در این زندگی دریابید. شادی حقیقی از خدا، فراتر از زندگیِ بدون مشکلات است. این، آرامشی است که حتی وقتی مشکلات از هر سو هجوم می‌آورند، همچنان باقی می‌ماند. این، اطمینانی است عمیق و درونی که شما را قادر می‌سازد تا در او خرسند باشید، و در سهمگین‌ترین طوفان‌های زندگی، به اقتدار و حاکمیت خدا اعتماد کنید. چنین چیزی ممکن است، چون خداوند و نه هیچ‌کس یا هیچ‌چیز دیگر، بزرگترین خوشی شما خواهد بود و هم‌اکنون، او می‌خواهد این شادمانی را با شما قسمت کند. "همان‌‌گونه که پدر مرا دوست داشته است، من نيز شما را دوست داشته‌ام؛ در محبت من بمانيد . . . اين سخنان را به شما گفتم تا شادی من در شما نيز باشد و شادی شما کامل شود." (انجیل یوحنا ۱۱،۹:۱۵).
چه چیزی می‌تواند کمک کند تا بر افسردگی غلبه کنیم؟
اجازه دهید نور محبت خدا به "دریچۀ تاریکیِ" شما نفوذ کند و شما را به جادۀ تغییرات رهنمود شود. در اینجا، گامهایی که می‌توانید از طریق آنها بر افسردگی غلبه کنید، آمده است: با هر شکستی در زندگی خود مواجه شوید، خودتان را آزاد بگذارید که برای آن اندوهگین شوید و شفا بیابید. "وقتی برای گريه و وقتی برای خنده. وقتی برای ماتم و وقتی برای رقص."(کتاب جامعه ۴:۳). قلب خود را برای تطهیر به خداوند تقدیم کنید و به گناهانتان اعتراف نمایید. "اگر بگويیم بی‌گناهيم، خود را فريب داده‌ايم و راستی در ما نيست. ولی اگر به گناهان خود اعتراف کنيم، او که امين و عادل است، گناهان ما را می‌آمرزد و از هر نادرستی پاکمان می‌سازد." (رسالۀ اول یوحنا ۱:‏۸-‏۹).
افکاری را پروش دهید که بر محبتِ عالی خدا نسبت به شما تمرکز دارند. "با محبت ازلی تو را دوست داشتم، از اين جهت تو را به رحمت جذب نمودم." (کتاب ارمیا ۳:۳۱).
از افکار و مکالمات منفی با خودتان دست بکشید. "هر‌آنچه راست است، هر‌آنچه والاست، هر‌آنچه درست است، هر‌آنچه پاک است، هر‌آنچه دوست‌داشتنی و هر‌آنچه ستودنی است، بدان بينديشيد. اگر چيزی عالی است و شايان ستايش، در آن تأمل کنيد." (رساله به فیلیپیان ۸:۴).
هدف نهایی خدا را از اینکه اجازه داده تا اندوه و شکست وجود داشته باشد، درک کنید. "می‌دانيم در حق آنان که خدا را دوست می‌دارند و بر طبق ارادۀ او فراخوانده شده‌اند، همۀ چيزها با هم برای خيريت در کار است." (رساله به رومیان ۲۸:۸).
خشم و ناراحتی خود را با شکرگزاری جایگزین نمایید و خدا را شکر کنید، حتی اگر احساس سپاسگزاری ندارید. "در هر وضعی شکرگزار باشيد، زيرا اين است خواست خدا برای شما در مسيحْ عيسی." (رسالۀ اول به تسالونیکیان ۱۸:۵).
به یاد آورید که خداوند حاکم بر زندگی شما است و به شما وعدۀ امید را برای آینده داده است. "زيرا ای خداوند يهوه، تو امید من هستی و از طفولـّیتم اعتماد من بوده‌ای." (مزمور ۵:۷۱).
چگونه می‌توانید به یک شخص افسرده کمک کنید؟
در ادامه، پیشنهادهایی ذکر‌ می‌شود تا به‌وسیلۀ آنها بتوانید به عزیزانتان کمک کنید تا از رنج افسردگی رها شوند:
هرچقدر که می‌توانید، دربارۀ افسردگی بیاموزید، کتاب بخوانید، فیلم ببینید و در سمینارهای آموزشی شرکت کنید. (رجوع کنید به کتاب امثال ۱۲:۲۳).
اگر موضوعِ خودکشی مطرح است، از او بپرسید: "آیا در این فکر هستی که به خودت آسیب بزنی و یا زندگی‌ات را به پایان برسانی؟" آن شخص ممکن است عصبانی شود، اما بهتر است یک دوست عصبانی داشته باشید تا یک دوستِ فوت‌کرده (رجوع کنید به کتاب امثال ۲۱:۱۸).
تمامیِ تهدیدهای مربوط به خودکشی و خودزنی را جدی بگیرید. پانزده درصد از اشخاصِ افسرده، سرانجام خودکشی می‌کنند (رجوع کنید به کتاب امثال ۴:۱۸).
یک همراهِ مسئول و قابل اعتماد باشید و بگویید: "من در این مشکل همراه تو هستم و تو را تنها نخواهم گذاشت" (رجوع کنید به کتاب جامعه ۹:۴).
از طریق تماسهای مکرر تلفنی و ارتباط عمدی، مرتباً به مکالمه بپردازید (رجوع کنید به کتاب امثال ۲۱:۱۶).
دردِ آن شخص را بشنوید و به او گوش دهيد. شنیدن، ارزش آن شخص را بیان می‌کند (رجوع کنید به رسالۀ یعقوب ۱۹:۱).
در مورد افسردگی صحبت کنید. حرف زدن، کمک می‌کند که شرمساری در مورد افسردگی از بین برود (رجوع کنید به کتاب امثال ۱۱:۲۵).
صادقانه و اغلب اوقات، شخص را با گفته‌های خود تشویق کنید (رجوع کنید به اول تسالونیکیان ۱۱:۵).
قدرت لمس کردن را دریابید، مانند گذاشتن دست روی شانه و یا در آغوش گرفتن و بوسیدن به صورت مناسب (رجوع کنید به رسالۀ اول پطرس ۱۴:۵).
موسیقی‌های پرستشیِ روحانی پخش کنید تا روحیۀ شخص را بالا ببرید. موسیقی، آثار درمانی دارد (رجوع کنید به افسسیان ۱۹:۵).
لبخند را به زندگی آن شخص بیاورید، از طریق کارت‌ها و نوشته‌های جالب و خنده‌دار، ویدئوها، فیلم‌ها و مردم (رجوع کنید به کتاب امثال ۲۲:۱۷).
"مواد مغذی درمانی" تهیه کنید. برای مثال، ویتامین B-6 و ویتامین E، کلسیم، منیزیم و اسید فولیک برای مبارزه با افسردگی مفید هستند. برای کسب اطلاعات بیشتر، از پزشک خود سؤال کنید (رجوع کنید به کتاب حزقیال ۱۲:۴۷).
به آن شخص کمک کنید تا اهداف کوچک و روزانه‌ای را که نیاز به حداقل تلاش دارند، تعیین کند و به‌طور مرتب پیشرفت او را بررسی نمایید (رجوع کنید به کتاب امثال ۴:۱۳).
از سایر اعضای خانواده و دوستان طلب کمک کنید. به هر کس بگویید که در چه زمینه‌ای فعالیت کند (رجوع کنید به غلاطیان ۲:۶).
ممکن است ما هرگز افسردگی را کاملا درک نکنیم، اما می‌توانیم آگاه باشیم که، "زيرا اگر چه كسی را محزون سازد ليكن بر حسب كثرت رأفت خود رحمت خواهد فرمود. چونكه بنی آدم را از دل خود نمی‌رنجاند و محزون نمی‌سازد." (کتاب مراثی ارمیا ۳: ۳۲-۳۳). گفته شده، زمانی که قلب شما احساس خستگی و بیزاری می‌کند و به‌شدت محزون هستید، بگذارید تا سنگینیِ افسردگی، شما را به خدا نزدیکتر سازد.
اين آيات را بخوانيد و در آنها تعمّق کنيد:
مزمور ۵:۱۳۰
مزمور ۱۱:۴۲
مزمور ۴:۵۴
امثال سلیمان ۲۲:۱۵
فیلیپیان ۸:۴
اشعیا ۲:۴۳
فیلیپیان ۴: ۶-۷
ایوب ۱۰:۶
رسالۀ یعقوب ۱۲:۱