۱۳۹۶ بهمن ۶, جمعه

مسئوليتهاي ما در قبال خداوند

مطمئناً خدا مهمترین نقش را در نجات دارد. اما ما هم مسئولیتی داریم و خدا در این رابطه نقشی نیز به ما داده است. دوم قرنتیان 5: 18-21 بسیار واضح نقش ما را در مصالحه با خدا بیان می کند. در آنجا می خوانیم:دوم قرنتیان 5: 18-21 " و همه چيز از خدا كه ما را بواسطه عيسي مسيح با خود مصالحه داده و خدمت مصالحه را به ما سپرده است. يعني اينكه خدا در مسيح بود و جهان را با خود مصالحه مي داد و خطاياي ايشان را بديشان محسوب نداشت و كلام مصالحه را به ما سپرد. پس براي مسيح ايلچي هستيم كه گويا خدا به زبان ما وعظ مي كند. پس بخاطر مسيح استدعا مي كنيم كه با خدا مصالحه كنيد. زيرا او را كه گناه نشناخت، در راه ما گناه ساخت تا ما در وي عدالتِ خدا شويم. "خدا با دادن پسرش جهان را با خود مصالحه داد. به بیان اکنون راه به سوی خدا باز است. در همان مثال زندان که بیان شد مثل این که همه در های زندان باز است ! اما زندانیان نابینا هستند. آنها در های باز را نمی بینند. آنها توسط خدای این دوران یعنی شیطان، کور شده اند و بنابراین نجاتی که برایشان مهیا شده را نمی بینند. پس کسی باید به آنها بگوید: درب بسوی خدا باز است ! خواهشاً با وی مصالحه کنید. چرا که او، "کسی را که گناه نمی شناخت در راه ما گناه ساخت تا ما در او عدالت خدا بشویم !" گفتن این چیز ها به مردم مأموریت مصالحه دوباره است. این مأموریت بر عهده کیست؟ پاسخ ساده است. بر عهده ما. این مسئولیت بر عهده ماست که به مردم اطلاع دهیم. این ماییم که سفیران مسیحیم. اگر شما چیزی از کشوری خارجی بخواهید باید به سفارت، نماینده ویا سفیر آن کشور بگویید. ما برای خدا سفیرانیم. خدا در های زندان را باز کرد. او در های به روی خود را باز کرد. او جهان را با دادن پسرش با خود مصالحه داد. حال ما که زمانی زندانی و نابینا بودیم، باید به کسانی که هنوز در زندانند و نابینایند بگوییم: "نزد خدا بیایید. درب ها باز است!"مسئولیت هایمان را در اول قرنتیان 3: 5-6 واضحتر می یابیم. در آنجا می خوانیم:" پس كيست پولس و كيست اپلس؟ جز خادماني كه بواسطه ايشان ايمان آورديد و به اندازه اي كه خداوند به هر كس داد. من كاشتم و اپلس آبياري كرد لكن خدا نموّ مي بخشيد. "نتیجه را ببینید. خدا مهمترین نقش را ایفا می کند. یعنی نقش رشد و نمو. اما کسی باید دانه را بپاشد و کسی هم باید آبیاری کند. کسی که باید این کار ها را بکند خدا نیست. بلکه ماییم. در آیاتی که خواندیم، این مأمورین یعنی ما هستیم که مأموریتی مصالحه را بر عهده داریم نه روحانیون. متن آیات نمی گوید: خدا کاشت، خدا آبیاری کرد و خدا رشد داد. انسان هایی در این امور دخالت داشتند که خدا مأموریت هایی به آنها داده بود. انسان هایی که گفتند: "خدا حاضر است، با او مصالحه کنید." و به محض اینکه آن شخص خدا را طلبید، خدا با وی ملاقات می کند و وی را به خود جذب می نماید. انسان هایی هم مثل اپلس بوده اند که دانه هایی که در قلب مردم بود را آبیاری کردند. کلام خدا را باز کردند و حقیقتش را با آنها در میان گذاشتند. همچنین به عبارت " به واسطه ایشان" که در آیات مشخص کردم، دقت کنید. (به واسطه ایشان ایمان آوردید") منظور از این سخن که به واسطه ایشان ایمان آوردید، پولس و اپولس است. ایشان نقش هایی که خدا بهشان داده بود را انجام دادند. (نقش های واسطه – مأموریت مصالحه – سفیران مسیح – و نقش کاشت و آبیاری) اما تصور کنید ما بگوییم خدا حاضر است و او خود را ننمایاند. آیا آن شخص با خدا ملاقات خواهد کرد؟ هرچقدر هم که شخص بخواهد، او را نخواهد دید. اما خدا جذب را انجام می دهد و ظاهر می شود و نقشش را انجام می دهد. برای همین است که وقتی یوحنا می گوید هیچ کس نزد پدر نمیاید اگر پدر او را جذب نکند، صحیح می گوید. اگر خدا خود را ننمایاند و رشد ندهد، من و شما می توانیم هرچه می خواهیم بکاریم و آبیاری کنیم، اما هیچ چیز حاصل نمی شود. ولی خدا خود را می نمایاند، جذب می کند و رشد می دهد. سوال اینجاست که آیا ما نقشمان را ایفا می کنیم؟ مأموریت مصالحه که بر عهده ماست را انجام می دهیم؟ کاشت و آبیاری می کنیم؟ آیا این آیه که می گوید "در تمام عالم برويد و جميع خلايق را به انجيل موعظه كنيد. " را انجام می دهیم؟
اینها کار های خدا نیست، بلکه نقش هایی است که به ما محول شده است.

هیچ نظری موجود نیست: