هرگز بقدر کافی مواظب عزیزانت نخواهی بود مگر اینکه آنها را با ایمان کامل به دست خداوند بسپاری.
تو هر چقدر هم که عاقل و دانا به نظر بیایی، فقط سد راه خواهی بود. تنها آن چیزیکه از طرف خداوند میاید، میتواند مشکلات تو را حل کند.
خود تو قادر نیستی که کسی را وادار کنی که به سوی خداوند بازگردد. زندگی پر از مشکلات و لحظات سخت است، تنها خداوند است که قلبهای ما را در دستش نگه داشته است. او تو را قوت بخشیده، همچنانکه دیگر ایمانداران را قوت میبخشد.
اگر میخواهی که گله ات را به سلامتی راهنمایی کنی، بطور مداوم در حضور خدا بمان. “انتظار داشته باش که خداوند شهر را حفظ کند چرا که اگر غیر از این بود نگهبان، نگهبانیش بیهوده میبود. مزمور ۱۲۷ آیه یک“
فقط هنگامی میتوانی به خداوند گوش دهی که خود را برای شنیدن صدای او ساکت کنی. آیا این اتلاف وقت بنظر میرسد؟! اگر در وظایف دنیویت به خداوند که در درونت است تکیه کنی، دست آوردهایت به مراتب بیشتر خواهند بود. اگر میخواهی خواست پدر آسمانیت را اجابت کنی، با کشف خواست خداوند از خود، باطناً تغذیه خواهی شد.
به نظر میاید که برای معامله با قصور دیگران، نیاز به وسعت قلب بیشتری داری. چرا نسبت به کسانیکه اشتباهاتشان را فوراً تصحیح نمیکنند این همه بی حوصله هستی؟ هر کسی خطاها و ضعفهایی دارد. من میدانم که نه میتوانی از دیدن آنها بازبمانی و نه میتوانی در مورد انگیزه های اطرافیانت بی تفاوت باشی. اگر کامل میبودی، میتوانستی با نقصانهای دیگران بی آنکه موجب آزارت شوند؛ سر کنی.
از دیدن نقایص در آدمهای خوب متعجب مشو. خداوند در وجود همه ما نقص گذاشته است.
در انسانهای متعالی، ضعف مقیاس تکامل در زندگی است. در یک مزرعه، یک کارگر ممکن است که ستونی از خاک را برای اندازه گیری چیزهایی که برداشته باقی بگذارد. خداوند نیز ستونهای مشابهی را درون آنهایی که مخواهد متکامل کند باقی میگذارد. یک شخص با کمبودهای آشکار میتواند از لحاظ روحی پیشرفته تر از کسی باشد که از چنین نقصهایی مبری است. انسانهای کامل همیشه بدنبال عیب جویی در انسانهای ناکامل هستند. عیب جویی حتی از وجود خودت، فقط یک اشتیاق روانی است. روش خداوند کاملاً متفاوت است گاهی خداوند اجازه میدهد که افراد عمیقاً نقص دار باقی بمانند به این علت که بیش از خد از خود راضی و خشنود نگردند. برای آنها ساده تر است که از شکستهایشان اصلاح شوند تا اینکه احساس کنند که مغبون ضعفای خودشان شده اند.
انسانها بایستی بیاموزند که ضعفهای خود و دیگران را تحمل کنند. چرا از اشتباهات همسایگانت ناراحت میشوی؟ زمانیکه حتی خود عاری از خطا نیستی؟ انگیزه تو از اینکه مردم را کامل میخواهی تماماً خالصانه نیست. عیبهای مردم تو را اذیت میکند چرا که بسیار عیب جو هستی و به سختی چیزی تورا خشنود میسازد.
با رفع عیب خود میتوانی برای دیگران موثرتر باشی تا اینکه در رفع نقص دیگران بکوشی. به خاطر تجربه شخصی خود بخاطر داشته باش که آسان نیست که بگذاری خداوند تو را اصلاح کند. با دیگران صبور باش و به خداوند اجازه بده هر طور که میخواهد بر روی آنها کار کند.
تو بایستی نسبت به اشتباهات دیگران رئوف القلب تر و صبورتر باشی. اجازه بده هر آنچه که تو را آزار میدهد همانند رودی که از زیر یک پل میگذرد، جریان یابد. همواره در حضور خداوند زیست کن.
بر گرفته از نوشته های فیلسوف و عارف مسیحی فنولون
بازنویسی و گردآوری” راشین سایروس”
منبع: The Seeking Heart
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر