۱۳۹۷ شهریور ۷, چهارشنبه

مسيحيان تحت جفا


پدر آسمانی، دعا می‌کنم برای ایماندارانِ به مسیح که تحت ظلم و جفا و بی‌عدالتی بسر می‌برند.
شکر می‌کنم که خداوندگار ما عیسای مسیح، نمونۀ  فروتنی کامل را برای ما ایمانداران به‌جا گذاشت. خود او نهایت ظلم و جفا را چشید، ولی لب نگشود و نفرین نکرد، بلکه طلب بخشش برای جفا رسانندگانش کرد. او از ما هم خواسته تا دشمنان خود را نه‌تنها ببخشیم، بلکه طلب برکت برایشان کنیم. دعا می‌کنم به ایماندارانِ خود که در رنج و عذاب هستند، ایمانی راسخ بدهی تا بتوانند در مقابل بی‌عدالتی‌ها پایداری کنند، صبر و تحمل ببخشی و آنها را امیدوار بسازی و مطمئن کنی که تو هیچ‌وقت آنها را ترک و فراموش نکرده‌ای و در تمام لحظات در کنار آنها هستی. آرامش و شادی تو که مافوق فهم ما انسانهاست، دلهای عزیزان را فرا بگیرد و با اطمینان و اعتماد به تو که رهاننده و ملجای‌شان هستی، زندگی کنند. کلام خدا در مزمور بیست و هفتم، آیۀ ۱۴ می‌فرماید: "برای خداوند منتظر باش، و قوی شو و دلت را تقویت خواهد کرد؛ بلی، منتظر خداوند باش!" تو را شکر می‌کنم خداوندا، برای این عزیزان. دعا می‌کنم که فیض تو، قوت و قدرت تو، و آرامش تو با این عزیزان باشد. در نام عیسای مسیح خداوند دعا می‌کنم، آمین.

فراهم شدن احتياجات


ای پدر آسمانی ما، ای خداوندِ پُر از فیض و رحمت، خدای سخاوتمند، خداوندی که به فکر فرزندانت هستی، ای خداوندم "یهوه یایرا" هستی، خدای فراهم‌کننده هستی.
پدر جان، تو را شکر می‌کنیم برای هر آنچه که به ما می‌بخشی. نان کفاف روزانۀ ما را به ما بده. نان کفاف روزانۀ عزیزانی که خداوندا، در سختی، در دست‌تنگی و بیکاری و بی‌پولی هستند، برایشان فراهم بکن و نان کفاف روزانه‌شان را برایشان مهیا بکن، ای خداوندم. دعا می‌کنم عزیزانی که در غربت هستند و در بیکاری و دست‌تنگی بسر می‌برند، خداوند، خودت برایشان فراهم بکن. خودت احتیاجات‌شان را برآورده کن. آرامش تو، خداوند عزیز، دلهای آنها را فرا بگیرد. ایمانی قوی ببخش ای خداوند، تا هر روزه بتوانند به تو اعتماد بکنند، هر روزه بتوانند چشمانشان را به تو بدوزند، ای خداوندم. نگران فردا نباشند، نگران این نباشند که خداوند، چه می‌خورند، چه می‌آشامند، و چه می‌پوشند. عیسای مسیح در انجیل متی فصل ششم، آیۀ بیست و پنجم فرمود: "بنابراین، به شما می‌گویم برای زندگی خود نگران نباشید که چه بخورید و چه بیاشامید و نه برای بدن خود که چه بپوشید، زیرا زندگی از غذا و بدن از لباس مهمتر است." و در آیۀ بیست و هشتم می‌فرماید: "چرا برای لباس نگران هستید؟ به سوسنهای صحرا نگاه کنید و ببینید چگونه نمو می‌کنند،". خداوند، دعا می‌کنیم که عزیزان ما نگران نباشند. دعا می‌کنیم که خداوندا، بر طبق کلامت، همانطور که عیسای مسیح فرمود، قبل از هر چیز برای به‌دست آوردن پادشاهی تو، ای خدا، و انجام خواسته‌های تو بکوشند. آن‌وقت همۀ این چیزها به ایشان داده خواهد شد. پس نگران فردا نباشند. نگرانی فردا برای فرداست و بدی امروز برای امروز کافیست، بر طبق انجیل متی، فصل ششم، آیات ۳۳ و ۳۴. خداوند، دعا می‌کنم که آرامش بدهی به عزیزان. خداوندا، دلهایشان را گرم بکنی، ایمانشان را تقویت بکنی، اعتماد و اطمینان‌شان به تو هر روز بیشتر و بیشتر بشود. ای خداوندم همۀ اینها را در نام عیسای مسیح خداوند دعا می‌کنم، آمین.

رشد و ترقي ايمانداران


ای خدای پدر، در نام عیسای مسیحِ خداوند به حضورت می‌آیم و سپاست می‌گویم و شکرت می‌کنم برای تمام عزیزانی که در سراسر دنیا، خداوندا، به نجات تو و به پیغام انجیل عیسای مسیح لبیک گفته‌اند، پاسخ مثبت داده‌اند، و عیسای مسیحِ خداوند را در قلب و زندگی‌شان پذیرفته‌اند، ایمان آورده‌اند، نجات یافته‌اند.
خداوند، دعا می‌کنم برای اين تک تک عزیزان، همانطور که پولس رسول برای ایمانداران کلیسای کولسيه دعا کرد. دعا می‌کنم که خداوندا، به عزیزان ما، به ایماندارانِ مسیحی، بینش و فهم روحانی بدهی تا ارادۀ تو را کاملاً درک بکنند. تا بتوانند طوری که شایستۀ توست، زندگی کنند و کاملاً تو را خشنود کنند و در تمام کارهای نیک زندگی پرثمری داشته باشند و در شناخت تو ای خداوند، در معرفت تو، رشد و نمو کنند. دعا می‌کنم که ای خداوند، برحسب قدرت پرشکوهت و با تمام نیروی خود آنها را تقویت کنی تا با شادی و صبر، هر چیزی را تحمل کنند. پدر دعا می‌کنم که این عزیزان، پیوسته تو را شکر بکنند که آنها را لایق گرداندی تا در سرنوشتی که در عالم نورانی در انتظار همۀ مقدسین است، سهم داشته باشند. تو را شکر می‌کنم که آنها را از چنگ نیرومند ظلمت رهانیدی و به پادشاهی پسر عزیزت منتقل کرده‌ای.
خداوند، تو را شکر می‌کنم که عزیزان را آزاد ساخته‌ای و گناهانشان را آمرزیده‌ای. دعا می‌کنم که این عزیزان در محبت تو رشد و نمو کنند. دعا می‌کنم که خداوندا، به طول و عرض و ارتفاع و عمق محبت تو پی ببرند و پیوسته خداوندا، تو را در تمام امور زندگی‌شان جلال بدهند و برای خشنودی تو زندگی بکنند. همۀ اینها را در نام عیسای مسیح خداوند، برای جلال نام پدر دعا می‌کنم، آمین.

۱۳۹۷ شهریور ۵, دوشنبه

دريافت آرامش الهي


ای خداوند، تو سَروَرِ سلامتی هستی. ای عیسای مسیح خداوند، تو گفتی، بیایید نزد من، ای تمامی گرانباران و زحمتکشان، و من شما را آرامی خواهم بخشید.
ای خداوند، این وعدۀ توست و ما بر روی وعدۀ تو می‌ایستیم و بله و آمین می‌گوییم و دریافت می‌کنیم این آرامش را. خداوندا، دعا می‌کنم برای عزیزانی که احتیاج به این آرامش دارند، جوانانی که محتاج سلامتی آسمانی هستند. خداوندا، تو فرمودی که آرامش تو با آرامش دنیا فرق می‌کند. آرامش تو ماندنی است و بسته به شرایط بیرون نیست. خداوندا، دعا می‌کنم در نام عیسای مسیح، این جوانان عزیز تحت پوشش این آرامش باشند. خداوندا، خیلی از وقتها ناآرامی‌ها به‌خاطر مشکلات روزانه است، به‌خاطر تنگی‌ها است، به‌خاطر کشمکش‌ها است. و خداوندا، دعا می‌کنم که در نام عیسای مسیح، دست مبارک تو بر روی زندگی این جوانان عزیز باشد و خیلی از این مشکلات، خداوندا، حل بشود، خیلی از این تنگی‌ها از بین برود، نابود بشود. خداوندا، آن چیزی که از تو نیست، در نام عیسای مسیح نهیب می‌دهیم که دور بشود و آرامشی که از توست، دعا می‌کنیم که وارد قلبهای ساده‌ای بشود که مشتاق شناخت توست، مشتاق آرامش است. خداوندا، تو خدای غیرممکن‌ها هستی و در کلامت می‌بینیم چطور غیرممکن‌ها را ممکن ساختی. تو دیروز، امروز، تا ابدالآباد همان هستی. پس خداوندا، ما با ایمان در اتحاد با همدیگر به حضور تو می‌آییم و دعا می‌کنیم و درخواست می‌کنیم که آرامش تو بر روی جوانان عزیز باشد. ارادۀ تو چنانکه در آسمان است، بر زمین نیز به انجام برسد. در نام عیسای مسیح، آمین.

داشتن اطمينان نجات


ای خداوند، تو را شکر می‌کنم که برای همۀ کسانی که تو را پذیرفتند، این حق را دادی که فرزندان خدا خوانده شوند.
پس به‌عنوان فرزند، ای پدر، به حضور تو می‌آیم و دعا می‌کنم برای برادرانم، برای خواهرانم، برای آنهایی که در شک و تردید هستند، که هنوز به این حقیقت ایمان ندارند که تو آنها را دوست داری، که تو آنها را نجات دادی، که اسم آنها در دفتر حیات نوشته شده. ای خداوند، دعا می‌کنم برای این عزیزان که از شک و تردیدها بیرون بیایند و بدانند که آنها وارثان هستند، هم‌ارث با مسیح هستند، پارسا شمرده شده‌اند، به‌واسطۀ عیسای مسیح در صلح هستند با تو، نه در دشمنی. ای خداوند، دعا می‌کنم که آمرزش گناهان را بپذیرند. این عزیزان هیچ‌وقت این شک و تردید را پرورش ندهند که فکر کنند که تو از آنها ناراحت هستی و آنها را دوست نداری. خداوندا، دعا می‌کنم که در کلام تو پایدار بمانند و کلام تو را بپذیرند که تو آنها را بنده نمی‌خوانی، بلکه دوست خطاب می‌کنی، فرزند خطاب می‌کنی، مُهرِ مالکیت خودت را بر آنها زدی. ای خداوند، این کلام تو است و دعا می‌کنم که کلام تو در زندگی این عزیزان زنده بشود. و خداوندا، گرچه شک و تردیدها مثل گنجشک شاید دور و بر سر ما بچرخد، ولی دعا می‌کنم که هیچ‌وقت لانه و آشیانه نگذارد. در نام عیسای مسیح دعا می‌کنم که اطمینان در کلام تو در ایمانشان، در هویتشان، جزئی از زندگی روزانه‌شان باشد. ای پدر، کلام تو می‌گوید: "به تازگی ذهن خود صورت خود را تبدیل دهید." پس دعا می‌کنم برای ذهنی تازه، تبدیل، و شناخت هویت ما در مسیح عیسی به دور از شک و تردیدها. در نام عیسای مسیح خداوند، آمین.

فراهم شدن احتياجات


پدر جان، تو را می‌پرستیم، چرا که تو نیک و عالی هستی. تو خدایی هستی تغییرناپذیر، گرچه موقعیتها عوض می‌شوند، فصلها متغیر می‌شوند، ولی تو همیشه، یکسان، وفاداری.
پدر جان، در این لحظه با ایمان و استغاثه به حضور تو می‌آییم و می‌طلبیم که نان روزانۀ فرزندانت را، نان روزانۀ ما را امروز به ما بده. اگر تو، ای خداوند، شمارش موهای ما را داری، اگر برای پرندگان آسمان فراهم می‌کنی، چقدر بیشتر برای ما، فرزندانت، ارزش قائل هستی برای احتیاجات و نیازهای ما. ای خداوند، مایانی که والدین هستیم، اگر اطفال ما از ما نان بخواهند، به ایشان سنگ نمی‌دهیم، چقدر بیشتر، تو ای خداوند، نه فقط بر احتیاجات فرزندانت واقف هستی، بلکه قادر هستی که فراهم بکنی و مهیا بکنی. ای خداوند، برای احتیاجات مالی دعا می‌کنم، برای آنهایی که به دلایلی در تنگنا هستند و دستها خالی است. ای پدر آسمانی، دعا می‌کنم که برکتی را که به‌وسیلۀ یوسف به کنعان دادی، برکتی که از طریق یوسف به مصریان دادی، امروز به طرق مختلف، به آنانی بدهی که نام تو را به زبان آورده‌اند و به عملکرد تو و به تو ایمان دارند و در احتیاج هستند. ای خداوند، تو به پنج نان و دو ماهی نگاه نمی‌کنی، بلکه به ایمان. پس امروز با ایمان، حتی مثل یک دانۀ خردل که ایمانی کوچک است، ولی ایمان کوچک ما بر روی خدای بزرگی است که می‌تواند، قادر است که فراهم بکند، و تو آن خداوند هستی، پس با ایمان می‌پذیریم برکت تو را و با ایمان و استغاثه، از تو خواهش می‌کنیم که نان فرزندانت را بدهی. تو را شکر می‌کنیم و در هر شرایط، تو را می‌پرستیم. آمین.

رفع تنهايي و داشتن مشاركت


ای خداوند، تو را شکر می‌کنیم برای حضور شیرینت. تو را شکر می‌کنیم برای هویتی که به ما دادی.
ما فرزندان هستیم و تو ما را به فرزندخواندگی پذیرفتی و تو پدر آسمانی ما هستی و برای همین، ما داریم برادران و خواهران در مسیح عیسی. خداوندا، می‌خواهم برای عزیزانی دعا کنم که هنوز برادر و خواهر روحانی‌شان را ملاقات نکرده‌اند و شاید در تنهایی کامل هستند، شاید در شهری هستند که هیچ ایماندار دیگری نیست. ما به‌عنوان ایمانداران، احتیاج داریم به برادر یا خواهر روحانی‌ای که با همدیگر بتوانیم دعا بکنیم، با همدیگر بتوانیم شکرگزاری بکنیم، و خداوندا، با همدیگر بدانیم که می‌توانیم در هر چیز با دعا و استغاثه همراه با شکرگزاری، درخواستهای خودمان را نزد تو بیاوریم و ابراز بکنیم. خداوندا، در اتحاد، قوّت هست، و من دعا می‌کنم برای اتحاد، برای قوت و قدرتی که می‌تواند در زندگی برادر و خواهر عزیزم جاری بشود. مشارکت روحانی نیاز ماست و خداوندا ارادۀ توست، و دعا می‌کنم که نیاز برادران و خواهران عزیزم را که در تنهایی هستند را برطرف بکنی. ای پدر، فرصتهایی ایجاد بکن برای ایمانداران عزیز، برای فرزندان عزیزت که با خواهران و برادران خودشان آشنا بشوند و از تنهایی بیرون بیایند که نتیجه‌اش بشود پرستش گروهی، دعای دسته‌جمعی، چرا که ایمان داریم که همان‌طور که کلام تو می‌گوید، هر جا دو یا سه نفر به اسم تو جمع بشوند، تو در بین آنها حاضر هستی، و حضور مبارک تو نتیجه‌اش شیرینی است، آرامش است، محبت است، بخشش است، اتحاد و قدرت در دعا است. ای خداوند، دعا می‌کنم که این مشارکتها باعث تشویق‌شان بشود، و نتیجه‌اش باعث پیشبرد ملکوت تو در آن شهر بشود. در نام عیسای مسیح، آمین.

بيداري روحاني


ای خداوند، تو را شکر می‌کنم، چرا که تو نمونه‌ای هستی برای ما. نمونه‌ای از فروتنی، محبت، عشق، فداکاری.
ای خداوند، تو از ما خواستی که طرز فکر تو را داشته باشیم که هم‌ذات با خدا بودی، ولی آن را به نفع خودت بهره نجستی، و خود را خالی کردی و به شباهت آدمیان درآمدی، و خداوندا، خودت را خوار ساختی و تا به مرگ، حتی مرگ بر صلیب، مطیع گشتی. ای عیسای مسیح خداوند، دعا می‌کنم برای ایماندارانی که در تنبلی روحانی به‌سر می‌برند، در غرور و خودخواهی به‌سر می‌برند. ای خداوند، دعا می‌کنم که تو نمونه‌ای باشی برای عزیزان من، و به‌یاد آنها بیاوری که تو خدای محبت، فداکاری و از‌خودگذشتگی هستی. ای خداوند، دعا می‌کنم برای برادر و خواهر عزیز من که در گناه تنبلی است. دعا می‌کنم که نه‌فقط فیض تو نمایان بشود در زندگی برادر و خواهرم، بلکه راستی تو، حقیقت تو، آشکار بشود که تو حقیقت هستی و می‌خواهی پیروان و فرزندان و شاگردان تو، در حقیقت و راستی قدم بزنند. ای خداوند، کلام خواندن و دعا کردن ما، نتیجۀ درک محبت تو است. دعا می‌کنم برای برادران و خواهران من که شاید از‌یاد برده‌اند که چقدر آنها را دوست داری. دعا می‌کنم که این را درک بکنند، به‌یاد بیاورند و نتیجۀ این درک، اشتیاقی باشد برای شناخت بیشتر تو، ای خداوند. در نام عیسای مسیح دعا می‌کنم، آمین.

مسيحي شدن و نجات يافتن

مسيحی شدن، انجام يک سری مراسم خاص مذهبی و يا پيوستن به يک دين جديد نمی‌باشد.
رفتـن به کليسا و انجام يک سری مراسم و تشريفات خاص مذهبی، بخودی خود، باعث مسيحی شدن کسی نمی‌شود. مسيحی شدن، به معنای برقرار گشتن يک رابطه و مشارکت حقيقی و خالص و شخصی، با خدا می‌باشد که خالق کل کائنات و ما انسانها است.
برطبق کلام خدا درانجيل شريف، رساله به روميان، فصل سوم، آيه ٢٣ "همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند،". آدم و حوا، اجداد انسان، متأسفانه از خدا نافرمانی کرده و مرتکب گناه شدند و بهمين علت، گناه وارد نسل بشر شد وهمه را آلوده ساخت. اين موضوع را می‌توانيم در همه انسان‌ها مشاهده کنيم چون ما ذات و طبيعتی گناه‌آلود داريم و در افکار و سخنان و اعمال خود گناه می‌کنيم. کلام خدا، در رساله به روميان، فصل ششم، آيه ٢٣ می‌فرمايد: "زيرا مزدی که گناه می‌دهد موت است، . . ." و موت يعنی جدايی از خدا. چون خدا قدوس و پاک است و نمی‌تواند گناه را تحمل کند، با وجود عشق و محبتی که او نسبت به انسان دارد، رابطه و مشارکت و دوستی با انسان را رد می‌کند. انسان گناهکار، با وجود گناهان خود، نمی‌تواند به حضور خدای قدوس و پاک راه يافته و با او رابطه و مشارکت داشته باشد. ضمناً، انسان گناهکار با اعمالش که از ذات و دل آلوده به گناه او بيرون می‌آيد، نمی‌تواند خدا را خشنود بسازد مگر اينکه گناهانش آمرزيده شده و دل و وجودش از گناه پاک گردد.
خدا همچنين عادل است و گناه را بدون مجازات نمی‌گذارد. گناهکار به خاطر گناه، هرچه که باشد، خواه آنچه که اراده و خواست خدا بوده وانجام نداده و يا آنچه خواست خدا نبوده و انجام داده، در داوری به حق خدا محکوم و مجازات خواهد شد. بله، گناه، رابطه ما را با خدا از بين برده و مثل دره‌ای که در ميان دو کوه قرار دارد، جدايی در بين خدا و انسان بوجود آورده است. انسان گناهکار و محکوم به هلاکت، برای برقرار شدن رابطه‌اش با خدا، احتياج به نجات دهنده دارد يعنی شخصی که انسان را از گناه و نتايج شوم آن نجات داده و مثل پلی او را به خدا متصل کند.
در مورد نجات دهنده، خوب است بدانيم که اولاً، او بايستی کاملاً بی‌گناه و پاک باشد يعنی هم در ذات و هم در فکر و کلام و عمل، بدون گناه باشد. پس، نجات دهنده انسان، نمی‌تواند از نسل بشری باشد که آلوده به گناه است. بايد توجه داشت که نطفه عيسی مسيح، نجات دهنده بشريت، از انسان گناهکار در رحم مريم باکره قرار نگرفت بلکه براساس کتابمقدس: "مريم، مادر عيسی، از روح القدس حامله شد" (متی ١: ١٨ و ٢٠). عيسی مسيح، نجات دهنده بشر، نه فقط ذات و طبيعتی مقدس و بدون گناه داشت، بلکه هيچگاه در زندگی خود مرتکب گناهی نشد. در انجيل عيسی مسيح، در باره اين نجات دهنده بی‌همتا می‌خوانيم: "او هيچ گناه نکرد، و فريبی بر زبانش يافت نشد" (اول پطرس ٢: ٢٢). "ما به چنين کاهن اعظمی نياز داشتيم، کاهنی قدوس، بی‌عيب، پاک، جدا از گناهکاران، و فراتر از آسمانها" (عبرانيان ٧: ٢٦). دوماً، نجات دهنده انسان، بايد بتواند جريمه گناه ما را با خون و مرگ خود بپردازد، يعنی او بجای ما انسان‌ها مجازات گناهان ما را قبول کرده و بعوض ما بميرد. براساس کتاب مقدس، " زيرا جان هر موجودی در خون اوست و من خون را به شما داده‌ام تا برای کفاره جانهای خود، آن را بر روی قربانگاه بپاشيد. خون است که برای جان کفاره می‌کند" (لاويان ١٧: ١١). " . . . خود مسيح يک بار برای هميشه به خاطر گناه بشر مرد، يعنی يک شخص بی‌گناه در راه گناهکاران مرد تا ما را به حضور خدا بياورد . . ." (اول پطرس ٣: ١٨). " خون مسيح چقدر بيشتر انسان را پاک می‌گرداند، او خود را به عنوان قربانی کامل و بدون نقص به وسيله روح جاودانی به خدا تقديم کرد. خون او وجدان ما را از اعمال بيهوده پاک خواهد کرد تا ما بتوانيم خدای زنده را عبادت و خدمت کنيم" (عبرانيان ٩: ١٤).
خبر خوشی که برای شما داريم اين است که، در حدود دو هزار سال پيش، خدا بخاطر عشق و محبت خود، قدم آشتی با انسان گناهکار را برداشت يعنی حاضر شد مظهر و يا از لحاظ روحانی، پسر خود عيسی مسيح را به جهان بفرستد تا مثل يک قربانی کامل و بی‌عيب، بخاطر ما و برای پرداخت جريمه گناهان ما، بر روی صليب بميرد. انجيل شريف، يوحنا، فصل سوم، آيه ١٦ می‌فرمايد: "زيرا خدا جهانيان را آنقدر محبت نمود که پسر يگانه خود را داد تا هرکه به او ايمان بياورد هلاک نگردد بلکه صاحب حيات جاودان شود". همچنين کلام خدا در روميان، فصل سوم، آيات ٢٤ تا ٢٦ می‌فرمايد: "اما با فيض خدا همه بوساطت عيسی مسيح که آنان را آزاد می‌سازد، بطور رايگان، نيک محسوب می‌شوند. زيرا خدا مسيح را بعنوان وسيله‌ای برای آمرزش گناهان که با ايمان بخون او بدست می‌آيد در مقابل چشم همه قرار داده و با اين کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زيرا درگذشته بسبب بردباری خود گناهان آدميان را ناديده گرفت تا در اين زمان، عدالت خدا کاملاً بثبوت برسد، يعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عيسی ايمان می‌آورد نيک می‌شمارد."
حق‌جوی عزيز، عيسی مسيح خداوند که بعد از مرگ بر روی صليب و تدفين، دوباره زنده شد و اکنون زنده است، بر در قلب شما ايستاده در را می‌کوبد و مايل است وارد قلب و زندگی شما بشود. او می‌خواهد تمام گناهان شما را ببخشد و رابطه و مشارکت واقعی و بسيار نزديک، بين شما و خدای قدوس برقرار سازد و به شما حياتی جديد و ابدی در خدا ببخشد. اگر آنچه را که ذکر شد، قبول داشته باشيد، کافی است که از گناه توبه کرده و به عيسی مسيح خداوند ايمان آوريد. کلام خدا در انجيل شريف می‌فرمايد: "زيرا اگر با لبان خود اعتراف کنی که عيسی، خداوند است و در قلب خود ايمان آوری که خدا او را پس از مرگ زنده ساخت نجات خواهی يافت. زيرا انسان با قلب ايمان می‌آورد و نيک محسوب می‌گردد و با لبهای خود به ايمانش اعتراف می‌کند و نجات می‌يابد" (روميان ١٠: ٩ و ١٠). "من پشت در ايستاده در را می‌کوبم اگر کسی صدای مرا بشنود و در را باز کند وارد می‌شوم و با او شام خواهم خورد و او نيز با من" (از سخنان عيسی مسيح در انجيل شريف، مکاشفه ٣: ٢٠).
می‌توانيد با يک دعای ساده و صميمی که از روی ايمان باشد، اينطور با خدا صحبت کنيد: ای خدای پاک و مقدس، من می‌دانم که بر طبق کلام تو، کتاب مقدس، گناهکار و از جلال تو محروم هستم. من قبول دارم که عيسی مسيح خداوند، بخاطر گناهان من، به صليب کشيده شد و جانش را برای پرداخت جريمه گناهان من داد. قبول دارم که او سه روز بعد از مرگ دوباره زنده شد و زنده است. پدر آسمانی، از تو خواهش می‌کنم گناهان مرا بيامرز و پاک کن و به من حياتی جديد و ابدی در خودت ببخش. به اسم عيسی مسيح دعا می‌کنم، آمين.
به محض اينکه به مسيح رو آوريد و از راه ايمان با او متحد شويد، براساس کلام خدا در انجيل شريف، چند چيز درقلب و زندگيتان صورت می‌گيرد:
اولاً، تمام گناهان شما آمرزيده و برطرف می شود، روح خدا در قلب شما ساکن می گردد و شما تولد تازه و حياتی جديد در مسيح می‌يابيد (براساس کولسيان ٢: ١٣، روميان ٨: ٩، تيطس ٣: ٥).
دوماً، فرزند خدا گشته و از تمام مزايای فرزند خواندگی برخوردار خواهيد شد (براساس روميان ٨: ١٦ و ١٧، افسسيان ١: ٣).
سوماًً، از سلطه و اسارت گناه و نفس گناه آلود و شيطان آزاد می‌شويد (براساس روميان ٦: ٦ و ٧، افسسيان ٢: ١ و ٢، کولسيان ١: ١٣، يوحنا ٨: ٣١ و ٣٢).
چهارماً، از موت و هلاکت و جدايی ابدی از خدا رهائی يافته و صاحب حيات جاودان می‌شويد (براساس يوحنا ١٠: ٢٨، روميان ٦: ٢٣، اول يوحنا ٥: ١٣).
در خاتمه، براساس انجيل شريف، در اتحاد با عيسی مسيح، می‌توانيد بوسيله ايمان و صبر، وعده‌های عالی و نيکوی خدا را که در کلام او ذکر شده، از آن خود سازيد (عبرانيان ٦: ١٢). آمين.

۱۳۹۷ شهریور ۲, جمعه

نجات

27همان‌گونه که برای انسان یک بار مردن و پس از آن داوری مقرر است، 28مسیح نیز پس از آنکه یک بار قربانی شد تا گناهان بسیاری را بر دوش کِشد، دیگر بار ظاهر خواهد شد، نه برای رفع گناه، بلکه تا آنان را که مشتاقانه چشم به راه اویند، نجات بخشد.
عبرانیان 9


Hebreerbrevet 9:28
så har Kristus en gång offrats för att lyfta bort mångas synder och skall uppenbara sig en andra gång, och då inte för syndens skull utan för att rädda dem som väntar på honom.

انچه بايد به آن بيانديشيم



فیلیپیان 4
همیشه در خداوند
فیلیپیان 4

همیشه در خداوند شاد باشید؛ باز هم می‌گویم: شاد باشید. 5بگذارید ملایمت شما بر همگان آشکار باشد. خداوند نزدیک است. 6برای هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر چیز با دعا و استغاثه، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. 7بدین‌گونه، آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهایتان را در مسیحْ عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت.

8در پایان، ای برادران، هرآنچه راست است، هرآنچه والاست، هرآنچه درست است، هرآنچه پاک است، هرآنچه دوست‌داشتنی و هرآنچه ستودنی است، بدان بیندیشید. اگر چیزی عالی است و شایان ستایش، در آن تأمل کنید. 9آنچه از من آموخته و پذیرفته‌اید و هرآنچه از من شنیده و یا در من دیده‌اید، همان را به عمل آورید، که خدای آرامش با شما خواهد بود.شاد باشید؛ باز هم می‌گویم: شاد باشید. 5بگذارید ملایمت شما بر همگان آشکار باشد. خداوند نزدیک است. 6برای هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر چیز با دعا و استغاثه، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. 7بدین‌گونه، آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهایتان را در مسیحْ عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت.

8در پایان، ای برادران، هرآنچه راست است، هرآنچه والاست، هرآنچه درست است، هرآنچه پاک است، هرآنچه دوست‌داشتنی و هرآنچه ستودنی است، بدان بیندیشید. اگر چیزی عالی است و شایان ستایش، در آن تأمل کنید. 9آنچه از من آموخته و پذیرفته‌اید و هرآنچه از من شنیده و یا در من دیده‌اید، همان را به عمل آورید، که خدای آرامش با شما خواهد بود.

بهاي رهايي




مَتّی ‏20‏:‏20‏-28 – مَرقُس ‏10‏:‏35‏-45
20آنگاه مادرِ پسران زِبِدی با دو پسرش نزد عیسی آمد و در برابر او زانو زد و از وی درخواست کرد که آرزویش را برآورده سازد. 21عیسی پرسید: «آرزوی تو چیست؟» گفت: «عطا فرما که این دو پسر من در پادشاهی تو، یکی بر جانب راست و دیگری بر جانب چپ تو بنشینند.» 22عیسی در پاسخ گفت: «شما نمی‌دانید چه می‌خواهید! آیا می‌توانید از جامی که من به‌زودی می‌نوشم، بنوشید؟» پاسخ دادند: «آری، می‌توانیم.» 23عیسی گفت: «شکی نیست که از جام من خواهید نوشید، امّا بدانید که نشستن بر جانب راست و چپ من در اختیار من نیست تا آن را به کسی ببخشم. این جایگاه از آن کسانی است که پدرم برایشان فراهم کرده است.»
24چون ده شاگردِ دیگر از این امر آگاه شدند، بر آن دو برادر خشم گرفتند. 25عیسی ایشان را فرا خواند و گفت: «شما می‌دانید که حاکمانِ دیگر قومها بر ایشان سروری می‌کنند و بزرگانشان بر ایشان فرمان می‌رانند. 26امّا در میان شما چنین نباشد. هر که می‌خواهد در میان شما بزرگ باشد، باید خادم شما شود. 27و هر که می‌خواهد در میان شما اوّل باشد، باید غلام شما گردد. 28چنانکه پسر انسان نیز نیامد تا خدمتش کنند، بلکه آمد تا خدمت کند و جانش را چون بهای رهایی در راه‏20‏:28 یا: ”به عوض“. بسیاری بنهد.»

شام اخر


شام آخر



چون هنوز مشغول خوردن بودند، عیسی نان را برگرفت و پس از شکرگزاری، پاره کرد و به شاگردان داد و فرمود: 

«بگیرید، بخورید؛ این است بدن من.»
سپس جام را برگرفت و پس از شکرگزاری آن را به شاگردان داد و گفت: 
«همۀ شما از این بنوشید. این است خون من برای عهد که به‌خاطر بسیاری به جهت آمرزش گناهان ریخته می‌شود. به شما می‌گویم که از این محصول مو دیگر نخواهم نوشید تا روزی که آن را با شما در پادشاهی پدر خود، تازه بنوشم.»

مَتّی ‏26‏:‏17‏-19 



14 ساعت مقرر فرا رسید و عیسی با رسولان خود بر سفره بنشست. 15آنگاه به ایشان گفت: «اشتیاق بسیار داشتم پیش از رنج کشیدنم، این پِسَخ را با شما بخورم. 16زیرا به شما می‌گویم که دیگر از آن نخواهم خورد تا آن هنگام که در پادشاهی خدا تحقق یابد.» 17پس جامی برگرفت و شکر کرد و گفت: «این را بگیرید و میان خود تقسیم کنید. 18زیرا به شما می‌گویم که تا آمدن پادشاهی خدا دیگر از محصول مو نخواهم نوشید.» 19همچنین نان را برگرفته، شکر کرد و پاره نمود و به آنها داد و گفت: «این بدن من است که برای شما داده می‌شود؛ این را به یاد من به جا آرید.» 20به همین‌سان، پس از شام جام را برگرفت و گفت: «این جام، عهد جدید است در خون من، که به‌خاطر شما ریخته می‌شود.
 لوقا ‏22‏:‏14‏-20

موعظه سر كوه

موعظه سر کوه، یکی از معروفترین بخش‌های «انجیل» و آموزه‌ها و سخنانی است که عیسی مسیح بر فراز یکی از کوه‌های اطراف شهر جلیل معروف به کوه زیتون خطاب به شاگردان خود و گروه بسیاری از مرد و زن و پیر و جوان از تمام یهودیه و اورشلیم که کنار ساحل صور و صیدون به مشایعت او آمده بودند، بیان نمود. موعظه سر کوه برای تاریخ‌نویسان در طول سده‌های پس از آغاز جریان انتشار مسیحیت، اهمیت بالایی داشته و دارد زیرا چندین مورد از آموزه‌های اصلی مسیحیت را شامل می‌شود. باور بر این است که عبارات به جای مانده از موعظه سر کوه درانجیل متی اصیل‌تر از انجیل لوقا است.

عیسی در این موعظه در بخشی که به نام خوشاگویی‌ها معروف است ویژگی آنانی را که به گفته او از اهالی پادشاهی خدا خواهند بود توضیح می‌دهد.


  • خوشا بحال کسانی که نیاز خود را به خدا احساس می کنند ، زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است. 
  • خوشا بحال ماتم زدگان،زیرا ایشان تسلی خواهند یافت. 
  • خوشا بحال فروتنان، زیراایشان مالک تمام جهان خواهند گشت. 
  • خوشا بحال گرسنگان و تشنگان عدالت ،زیرا سیر خواهند شد. 
  • خوشا بحال آنان که مهربان و با گذشتند ، زیرا از دیگران گذشت خواهند دید.  
  • خوشا بحال پاک دلان ،زیرا خدا را خواهند دید . 
  • خوشا بحال آنانکه برای برقراری صلح در میان مردم کوشش می کنند ، زیرا ایشان فرزندان خدا نامیده خواهند شد .  
  • خوشا بحال آنان که به سبب نیک کردار بودن آزار می بینند ، زیرا از برکات ملکوت آسمان بهره مند خواهند شد .  
  • هر گاه بخاطر من شما را ناسزا گفته شاد باشید ، زیرا در آسمان پاداشی بزرگ در انتظار شماست. پس نور خود را پنهان نسازید ، بلکه بگذارید نور شما بر مردم بتابد، تا کارهای نیک شما را دیده پدر آسمانی تان را تمجید نمایند.

خون مسيح



« اين است خون من … كه براي بخشش گناهان ريخته مي‌شود.» 
(متي 26 : 28)

من خون خود را در بالاي صليب براي بخشش گناهان تو ريخته‌ام. 
به من ايمان بياور. 
نزد من بيا و من به تو حيات خواهم بخشيد. 
آرامي و سلامتي خود را به تو مي‌دهم.

اكنون در مسيح عيسي شما كه در آن وقت دور بوديد 
بوسيله خون مسيح نزديك شده‌ايد.
(افسسيان 2 : 13)

گناه ما را از خدا جدا مي‌كند. ولي عيسي قيمت گناهان ما را پرداخت و اكنون ما بوسيله خون فرزند خدا نزد او برگردانيده شده‌ايم. اگر به خون او اطمينان داشته باشيم و ايمان بياوريم كه براي ما ريخته شده‌است،‌ مي توانيم دوباره در حضور خدا بايستيم و ايمان داشته باشيم كه مال او هستيم. كتاب‌مقدس مي‌گويد:  
«براي كسانيكه در مسيح هستند هيچ محكومتي وجود ندارد.» 

۱۳۹۷ مرداد ۳۰, سه‌شنبه

صليب


صلیبی بود که ما باید بر دوش بگیریم

مسیح در جاهای زیادی از انجیل به واژه "صلیب" اشاره کرد. منظور او از این ها آن صلیب چوبی که او بخاطر ما بر دوش کشید نبود. در واقع هر وقت که او به صلیب اشاره کرد، منظورش صلیبی بود که ما باید به عنوان شاگردان او بر دوش بگیریم. در واقع همین صلیب و اینکه ما آن را به دوش بگیریم است که ما را شاگردان واقعی او می سازد.

لوقا 14: 25-27 و 33
" و هنگامی که که جمعی کثیر همراه او می رفتند، روی گردانیده بدیشان گفت: «اگر کسی نزد من آید و پدر ، مادر و زن و اولاد و برادران و خواهران، حتّی جان خود را نیز دشمن ندارد، شاگرد من نمی تواند بود. و هر که صلیب خود را برندارد و از عقب من نیاید، نمی تواند شاگرد من گردد.... «پس همچنین هر یکی از شما که تمام مایملک خود را ترک نکند، نمی تواند شاگرد من شود."

متی 16: 23-25
" امّا او برگشته، پطرس را گفت: «دور شو از من ای شیطان زیرا که باعث لغزش من می باشی، زیرا نه امور الهی را بلکه امور انسانی را تفکّر می کنی!» آنگاه عیسی به شاگردان خود گفت: «اگر کسی خواهد متابعت من کند، باید خود را انکار کرده و صلیب خود را برداشته، از عقب من آید. زیرا هر کس بخواهد جان خود را برهاند، آن را هلاک سازد؛ امّا هر که جان خود را بخاطر من هلاک کند، آن را دریابد."

متی 10: 33-39
" امّا هر که مرا پیش مردم انکار نماید، من هم در حضور پدر خود که در آسمان است او را انکار خواهم نمود. گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم. نیامده ام تا سلامتی بگذارم بلکه شمشیر را. زیرا که آمده ام تا مرد را از پدر خود و دختر را از مادر خویش و عروس را از مادر شوهرش جدا سازم. و دشمنان شخص، اهل خانه او خواهند بود. و هر که پدر یا مادر را بیش از من دوست دارد؛ لایق من نباشد و هر که پسر یا دختر را از من زیاده دوست دارد، لایق من نباشد. و هر که صلیب خود را برنداشته، از عقب من نیاید، لایق من نباشد. هر که جان خود را دریابد، آن را هلاک سازد و هر که جان خود را بخاطر من هلاک کرد، آن را خواهد در یافت."

جلال خداوند




و مریم چون به‌جایی که عیسی بودرسید، او را دیده، بر قدمهای او افتاد و بدو گفت: «ای آقا اگر در اینجا می‌بودی، برادر من نمی مرد.» ۳۳ عیسی چون او را گریان دید و یهودیان را هم که با او آمده بودند گریان یافت، در روح خودبشدت مکدر شده، مضطرب گشت. ۳۴ و گفت: «او را کجا گذارده‌اید؟» به او گفتند: «ای آقا بیا وببین.» ۳۵ عیسی بگریست. ۳۶ آنگاه یهودیان گفتند: «بنگرید چقدر او را دوست می‌داشت!» ۳۷ بعضی از ایشان گفتند: «آیا این شخص که چشمان کور را باز کرد، نتوانست امر کند که این مرد نیز نمیرد؟»
۳۸ پس عیسی باز بشدت در خود مکدر شده، نزد قبر‌آمد و آن غاره‌ای بود، سنگی بر سرش گذارده. ۳۹ عیسی گفت: «سنگ را بردارید.» مرتاخواهر میت بدو گفت: «ای آقا الان متعفن شده، زیرا که چهار روز گذشته است.» ۴۰ عیسی به وی گفت: «آیا به تو نگفتم اگر ایمان بیاوری، جلال خدا را خواهی دید؟» ۴۱ پس سنگ را از جایی که میت گذاشته شده بود برداشتند. عیسی چشمان خود را بالا انداخته، گفت: «ای پدر، تو را شکرمی کنم که سخن مرا شنیدی. ۴۲ و من می‌دانستم که همیشه سخن مرا می‌شنوی؛ و لکن بجهت خاطر این گروه که حاضرند گفتم تا ایمان بیاورندکه تو مرا فرستادی.» ۴ چون این را گفت، به آوازبلند ندا کرد: «ای ایلعازر، بیرون بیا.» ۴۴ در حال آن مرده دس و پای به کفن بسته بیرون آمد وروی او به‌دستمالی پیچیده بود. عیسی بدیشان گفت: «او را باز کنید و بگذارید برود.»

غسل تعميد





کلمه غسل تعمید یعنی غوطه ور شدن. ریشه کامل غسل تعمیدیک کلمه یونانی که به معنای فرو رفتن یا غوطه ور شدن در اب است. غوطه وری بهترین راه تجسم مرگ مسیح دفن شدن او و قیام او از مردگان است.
وقتی ما غسل میشویم همان راهی را میرویم که مسیح رفت در ان زمان مسیح از ناصریه در جلیل امد و در اردن از یحیی غسل تعمید گرفت(انجیل مرقص باب 1 ایه 9) مسیح فرمان غسل شدن به ما داده پس بروید و همه قومها را شاگرد سازیدو ایشان را به نام پدر پسر و روح القدس غسل تعمید دهید و به آنان تعلیم دهید که هر انچه به شما فرمان داده ام به جا اورند(انجیل متی باب 28 ایه 19 و 20) غسل نشانه باور ماست و بسیاری از اهالی قرنتس که پیام پائولس را شنیدند غسل تعمید کردن غسل نشانه ان است که ما مسبح را پذیرفته ایم چراکه به فرمان او گردن نهادیم از اینجا میدانیم او را میشناسیم که از احکامش اطاعت میکنیم(نامه اول یوحنا باب2 ایه3) معنای غسل تعمید چیست؟ غسل تعمید تجسمی است از مرگ مسبح دفن شدن و قیامش از مردگان …مسیح در راه گناهان ما مرد… دفن شد… در روز سوم از مردگان برخاست(نا…
مه اول به قرنتیان باب15 ایه 3 و 4) …زمانی که در غسل تعمید با او مدفون گشتید هم چنین در غسل تعمید با او زنده می شوید(نامه به کولسیان باب2 ایه12) غسل تعمید تجسمی است از زندگی جدید در مسیحیت پس اگر کسی در مسیح باشد خلقتی تازه است چیزهای کهنه در گذشت همه چیز تازه شده است(نامه دوم قرنطیان باب5 ایه17) با غسل تعمید یافتن در مرگ با او دفن شدیم تا همانگونه ما نیز درزندگی نوینی گام برداریم(نامه رومی هاباب6 ایه4) غسل تعمید نمیتواند شما را ایماندار کند این غسل تعمید نیست که شما را حفظ میکنداین تنها میتواند اعتقاد بیاورد. ولی غسل تعمید این باور را به وجود می اورد کهخدا با ماست و ما مشمول بخشایش او هستیم. باور و غسل تعمید با هم رهایی خدایی است. به طور سسمبلیک غسل تعمیدمانند حلقه ازدواج است که نشانه تعلق قلبی شماست. آن آب نمونه تعمیدی است که اکنون نیز شما را نجات می بخشد. تعمیدی که نه زدودن الودگی تن بلکه تعهد وجدانی پاک است به خدا.(نامه اول به پطروس باب3 ایه21) زیرا به فیض و از راه ایمان نجات یافته اید این از خودتان نیست. بلکه عطای خداست. نه از اعمال تا هیچ کس نتواند به خود ببالد(نامه به افسسیان باب2 ایه8 و9) ما غسل تعمید میشویم همان گونه که مسیح شد. با غوطه ور شدن در اب. چون عیسی تعمید یافت بی درنگ از اب بر امد(انجیل متی باب3 ایه16)

غسل تعميد





کلمه غسل تعمید یعنی غوطه ور شدن. ریشه کامل غسل تعمیدیک کلمه یونانی که به معنای فرو رفتن یا غوطه ور شدن در اب است. غوطه وری بهترین راه تجسم مرگ مسیح دفن شدن او و قیام او از مردگان است.
وقتی ما غسل میشویم همان راهی را میرویم که مسیح رفت در ان زمان مسیح از ناصریه در جلیل امد و در اردن از یحیی غسل تعمید گرفت(انجیل مرقص باب 1 ایه 9) مسیح فرمان غسل شدن به ما داده پس بروید و همه قومها را شاگرد سازیدو ایشان را به نام پدر پسر و روح القدس غسل تعمید دهید و به آنان تعلیم دهید که هر انچه به شما فرمان داده ام به جا اورند(انجیل متی باب 28 ایه 19 و 20) غسل نشانه باور ماست و بسیاری از اهالی قرنتس که پیام پائولس را شنیدند غسل تعمید کردن غسل نشانه ان است که ما مسبح را پذیرفته ایم چراکه به فرمان او گردن نهادیم از اینجا میدانیم او را میشناسیم که از احکامش اطاعت میکنیم(نامه اول یوحنا باب2 ایه3) معنای غسل تعمید چیست؟ غسل تعمید تجسمی است از مرگ مسبح دفن شدن و قیامش از مردگان …مسیح در راه گناهان ما مرد… دفن شد… در روز سوم از مردگان برخاست(نا…
مه اول به قرنتیان باب15 ایه 3 و 4) …زمانی که در غسل تعمید با او مدفون گشتید هم چنین در غسل تعمید با او زنده می شوید(نامه به کولسیان باب2 ایه12) غسل تعمید تجسمی است از زندگی جدید در مسیحیت پس اگر کسی در مسیح باشد خلقتی تازه است چیزهای کهنه در گذشت همه چیز تازه شده است(نامه دوم قرنطیان باب5 ایه17) با غسل تعمید یافتن در مرگ با او دفن شدیم تا همانگونه ما نیز درزندگی نوینی گام برداریم(نامه رومی هاباب6 ایه4) غسل تعمید نمیتواند شما را ایماندار کند این غسل تعمید نیست که شما را حفظ میکنداین تنها میتواند اعتقاد بیاورد. ولی غسل تعمید این باور را به وجود می اورد کهخدا با ماست و ما مشمول بخشایش او هستیم. باور و غسل تعمید با هم رهایی خدایی است. به طور سسمبلیک غسل تعمیدمانند حلقه ازدواج است که نشانه تعلق قلبی شماست. آن آب نمونه تعمیدی است که اکنون نیز شما را نجات می بخشد. تعمیدی که نه زدودن الودگی تن بلکه تعهد وجدانی پاک است به خدا.(نامه اول به پطروس باب3 ایه21) زیرا به فیض و از راه ایمان نجات یافته اید این از خودتان نیست. بلکه عطای خداست. نه از اعمال تا هیچ کس نتواند به خود ببالد(نامه به افسسیان باب2 ایه8 و9) ما غسل تعمید میشویم همان گونه که مسیح شد. با غوطه ور شدن در اب. چون عیسی تعمید یافت بی درنگ از اب بر امد(انجیل متی باب3 ایه16)

غسل تعميد





کلمه غسل تعمید یعنی غوطه ور شدن. ریشه کامل غسل تعمیدیک کلمه یونانی که به معنای فرو رفتن یا غوطه ور شدن در اب است. غوطه وری بهترین راه تجسم مرگ مسیح دفن شدن او و قیام او از مردگان است.
وقتی ما غسل میشویم همان راهی را میرویم که مسیح رفت در ان زمان مسیح از ناصریه در جلیل امد و در اردن از یحیی غسل تعمید گرفت(انجیل مرقص باب 1 ایه 9) مسیح فرمان غسل شدن به ما داده پس بروید و همه قومها را شاگرد سازیدو ایشان را به نام پدر پسر و روح القدس غسل تعمید دهید و به آنان تعلیم دهید که هر انچه به شما فرمان داده ام به جا اورند(انجیل متی باب 28 ایه 19 و 20) غسل نشانه باور ماست و بسیاری از اهالی قرنتس که پیام پائولس را شنیدند غسل تعمید کردن غسل نشانه ان است که ما مسبح را پذیرفته ایم چراکه به فرمان او گردن نهادیم از اینجا میدانیم او را میشناسیم که از احکامش اطاعت میکنیم(نامه اول یوحنا باب2 ایه3) معنای غسل تعمید چیست؟ غسل تعمید تجسمی است از مرگ مسبح دفن شدن و قیامش از مردگان …مسیح در راه گناهان ما مرد… دفن شد… در روز سوم از مردگان برخاست(نا…
مه اول به قرنتیان باب15 ایه 3 و 4) …زمانی که در غسل تعمید با او مدفون گشتید هم چنین در غسل تعمید با او زنده می شوید(نامه به کولسیان باب2 ایه12) غسل تعمید تجسمی است از زندگی جدید در مسیحیت پس اگر کسی در مسیح باشد خلقتی تازه است چیزهای کهنه در گذشت همه چیز تازه شده است(نامه دوم قرنطیان باب5 ایه17) با غسل تعمید یافتن در مرگ با او دفن شدیم تا همانگونه ما نیز درزندگی نوینی گام برداریم(نامه رومی هاباب6 ایه4) غسل تعمید نمیتواند شما را ایماندار کند این غسل تعمید نیست که شما را حفظ میکنداین تنها میتواند اعتقاد بیاورد. ولی غسل تعمید این باور را به وجود می اورد کهخدا با ماست و ما مشمول بخشایش او هستیم. باور و غسل تعمید با هم رهایی خدایی است. به طور سسمبلیک غسل تعمیدمانند حلقه ازدواج است که نشانه تعلق قلبی شماست. آن آب نمونه تعمیدی است که اکنون نیز شما را نجات می بخشد. تعمیدی که نه زدودن الودگی تن بلکه تعهد وجدانی پاک است به خدا.(نامه اول به پطروس باب3 ایه21) زیرا به فیض و از راه ایمان نجات یافته اید این از خودتان نیست. بلکه عطای خداست. نه از اعمال تا هیچ کس نتواند به خود ببالد(نامه به افسسیان باب2 ایه8 و9) ما غسل تعمید میشویم همان گونه که مسیح شد. با غوطه ور شدن در اب. چون عیسی تعمید یافت بی درنگ از اب بر امد(انجیل متی باب3 ایه16)

۱۳۹۷ مرداد ۲۳, سه‌شنبه

اصل ريشه الهي

چون‌ عشق‌ صفت‌ الهی‌ منظور شده‌. 
خداشناسان‌ متفقا بر این‌ باورند که‌ عشق‌ بنده‌ به‌ خدا رابطه‌ای‌ تنگاتنگ‌ با لطف‌ و موهبت‌ الهی‌ دارد و این‌ اعتقاد حاصل‌ شده‌ که‌ این‌ عشق‌ از راه‌ تجلی‌ خداوند در طبیعت‌ حاصل‌ می‌شود.



جمله‌ کارلیل‌: 
آه‌… طبیعت‌! آیا تو لباس‌ زنده‌ خداوند هستی‌… خدا در تو زندگی‌ می‌کند…


جایگاه‌ عشق‌ که‌ در بطن‌ اراده‌ بشر نهفته‌ است‌. 
زمانی‌ که‌ عشق‌ به‌ صورت‌ خیرخواهی‌ نمود پیدا می‌کند، اگرچه‌ ریشه‌ این‌ عشق‌ انگیزه‌ای‌ است‌ (خیرخواهی‌) اراده‌ انسان‌ بر آن‌ برتری‌ دارد و این‌ حقیقتی‌ است‌ که‌ معتقدین‌ به‌ غیرممکن‌ بودن‌ کنترل‌ عشق‌ با اراده‌، هرگز نباید از آن‌ غافل‌ باشند

عملکرد عشق‌: 
عملکرد این‌ عشق‌ ایجاد محبت‌ و دوستی‌ است‌. دوست‌ داشتن‌ خدا یعنی‌ خواستن‌ او با تمام‌ شکوه‌ و اقتدار و خوبی‌ او و تکریم‌ وی‌ و تلاش‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ او.

دامنه‌ عشق‌: 
دامنه‌ این‌ نوع‌ عشق‌، خدا و انسان‌ است‌. درحالی‌که‌ خدا واحد است‌ و تماما دوست‌داشتنی‌، اما تمام‌ ابنای‌ بشر با رحمت‌ و کرامت‌ الهی‌ در صفات‌ الهی‌ کاملا و یا نسبتا شریکند و این‌ یک‌ عشق‌ برتر و عالی‌ است‌. با رجوع‌ به‌ اناجیل‌ (یوحنا، مرقس‌، لوقا، متی‌) موضوعاتی‌ مشترک‌ را می‌توان‌ در ذیل‌ آیات‌ محبت‌ و عشق‌ یافت‌ که‌ شاید بتوان‌ به‌ صراحت‌ گفت‌ پایه‌های‌ اصلی‌ تفکرات‌، عقاید، اخلاق‌ و کلام‌ مسیحیت‌ را تشکیل‌ می‌دهد.

آنچه‌ که‌ شعله‌ عشق‌ را در فکر مسیحی‌ روشن‌ می‌دارد وجود این‌ نکته‌ است‌ که‌ خداوند می‌خواهد انسان‌ از راه‌ مهری‌ که‌ به‌ خدا می‌ورزد، خدا را داشته‌ باشد تا با این‌ داشتن‌ به‌ طلب‌ او وادار شود. مسیحیت‌ اظهارنظر صریحی‌ دارد و آن‌ اینکه‌ خدا را عمیقا علاقه‌مند به‌ انسان‌ معرفی‌ می‌کند، درحالی‌ که‌ این‌ علاقه‌مندی‌ در ما نسبت‌ به‌ خداوند چندان‌ قابل‌ توجه‌ نیست‌. نیل‌ به‌ این‌ واقعیت‌ها که‌ خداوند دنیا را خلق‌ کرد، ما را آفرید و از ما حفاظت‌ می‌کند و عیسی‌ را از آسمان‌ و عرش‌ الهی‌ به‌ زمین‌ نازل‌ کرد و به‌ صلیب‌ کشید، نهایت‌ عشق‌ خداوند و از همه‌ مهم‌تر تقدم‌ این‌ عشق‌ را بر بندگان‌ ثابت‌ می‌کند. در انجیل‌ آمده‌ که‌ به‌ پاس‌ این‌ تقدم‌ اظهار شفاهی‌ دوست‌ داشتن‌ در طول‌ زندگی‌ به‌ تنهایی‌ کافی‌ نیست‌ و یا حتی‌ در زمانی‌ که‌ هیچ‌ راهی‌ برای‌ نجات‌ پیدا نمی‌شود، به‌ یاد عشق‌ افتادن‌ کفایت‌ نمی‌کند [بگذار بگویم‌ چرا خداوند جهان‌ را آفرید. او خوب‌ بود… و دوست‌ داشت‌ همگان‌ به‌سان‌ او خوب‌ باشند. خدا برای‌ همگان‌ خوب‌ است‌. اوه‌… خدای‌ مهربان‌ اگر هنر تو دوستی‌ مخلوقات‌ خود است‌، چه‌ دوست‌داشتنی‌ هستی‌. به‌ قول‌ برونینگ‌ که‌ می‌گوید: خدایا تو عشق‌ هستی‌! من‌ ایمان‌ خود را بر این‌ اساس‌ بنا کرده‌ام‌.] در دوره‌ نجات‌ اسرائیل‌، عشق‌ الهی‌ را با مشخصه‌ای‌ چون‌ کفاره‌ می‌شناختند: «عشق‌ خدا از آنجا نمودار می‌شود که‌ برای‌ بخشش‌ گناهان‌ ما کفاره‌ قرار داده‌ است‌.» ولی‌ مسیحیت‌ از قدرت‌ عشق‌ بسیار سخن‌ گفته‌ و آن‌ را در قالب‌ عیسی‌ مسیح‌ و ناجی‌ قرار دادن‌ او می‌داند. کلام‌ خدا در مسیحیت‌ مسیح‌ و وسیله‌ ابلاغ‌ این‌ پیام‌ مریم‌ عذرا است‌ و حکومت‌ جاودانه‌ خداوند به‌ دلیل‌ عشق‌ به‌ قدرت‌ نیست‌، بلکه‌ به‌ خاطر قدرت‌ عشق‌ است‌.

یوحنا در نوشته‌های‌ خود پیرامون‌ صلیب‌ از قول‌ «بروس‌ لانگ‌»، روان‌شناسانه‌ترین‌ مدارج‌ عشق‌ را ارائه‌ کرده‌. وی‌ گفته‌: «انسان‌ خواهان‌ داشتن‌ عشق‌ به‌ خداست‌. داشتن‌ این‌ عشق‌ به‌ او روح‌ می‌بخشد و خدا نیز به‌ او عشق‌ ورزیدن‌ را تعلیم‌ می‌دهد.» این‌ عشق‌ صادقانه‌ از دیدگاه‌ مسیحیان‌ agape نامیده‌ می‌شود و این‌ عشق‌ که‌ صفت‌ الهی‌ است‌ از ویژگی‌هایی‌ برخوردار است‌:
هنگامی‌ که‌ در انجیل‌ یوحنا (باب‌ ۴ آیه‌ ۸) گفته‌ شده‌: «خدا عشق‌ است‌»، واژه‌ای‌ که‌ به‌ کار برده‌ شده agape است‌. عشق‌ خدا به‌ انسان‌، عشقی‌ که‌ خدا عملا متوجه‌ دنیا می‌کند نیز با همین‌ واژه‌ مطرح‌ شده‌ است‌.

تشنگي و چشمه حيات

همه ما اوقاتی داشته ایم که از نظر روحانی سخت تشنه بوده ایم ؛ روح ما احساس تشنگی می کند ؛ بارها وبارها این برای من اتفاق افتاده
من یقین دارم که آن لحظه بهترین زمان است که دعا کنیم و خلوت کنیم ؛ چون تمام وجودمون درعطش آکنده است وتماما او
( مسـیــح ) را صدا می زند ؛ و اوست که آب حیات را فراهم می کند و ما را غنی می سازد

گاهی خواندن کلام ؛ سرودهای پرستشی ؛  خواندن کتابهای الاهیاتی ؛صحبت کردن با دوست ایماندار؛شنیدن موعظه؛ .... و کارعجیب روح القدس
بله  ای خداوند...فقط خداوند است که آب حیات را به فراوانی به ما عطا می کند
و ما هر چه بیشتر درخداوند سلوک کنیم در روح القدس غنی تر میشویم

کتاب مقدس در رابطه با تشنگی و آب حیات آیات زیادی اشاره کرده که این نمونه هایی ازآیات است

جان من تشنه خداست، تشنه خدای زنده! مزمور42؛

اثرات شكرگذاري

شکر گزاری پلی  است  به سوی  رهایی  از غصه ها  .
وقتی تو شکر گزار باشی  غیر ممکن است  احساس غم وغصه  کنی  یا هر  نوع  احساس منفی  دیگه ای  داشته  باشی .
اگر در  وضعیتی دشوار هستی  دنبال چیزی بگرد که بابت ان خدارو شکر کنی  .
وقتی چیزی راپیدا کردی  دنبال بعدی بگرد چون  تک تک چیزهایی که پیدا می کنی وخدا را به خاطرش شکر می کنی  وضعیت تو را تغییر می دهد.
شکر گزاری پله ای است  برای  گذر از احساسات منفی به سوی نیروی  عشق  به خالق .

