هر مسیحی باید به مجموعهای از «اعتقادات اساسی» ایمان داشته باشد. هر که خود را مسیحی واقعی میداند، لازم است به آنها متعهد و معتقد باشد. این اصول در اعتقاد نامههای مسیحی متعدد ذکر شده اند. هر مسیحی به اصول زیر ایمان دارد:
۱ – یک خدا وجود دارد. پدر، پسر، روحالقدس، که سه شخصیت در خدای واحد هستند.
۲ – خدای پدر قادر مطلق، آفرینندۀ زمین و آسمان است.
۳ – پسر یگانۀ خدای پدرکه همانا خداوند ما عیسی مسیح میباشد، از ازل با پدر یکی بود، اما به جهت نجات ما در جسم ظاهر شد و انسان گشت، در ضمن اینکه ذات الهی خود را کاملا حفظ کرده بود.
۴ – نطفۀ عیسی مسیح توسط روحالقدس بسته شد؛ او از مریم باکره چشم به جهان گشود و بر روی صلیب جان سپرد و خون خود را برای گناهان ما ریخت.
۵ – عیسی با بدن خویش از مردگان قیام کرد و به آسمان صعود نمود؛ اما بار دیگر باز خواهد گشت تا بر زندگان و مردگان داوری کند.
۶ – روحالقدس دائما همراه ما است، و جهان را به گناه ملزم میکند، و کلیسای جهانی را تقویت مینماید، کلیسایی که بدن مسیح بر زمین است.
۷ – تمامی انسانها ذاتا گناهکارند و نیاز به آمرزش گناهان توسط کفاره عیسی مسیح دارند؛ و نیز نیاز دارند تا توسط روحالقدس تولد تازه بیابند. تمامی این برکات مجانا توسط فیض خدا و با ایمان، به انسان عطا میشود.
۸ – کتاب مقدس کلام الهام شدۀ خدا است که شامل تمامی چیزهایی است که برای نجات ضروری اند، و نیز ملاک غایی ایمان ما است.
۹ – بدن تمامی ایمانداران قیام خواهد کرد تا ایشان در حضور خدا حیات ابدی داشته باشند.
علاوه بر نُه اصل عقیدتی که در بالا ذکر شد، اصول دیگری نیز وجود دارد که از اهمیت کمتری برخوردار است و مسیحیان حقیقی در مورد آنها لزوما توافق نظر ندارند. این گروه از اصول و آموزه ها، ایمان بنیادین ما را به عیسی مسیح مصلوب (اول قرنتیان ۲: ۲۰) تغییر نمیدهند. این اصول و اعتقادات ثانوی، مربوط میشوند به آیینها و مراسم کلیسایی و نیز به مفهوم برخی از آیات کتاب مقدس. مسیحیان حقیقی در مورد این اعتقادات ثانوی عقاید متفاوتی دارند.
ممکن است گفته شود: «اگر همه مسیحیان فقط به کتاب مقدس توجه داشته باشند و آن را ملاک اعتقادات خود قرار دهند، مشکل حل خواهد شد.» اتفاقا مشکل دقیقا همین است! کتاب مقدس چه میگوید؟ مسیحیان حقیقی از یک آیه ممکن است برداشتهای متفاوتی بکنند. از سوی دیگر، کتاب مقدس نیز به تمامی سوالاتی که برای ما مطرح است، پاسخ نمیدهد. در مورد بسیاری از این مسائل، نمیتوان مطمئن بود که پاسخ صحیح کدام است. اگر کتاب مقدس در مورد این مسائل به شکلی کاملا واضح سخن گفته بود، دیگر دراکثر «مقالات عمومی» که در صفحات بعدی میآید، به این اعتقادات و آموزههای ثانوی میپردازد که مسیحیان حقیقی در موردشان دیدگاههای متفاوتی دارند. در این مقالات، پژوهنده کتاب مقدس، قبل از هر چیز باید بر خود متن کتاب مقدس متمرکز شود. بنابراین، در هر یک از مقالۀ عمومی، آیات مهم کتاب مقدس که در مورد آن موضوع وجود دارد، ابتدا ذکر میشود. آنگاه موضوع مورد بحث تشریح میگردد، و سپس شرحی مختصر از دیدگاههای متفاوتی که در آن مورد در میان مسیحیان مختلف وجود دارد، داده میشود. هر پژوهندۀ کتاب مقدس برای آشنایی بیشتر با باورهای کلیسای خودش در مورد آن موضوع، باید به شبان یا معلمین همان کلیسا مراجعه نماید.
برخی شاید این ترس را داشته باشند که بحث و گفتگوی بیشتر در مورد این مسائل، ممکن است باعث جدایی و شقاق بیشتر در کلیسا گردد. اما درست عکس این موضوع صادق است؛ جهل و ناآگاهی در مورد این مسائل، احتمال جدایی و شقاق را بیشتر میسازد. هنگامی که در مورد دیدگاههای مسیحیان دیگر جهل و ناآگاهی وجود داشته باشد، تعبیرات نادرست و احساسات منفی راحت تر به داخل جوامع مسیحی رخنه میکند، و در نتیجه جدایی و شقاق سریع تر پدید میآید. بررسی کل تاریخ کلیسا نشان میدهد که همین ناآگاهی یا ناشکیبایی نسبت به اعتقادات دیگران بوده است که کلیساها را از هم جدا کرده است.
در این مقاله این اصل مهم رعایت شده که شخص علیرغم تعلق خاطر به دیدگاههای متفاوت در مورد این آموزههای ثانوی، میتواند مسیحی روحانی و حقیقی باشد. هنگامی که این اصل پذیرفته شد، آنگاه احساسات منفی و اتهامات نادرست دشوارتر ظهور میکنند. مسیحیان بالغ آموخته اند که در مورد این مسائل، تفاوت دیدگاهها را بپذیرند. در بسیاری از کلیساها و سازمانها، مسیحیانی که در مورد این آموزههای ثانوی دیدگاههای بس متفاوت دارند، آموخته اند با یکدیگر مشارکت صمیمانه داشته باشند و با همدیگر خدا را بپرستند و برای جلال خدا خدمت کنند.
هیچ یک از ما در همه اندیشهها و اعمالمان کامل نیستیم. اما باید در رسیدن به هدف ثابت قدم باشیم. «پس جمیع ما که کامل هستیم این فکر داشته باشیم؛ و اگر فی الجمله فکر دیگر دارید، خدا این را هم بر شما کشف خواهد فرمود. اما به هر مقامی که رسیده ایم، به همان قانون رفتار باید کرد» (فیلیپیان ۳: ۱۵-۱۶). میان مسیحیان چنین دیدگاههای متفاوتی پدید نمیآمد. درست و منصفانه نیست که پژوهندگان جدی کتاب مقدس را، از نظراتی که مسیحیان حقیقی آنرا درست میانگارند، ناآگاه نگاه داشت. این کتاب تفسیر، صرفا کتابی است راهنما برای مطالعۀ کتاب مقدس، نه یک اعتقاد نامه یا کتاب تعلیمات دینی که مخصوص یک کلیسا یا فرقه خاص باشد.
۱ – یک خدا وجود دارد. پدر، پسر، روحالقدس، که سه شخصیت در خدای واحد هستند.
۲ – خدای پدر قادر مطلق، آفرینندۀ زمین و آسمان است.
۳ – پسر یگانۀ خدای پدرکه همانا خداوند ما عیسی مسیح میباشد، از ازل با پدر یکی بود، اما به جهت نجات ما در جسم ظاهر شد و انسان گشت، در ضمن اینکه ذات الهی خود را کاملا حفظ کرده بود.
۴ – نطفۀ عیسی مسیح توسط روحالقدس بسته شد؛ او از مریم باکره چشم به جهان گشود و بر روی صلیب جان سپرد و خون خود را برای گناهان ما ریخت.
۵ – عیسی با بدن خویش از مردگان قیام کرد و به آسمان صعود نمود؛ اما بار دیگر باز خواهد گشت تا بر زندگان و مردگان داوری کند.
۶ – روحالقدس دائما همراه ما است، و جهان را به گناه ملزم میکند، و کلیسای جهانی را تقویت مینماید، کلیسایی که بدن مسیح بر زمین است.
۷ – تمامی انسانها ذاتا گناهکارند و نیاز به آمرزش گناهان توسط کفاره عیسی مسیح دارند؛ و نیز نیاز دارند تا توسط روحالقدس تولد تازه بیابند. تمامی این برکات مجانا توسط فیض خدا و با ایمان، به انسان عطا میشود.
۸ – کتاب مقدس کلام الهام شدۀ خدا است که شامل تمامی چیزهایی است که برای نجات ضروری اند، و نیز ملاک غایی ایمان ما است.
۹ – بدن تمامی ایمانداران قیام خواهد کرد تا ایشان در حضور خدا حیات ابدی داشته باشند.
علاوه بر نُه اصل عقیدتی که در بالا ذکر شد، اصول دیگری نیز وجود دارد که از اهمیت کمتری برخوردار است و مسیحیان حقیقی در مورد آنها لزوما توافق نظر ندارند. این گروه از اصول و آموزه ها، ایمان بنیادین ما را به عیسی مسیح مصلوب (اول قرنتیان ۲: ۲۰) تغییر نمیدهند. این اصول و اعتقادات ثانوی، مربوط میشوند به آیینها و مراسم کلیسایی و نیز به مفهوم برخی از آیات کتاب مقدس. مسیحیان حقیقی در مورد این اعتقادات ثانوی عقاید متفاوتی دارند.
ممکن است گفته شود: «اگر همه مسیحیان فقط به کتاب مقدس توجه داشته باشند و آن را ملاک اعتقادات خود قرار دهند، مشکل حل خواهد شد.» اتفاقا مشکل دقیقا همین است! کتاب مقدس چه میگوید؟ مسیحیان حقیقی از یک آیه ممکن است برداشتهای متفاوتی بکنند. از سوی دیگر، کتاب مقدس نیز به تمامی سوالاتی که برای ما مطرح است، پاسخ نمیدهد. در مورد بسیاری از این مسائل، نمیتوان مطمئن بود که پاسخ صحیح کدام است. اگر کتاب مقدس در مورد این مسائل به شکلی کاملا واضح سخن گفته بود، دیگر دراکثر «مقالات عمومی» که در صفحات بعدی میآید، به این اعتقادات و آموزههای ثانوی میپردازد که مسیحیان حقیقی در موردشان دیدگاههای متفاوتی دارند. در این مقالات، پژوهنده کتاب مقدس، قبل از هر چیز باید بر خود متن کتاب مقدس متمرکز شود. بنابراین، در هر یک از مقالۀ عمومی، آیات مهم کتاب مقدس که در مورد آن موضوع وجود دارد، ابتدا ذکر میشود. آنگاه موضوع مورد بحث تشریح میگردد، و سپس شرحی مختصر از دیدگاههای متفاوتی که در آن مورد در میان مسیحیان مختلف وجود دارد، داده میشود. هر پژوهندۀ کتاب مقدس برای آشنایی بیشتر با باورهای کلیسای خودش در مورد آن موضوع، باید به شبان یا معلمین همان کلیسا مراجعه نماید.
برخی شاید این ترس را داشته باشند که بحث و گفتگوی بیشتر در مورد این مسائل، ممکن است باعث جدایی و شقاق بیشتر در کلیسا گردد. اما درست عکس این موضوع صادق است؛ جهل و ناآگاهی در مورد این مسائل، احتمال جدایی و شقاق را بیشتر میسازد. هنگامی که در مورد دیدگاههای مسیحیان دیگر جهل و ناآگاهی وجود داشته باشد، تعبیرات نادرست و احساسات منفی راحت تر به داخل جوامع مسیحی رخنه میکند، و در نتیجه جدایی و شقاق سریع تر پدید میآید. بررسی کل تاریخ کلیسا نشان میدهد که همین ناآگاهی یا ناشکیبایی نسبت به اعتقادات دیگران بوده است که کلیساها را از هم جدا کرده است.
در این مقاله این اصل مهم رعایت شده که شخص علیرغم تعلق خاطر به دیدگاههای متفاوت در مورد این آموزههای ثانوی، میتواند مسیحی روحانی و حقیقی باشد. هنگامی که این اصل پذیرفته شد، آنگاه احساسات منفی و اتهامات نادرست دشوارتر ظهور میکنند. مسیحیان بالغ آموخته اند که در مورد این مسائل، تفاوت دیدگاهها را بپذیرند. در بسیاری از کلیساها و سازمانها، مسیحیانی که در مورد این آموزههای ثانوی دیدگاههای بس متفاوت دارند، آموخته اند با یکدیگر مشارکت صمیمانه داشته باشند و با همدیگر خدا را بپرستند و برای جلال خدا خدمت کنند.
هیچ یک از ما در همه اندیشهها و اعمالمان کامل نیستیم. اما باید در رسیدن به هدف ثابت قدم باشیم. «پس جمیع ما که کامل هستیم این فکر داشته باشیم؛ و اگر فی الجمله فکر دیگر دارید، خدا این را هم بر شما کشف خواهد فرمود. اما به هر مقامی که رسیده ایم، به همان قانون رفتار باید کرد» (فیلیپیان ۳: ۱۵-۱۶). میان مسیحیان چنین دیدگاههای متفاوتی پدید نمیآمد. درست و منصفانه نیست که پژوهندگان جدی کتاب مقدس را، از نظراتی که مسیحیان حقیقی آنرا درست میانگارند، ناآگاه نگاه داشت. این کتاب تفسیر، صرفا کتابی است راهنما برای مطالعۀ کتاب مقدس، نه یک اعتقاد نامه یا کتاب تعلیمات دینی که مخصوص یک کلیسا یا فرقه خاص باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر