بدیهی است کسی که به چاه عمیقی افتاده است نمی تواند خود را نجات دهد ، و فقط با قبول کردن کمک دوستانش که به چاه نیفتاده اند می تواند رهایی یابد . لازم است این شخص بدبخت به طنابی که دوستانش بطرف او می اندازند محکم بچسبد تا آنها او را از آب و گل بیرون بکشند . همینگونه شخص گناهکار نمیتواند خود را از گناه و مرگ رهایی دهد ، ولی می تواند وسیلۀ نجاتی را که خدا فراهم کرده است قبول کند. در فصل سوم بیان کردیم که خدا برای نجات گناهکاران چه کرده است . اکنون این سوال پیش می آید : شخص گناهکار چه باید کند تا نجاتی که خدا فراهم کرده است نایل بشود؟ او باید از گناهان خود توبه کند ، به عیسی مسیح نجات دهنده ایمان آورد ، و به وسیلۀ تعمید او در حضور مردم اقرار نماید.
۱– توبه (مرقس ۱۴:۱و ۱۵، لوقا ۳:۱۳-۵ و ۴۷:۲۴، اعمال ۳۸:۲ و ۱۹:۳ و ۲۱:۲۰)
معنی «توبه» برگشتن است . انسان گناهکار خدا را ترک کرده به طرف شیطان رفته است و خدا با صدای محبت آمیز او را دعوت می کند که شیطان و گناه را ترک کرده ، به سوی او بازگشت نماید.پس قدم اول در یافتن نجات توبه است ، و توبه حقیقی شامل موارد زیر میباشد:
الف= اعتراف به گناه_چونکه خدا حق است تنها راه برای نزدیک شدن به او راه حقیقت است. انسان گناهکار است ، پس برای اینکه بتواند به سوی خدا بازگشت کند ، لازم است راجع به خود راست بگوید ، یعنی گناه خود را اقرار کند. اعتراف به گناه کار مشکلی است ، زیرا گناهکار نمی خواهد گناهش کشف شود و خجالت می کشد کارهای بدی را که نسبت به خدا و مردم کرده است بر زبان آورد ، و شیطان همیشه میکوشد که مردم را از اقرار به گناهان خودشان باز دارد . ولی گناهی که به آن اعتراف نشده است چون جراحت زیر زخم در قلب شخص میماند و موجد امراض روحانی و مرگ گناهکار می شود. پس کلام خدا می فرماید که شرط بخشیده شدن و نجات یافتن اقرار کردن به گناه است ( اول یوحنا ۸:۱ _۱۰) وقتی که داود گناه کرد با اشکها به گناه خود معترف شد و خدا او را بخشید.
ب= نفرت از گناه_شخص گناهکار گناه خود را دوست دارد و نمی خواهد آن را ترک کند. ولی وقتی که از روی حقیقت توبه می کند این علاقه به نفرت مبدل می شود ، و در عوض اینکه مایل باشد آن را در دل خود نگاه دارد میکوشد آن را از خود دور سازد و هرگز دیگر آن را نبیند. گاهی وقتی که گناه شخص کشف می شود و گناهکار تنبیه می گردد ، او با گریه برای کارهایی که کرده است اظهار پشیمانی می کند. ولی توبۀ او حقیقی نیست زیرا غصه او از آن جهت نیست که گناه کرده است ، بلکه از آن است که گاه او کشف و مجازات شده است. کسی که از روی حقیقت توبه کرده است ، از گناهان خود نفرت دارد و برای رهایی از آن حاضر می شود به همۀ خطاهای خود اعتراف کند.
ج=تصمیم برای ترک گناه در توبه حقیقی: گناهکار تصمیم می گیرد که گناه را به کلی ترک کرده با پاکی و قدوسیت زیست کند. او نمی گوید « انشاء اللّه روزی از گناهانم رهایی خواهم یافت » بلکه بیدرنگ سعی می کند که با کمک خدا گناهان خود را ترک کند البته ممکن نیست کسی بدون هیچ گناهی در این دنیا زندگی کند ، ولی کسانی که مایلند نجات یافته به سوی خدا بازگشت کنند از شیطان نفرت خواهند داشت و همیشه از وی و از اعمال شرارت بارش گریزان خواهند بود . معنی توبه به خوبی در سرگذشت «پسر گمشده» نمودار است (لوقا باب ۱۵) آن جوان بدبخت نسبت به پدر مهربان خود گناه کرد ، ولی وقتی فهمید که بدی کرده است آن مملکت بعید را ترک کرده به منزل پدرش بازگشت و گفت : « ای پدر ، من گناه کرده ام ».خواندن این حکایت برای کسی که می خواهیم او را به توبه دعوت کنیم بسیار مفید خواهد بود ، زیرا به وسیلۀ این می توانیم به خوبی بیان کنیم که گناهکار چگونه باید توبه کرده به سوی خدا برگردد.