بخشش بدون قيد و شرط

در چند روز گذشته مخصوصا از روز چهارشنبه این اتفاق زیاد افتاده تو زندگی من که با خدا کشتی گرفتم و در کلام هم می‌خوونیم که یعقوب هم با خدا کشتی گرفت و خوشبختانه همیشه خدا پیروز است خوشبختانه در کشتی‌ها همیشه خدا پیروز است؛ جالبه کتاب مقدس راجب فوتبال صحبت نمی‌کنه راجب ورزش تنیس صحبت نمی‌کنه ورزش شنا صحبت نمی‌کنه، چون اینها یک کاریست که شما زیاد درگیر نمی‌شید ولی در ورزش کشتی درگیر هستی، با شخص روبرو دست و پنجه نرم می‌کنی و خدا در کتاب مقدس از ورزش کشتی صحبت می‌کنه می‌گه یعقوب با خدا کشتی گرفت. 
پیغامی که امروز دارم و موضوع صحبت من یک موضوعیست که در زندگی همه ما می‌تونه تغییر و تاثیر بزرگی بوجود بیاره و این پیغام پایه و اساس مسیحیت است؛ پایه و اساس مسیحیت بر اساس این موضوع هست و اون موضع بخشش است؛ خدا اون هدیه عالی رو که در کتاب مقدس می‌گه بخشش بود به ما داد همه به بخشش نیاز دارن چون کتاب مقدس در رومیان می‌گه آدم سالمی وجود نداره می‌گه نیکوکاری نیست یکی هم نیست می‌گه عادلی وجود نداره و می‌گه همه گناهکارند و از جلال خدا قاصر شدند یعنی می‌گه همه به صورتی آلوده به نام چیزی به نام گناه هستند، برای همین کتاب مقدس می‌گه همه احتیاج به بخشش دارن؛ ما احتیاج به بخشش از طرف خدا داریم در دعاهایی که در طی هفته می‌کنیم همیشه می‌گیم خدایا ما رو ببخش؛ کی می‌تونه بگه در عرض یک روز خطایی نکرده، روز بگذره شب تموم بشه، همه ما کم و بیش خطا می‌کنیم یکی بیشتر یکی کمتر. 
بدون بخشش نجات انسان امکان پذیر نبود کلام خدا می‌گه؛ تفاوت عمده‌ای که مسیحیت با تمام ادیان داره در همینه یعنی بخشش؛ در همه ادیان ما نگاه می‌کنیم انسان برای بخشیده شدن باید لیاقت داشته باشد باید خودت رو به خدا یک جوری نشون بدی، با اعمالت با کردارت با کارهایی که می‌کنی باید نشون بدی که لیاقت داری تازه هیچ تضمینی هم وجود نداره؛ باید برای بخشش سعی و کوشش بکنی عبادت و پرستش بکنی؛ اما پیغام انجیل اینه که ما مفت و مجانا نجات پیدا کردیم، کتاب مقدس در افسسیان باب ۲ آیه ۵ می‌گه : "صرفا در اثر لطف و مهربانی خدا بخشید شده اید" هیچ چیز دیگری نبود نه بخاطر دعاهای پدرتون نه مادرتون و نه کارهای نیکی که کس دیگری کرد نه اینکه حتی بخاطر خود شما؛ می‌گه صرفا در اثر لطف و محبت خدا بخشیده شدید. در افسسیان باب ۲ آیه ۸ می‌گه: 
"بنابراین، در اثر بخشش رایگان و مهربانی خدا وتوسط ایمانتان به مسیح است که نجات یافته اید؛ و این کار شما نیست، بلکه هدیه خداست" 
نجات نتیجه اعمال خوب ما نیست، بخشش خدا یک هدیه است. و در ضمن جالب اینجاست که بخشش یک بخشش موقتی نیست در عبرانیان باب ۸ آیه ۱۲ می‌گه: "من نیز خطایای ایشان را خواهم بخشید و گناهانشان را دیگر بیاد نخواهم آورد." جالبه می‌گه گناهان ایشان را بیاد نمی‌یارم. یک شخص مسیحی یک گناهی کرده بود و بعد هم اومد جلو و اعتراف کرد و توبه کرد ولی مشکلش اینجا بود که خودش نمی‌تونست خودش رو ببخشه و شک داشت که خدا هم اونو بخشیده باشه؛ بعضی وقتها اینطور می‌شه که ما شک می‌کنیم آیا خدا واقعا منو بخشید نبخشید و این شخص هم هر دفعه در دعاهااش می‌گفت خدایا منو ببخش؛ بهش می‌گفتم خدا تو رو بخشید دیگه لازم نیست روی این موضوع اینقدر دعا کنی. یک خانم مسنی در کلیسا بود که این مرد رو و دیگران رو همیشه با آیات کتاب مقدس تشویق می‌کرد و با اونها صحبت می‌کرد. و یک روز به این مرد گفت خدا گفته گناهان تو رو بخشیده، خدا به من گفت که گناهان تو رو بخشیده و خاطر جمع باش که او به قولش عمل می‌کنه. این مرد گفت اگر اینطور هستش برو از خدا سوال کن، این مرد که از حرفهای زن خسته شده بود گفت اگر خدا واقعا با تو راجب من حرف می‌زنه و این چیزها رو می‌گه برو به خدا بگو و ازش بپرس اگه تو راست می‌گی گناه من چی بوده که خدا بخشیده، اگر راست می‌گی که خدا با تو حرف می‌زنه؛ 
هفته بعد می‌شه و این زن می‌یاد و مرد ازش می‌پرسه آیا خدا با تو حرف زد زن می‌گه بله، مرد می‌گه بهش گفتی که گناه من چی بود می‌گه بله گفتم، مرد می‌گه خدا جواب چی داد می‌گه خدا گفت یادم نیست؛ چون اینجا می‌گه گناهان شما رو بیاد نمی‌یارم؛ می‌گه خدا گفت یادم نیست؛ شاید این یک داستان باشه ولی واقعیت امر اینه که خدا ما رو اینطور می‌بخشه در عبرانیان باب ۸ آیه ۱۲ می‌گه: "من نیز خطایای ایشان را خواهم بخشید و گناهانشان را دیگر بیاد نخواهم آورد." کسانی که به عیسای مسیح ایمان می‌یارن، خداوند از اونها می‌خواد که اونها هم که من و شما باشیم کسانی رو که نسبت به اونها خطا کردن ببخشن؛ 
ببینید اکثر ما تو زندگیمون از کسی ضربه خوردیم کاش می‌شد جای ضربه‌ها رو همه ما نشون بدیم ضربه‌ها کاش فقط جسمی بود ضربه‌ها روحی هست شخص یا اشخاصی باعث ناراحتی و رنجش شدید ما شدند قلب ما رو شکستند به ما خیانت کردن باعث شدن زندگی برای ما تلخ بشه حتی یاد آوری اینکه چه کاری با ما کردن خیلی وقتها دردناکه؛ بعضی از ما شاید شوهر یا همسرمون این کار رو با ما کرده شاید از طرف یک دوست این اتفاق برای ما افتاده، شاید حتی پدرمون بوده شاید مادرمون بوده شاید همکارمون بوده؛ یک چیزی بوده که بالاخره روی ما اثر بد گذاشته و ما رو تلخ کرده و اون ضربه شدید همیشه تو زندگی ما اثر گذاشته؛ 
اگر اینطوره و شما جزو این گروه هستید پیغام امروز برای شماست؛ اگر این تلخی در زندگی شماست اگر این رنجش در فکر و قلب شماست پیغام امروز برای شماست. با کُشتی که من با خدا می‌گرفتم خدا پیروز شد و این پیغام، پیغام خدا برای منه؛ اگر می‌خواهیم این جلسه جلسه شفا باشه خدا می‌خواد امروز قلب شکسته چنین افرادی رو شفا بده؛ خدا می‌خواد شفا بیاد بین ما. حالا می‌خوام یکی از عجیب‌ترین آیات کتاب مقدس رو برای شما بخونم که شما هیچ کجای دیگه نظیر اون رو پیدا نمی‌کنید در هیچ جای دیگه و در هیچ فلسفه و دین دیگه وجود نداره. این آیات عجیبه و به نظر من غیر ممکنه عملی کردنش و اون یافت می‌شه در رومیان باب ۱۲ آیه ۱۷ تا ۲۱:"۱۷ هیچ‌کس‌ را به‌ عوض‌ بدی‌ بدی‌ مرسانید. پیش‌ جمیع‌ مردم‌ تدارک‌ کارهای‌ نیکو بینید. ۱۸ اگر ممکن‌ است‌ بقدر قوه‌ خود با جمیع‌ خلق‌ به‌ صلح‌ بکوشید. ۱۹ ای‌ محبوبان‌ انتقام‌ خود را مکشید بلکه‌ خشم‌ را مهلت‌ دهید، زیرا مکتوب‌ است‌ “خداوند می‌گوید که‌ انتقام‌ از آن‌ من‌ است‌ من‌ جزا خواهم‌ داد.” ۲۰ پس‌ “اگر دشمن‌ تو گرسنه‌ باشد، او را سیر کن‌ و اگر تشنه‌ است‌، سیرابش‌ نما زیرا اگر چنین‌ کنی‌ اخگرهای‌ آتش‌ بر سرش‌ خواهی‌ انباشت‌.” ۲۱ مغلوب‌ بدی‌ مشو بلکه‌ بدی‌ را به‌ نیکویی‌ مغلوب‌ ساز." 
قبلا شما کجا همچین چیزی رو شنیدید؛ به ما گفتند چشمی به چشمی دندانی به دندانی، به ما یاد دادن اعتراض کنید، به ما یاد دادن حقت رو بگیر؛ می‌دونید مشکل همه ما چیه، مشکل همه ما اینه ممکنه یک اصلی برای دنیا باشه دنبال حقمون هستیم، از بچگی به ما گفتن حقت رو بگیر؛ من می‌بینم حتی بعضی پدر مادرها به بچه هاشون یاد می‌دن: نخوری‌ها بلکه بزن! حتی از بچگی به ما یاد می‌دن حقت رو بگیر؛ ولی اینجا کتاب مقدس چیز دیگری به ما می‌گه؛ می‌گه هرگز به عوض بدی، بدی نکنید با نیکویی کردن بدی را مغلوب سازید. 
شما فکر می‌کنید وقتی مسیح بالای صلیب بود وقتی میخکوبش می‌کردن وقتی همه تا خرخره مسلح بودن، چه کسی پیروز بود؟ عیسای مسیح پیروز شد یا اونها پیروز شدن، در واقع داشت بدی رو با نیکویی مغلوب می‌کرد؛ برای همین نقش صلیب در کلیسا هست که ما بدونیم باید با نیکی کردن بدی کردن رو مغلوب بکنیم. وقتی من خودم این موعظه بخشش رو از دیگران می‌شنیدم واعظ‌ها رو مسخره می‌کردم، چی دارن اینا می‌گن دلشون خوشه؛ پیش خودم می‌گفتم این واعظ چطور می‌گه ببخشید زنی که سالها زیر بار زور بوده و هر روز از شوهرش کتک خورده، چطور می‌تونه ببخشه! بچه‌ای که سالها توسط والدین و فامیل خودش مورد سو استفاده جنسی قرار گرفته چطور می‌تونه ببخشه، به شخصی که تجاوز شده چطور می‌تونه ببخشه؛ همکاری که شریکش به او خیانت کرده چرا باید ببخشه چطور ببخشه. 
در فرهنگ ما ایرانیها بهمون یاد دادن انتقام بگیرید؛ به ما قصاص رو معرفی کردن؛ ما یاد گرفتیم که حقمون رو بگیریم و حالا در اینجا گفته می‌شه هرگز به عوض بدی، بدی مکنید طوری رفتار کنید که همه بتوانند ببینند شما در کارهایتان صادق و درستکار هستید. برای عده زیادی بخشش یک ضعفه؛ بزارید امروز اینرو هم بگم برای عده زیادی بخشش به معنی ضعفه، من چرا باید اینو ببخشم؛ یعنی آدم قوی انتقام می‌گیره و آدم ضعیف می‌بخشه؛ این در فرهنگ بیرونه این به این خاطره که مردم برداشت غلطی از بخشش دارن در حالیکه قوی آن کسیست که بتونه گذشت کنه، کتاب مقدس اینرو به ما می‌گه؛ این به این خاطره که مردم برداشت غلطی دارن. 
حالا سو تفاهم نشه وقتی می‌گیم بخشش، بخشش این نیست که تایید گناه بکنیم یکی یک گناهی کرده یک اشتباهی کرده، تاییدش بکنیم یعنی شما تایید نمی‌کنید کار بدی رو که نسبت به شما شده؛ بخشش انکار خطایی که نسبت به شما شده نیست که وانمود کنید اتفاقی نیفتاده و گذشت کنید؛ بخشش انتظار کشیدن برای عذر خواهی هم نیست، تا از من عذر خواهی نکنه نمی‌بخشم تا از من عذر خواهی نشه من نخواهم بخشید؛ بخشش فراموش کردن خطا و کار شخص هم نیست، بخشش انتظار کشیدن برای این هم نیست که تا ضربه‌ای رو که خوردیم شفا پیدا بکنه بعد ببخشیم؛ بخشش بدین معنی نیست که با طرف مقابل حتی دوباره ایجاد ارتباط بکنیم و بهش اعتماد بکنیم؛ بخشش غفلت از عدالت هم نیست به عنوان مثال: دزد اومده خونه شما، می‌گی می‌بخشمت هر چی دوست داری بردار و برو، یکی میاد مال شما رو می‌بره می‌گی اشکالی نداره خوب کردی، بخشش این نیست که ما به کسی بگیم اشکالی نداره کاری که کردی مورد قبول است؛ بخشش حقیقتی است که ما می‌گیم کاری که کردی باعث ناراحتی شدید من شد ضربه شدیدی به من خورده اما من تصمیم گرفتم انتقام نگیرم و تو رو ببخشم؛ من تصمیم گرفتم گذشت کنم من از حقم می‌گذرم بخاطر اینکه بدهی زیادی به کس دیگری داشتم که اون منو بخشید. بخشش یعنی اینکه من بخاطر او گذشت می‌کنم. 
یادتون هست آیه‌ای که خوندم می‌گه به هیچکس به عوض بدی، بدی مکنید؛ اصلا چرا باید ببخشم، سوال اینه: خدایا چرا باید ببخشیم؟ چه لزومی داره که من شخصی رو اصلا ببخشم، نمی‌شه حالا نبخشم، اصلا باهاش رابطه هم ندارم، اصلا کاری به کارش نداشته باشم؛ در کتاب افسسیان باب ۴ آیه ۳۱ و ۳۲ اینطور می‌گه: 
"۳۱ هر نوع تلخی، خشم، غضب، درشت خویی، ناسزاگویی و نفرت را از خود دور کنید، ۳۲ و در عوض نسبت به هم مهربان و دلسوز باشید و یکدیگر را ببخشید، همانطور که خدا نیز شما را بخاطر مسیح بخشیده است." 
می گه همونطور که بخشیده شدی بخاطر کار مسیح؛ می‌گه همه اینها رو بزار کنار، باید مهربان باشی دلسوز باشی محبت بکنی؛ چرا خدایا باید این کار رو بکنم؟ چون خودت بخشیده شدی "همانطور که خدا نیز شما را بخاطر مسیح بخشیده است" ما باید ببخشیم، چرا؟ چون بخشیده شدیم. در کتاب مقدس انجیل متی باب ۱۸ آیه ۲۱ تا ۳۴ عیسای مسیح برای درک بیشتر ما از بخشش یک مثالی می‌یاره؛ می‌گه شخصی غلام بود به عبارتی این شخص ورشکسته بود؛ آدمهای ورشکسته برای اینکه زندگیشون اداره بشه می‌رفتند غلام می‌شدند، شخص طلبکار اگر نمی‌توانست طلب خود را بگیرد خود شخص رو به غلامی می‌برد و می‌گفت تو باید تا آخر عمرت برده من باشی؛ این شخص ورشکسته شده بود و برای بدهی که داشت خودش و تمام فامیلش به غلامی گرفته شده بودند؛ علام شده بود یک غلام حقوقی نداشت و بنده آقای خودش بود و از طرفی این شخص بدهی بسیار سنگینی داشت که کتاب مقدس می‌گه ده هزار قنطار بدهکار بود و هر قنطار معادل نیم کیلو طلا بود به عبارتی این شخص هشت بیلیارد دلار بدهکار بود، حقوق یک شخص معمولی در اون روز یک دینار بود یعنی یک چیزی معادل هجده پنس امروزی؛ حالا برای اینکه این شخص با روزی یک دینار درآمد می‌خواست بدهی خودش رو بپردازه باید مادل سی وهفت میلیون سال کار می‌کرد تا اون بدهی که داشت با حقوقی که می‌گرفت بپردازه، یعنی غیر ممکن بود که بدهیش رو بده؛ تا اینجا روشن شد که این شخص بدهکار بود. 
این مثال برای این بود که خدا عظمت و بزرگی فیض خودش رو نسبت به ما بیان بکنه که ما به هیچ وجه در پاک کردن گناهانمون نمی‌تونستیم کاری انجام بدیم؛ نه اینکه پرستش بکنیم و کمک بکنیم، خیرات بکنیم نمی‌دونم بریم وابسته به فلان امام بشیم؛ بدهی اینقدر بالا بود که غیر ممکن بود بپردازه؛ این در مورد خیلی از ما صدق می‌کنه هر روز انتظار داریم و می‌گیم خدایا از تقصیرات من گذشت کن؛ حتی انتظار داریم خدا گذشت کنه و ما رو برکت بده؛ اما حاضر نیستیم کسی رو که به ما خطا کرده ببخشیم؛ می‌گه با یکدیگر مهربان باشید و رحیم و هم دیگر را عفو نمایید، در افسسیان باب ۴ اینو می‌گه چنانچه خدا در مسیح شما رو آمرزید؛ می‌گه با یکدیگر مهربان باشید و رحیم و هم دیگر را عفو نمایید، ما می‌بخشیم چون ما نمی‌خواهیم افرادی که به ما بدی کردند با نگاه داشتن ناراحتی از اونها، اجازه بدیم اونها زندگی ما رو کنترل کنن؛ اگر ما نبخشیم من اجازه می‌دم اون شخصی که من ازش ناراحتم زندگی منو حتی در غیابش که با من نیست کنترل کنه. 
قائن از روی خشم برادرش رو کشت در کتاب مقدس پیدایش باب ۴ آیه ۱ تا ۸ خدا به قائن گفت چرا خشمناک شدی اگر نیکویی می‌کردی آیا مقبول نمی‌شدی؛ اگر نیکویی می‌کردی عوض خشمت، نه قتل کرده بودی بلکه مقبول من هم می‌شدی. دوستان شما رو نمی‌دونم ولی هر وقت من کدورت دارم تلخ می‌شم نه می‌تونم دعا کنم نه می‌تونم دعا کنم نه می‌تونم فکر بکنم نه می‌تونم اراده خدا رو بفهمم و زندگی من از هم می‌پاشه؛ 
ما باید ببخشیم چون با نبخشیدن زندگی ما تلخ می‌شه و شادی خودمون رو از دست می‌دیم؛ این اولین برکتش برای ماست؛ ما باید ببخشیم چون بخشش دیگران بهتر از دعا و قربانی ما برای خداوند است؛ برای همین من گفتم امروز پرستش رو بزاریم بعد از این پیغام؛ فایده نداره من دعا بکنم خدا می‌گه من روی خودم رو از شما می‌گردونم، می‌گه قربانیهای شما رو قبول ندارم می‌گه به دعاهاتون گوش نمی‌دم چون به اونچه که می‌گم انجام نمی‌دین چون به اونچه که می‌خوام انجام نمی‌دین؛ اگر ما کتاب مقدس را قبول داریم باید همش رو قبول داشته باشیم نمی‌تونیم بگیم خدا محبت است یک آیه رو بگیریم که خدا محبته، خدا این کار رو می‌کنه، خدا اون کار رو می‌کنه؛ اگر قبول داریم باید همش رو قبول داشته باشیم؛ در متی باب ۶ آیه ۱۴ می‌گه: "خدا به شرطی شما رو می‌بخشه که شما دیگران را ببخشید" در متی باب ۵ آیه ۲۳ می‌گه: اگر نذری داری و بخاطرت اومد و خواهرت و برادرت از تو رنجیده، اونو بزار رها کن و برو اول با او صلح کن؛ می‌گه من قربانیت رو نمی‌خوام دعات رو نمی‌خوام پرستشت رو نمی‌خوام هیچیت رو نمی‌خوام خدمتت رو نمی‌خوام، برو اول اون رو ببخش، چون بخشش بالاتر از اونهاست. 
اینو بگم همه ما این اشتباه رو می‌کنیم، سالهای سال من خودم این اشتباه رو کردم؛ بخشش به این معنی نیست که شما باید احساس خوبی به اون شخص پیدا بکنید و داشته باشید تا من بگم برادر جواد رو می‌بینم تنم می‌لرزه و نمی‌تونم ببخشمش؛ این به این معنی نیست کی اینو گفته کجای کتاب مقدس اینو گفته، بخشش به این معنی نیست که شما باید احساس خوبی به اون شخص داشته باشید، بخشش اینه که کدورتی رو که علیه اون شخص تو قلبت نگه داشتی آزاد کنی؛ بگی خدایا منو ببخش از این کدورت و خشم، بیاد نیارید اون شخص باهات چکار کرده؛ بگید خدایا من بدتر از اینرو با تو کردم و تو منو بخشیدی، پس من می‌خوام از حقم گذشت کنم من می‌خوام از حقوقم بگذرم. 
وقتی شما کدورت و ناراحتی علیه شخصی رو نگه می‌دارید یعنی یک بار پر دردسر رو هر روز با خودت حمل می‌کنی؛ اون بار یعنی اینه که من هر روز یک ناراحتی از این یک ناراحتی از اون رو بر می‌دارم و هر روز اونو با خودم حمل می‌کنم؛ چقدر از نظر روحی دردناکه، تعجب می‌کنید دو تا صندلی رو من برداشتم و این کاریست که ما هر روز انجام می‌دیم؛ وقتی کسی رو نمی‌بخشید شما از نظر روحی و از نظر روانی دارید این بار رو متحمل می‌شید؛ در واقع شما دارید اون شخص رو با همه سنگینی که داره حملش می‌کنید و این دردناکه، معلومه تلخ می‌شیم؛ 
یکی دیگه از کارهایی که این مسئله داره اینه که نگاه داشتن کدورت باعث بدگویی از اون شخص می‌شه و ثمره اون انتقامه؛ بزارید یک چیزی به شما بگم، اکثرا وقتی که شکایتی از کسی می‌شه طوری می‌شه همه می‌خوان ثابت بکنن که شما باید بدونید کی مقصره؛ ولی کتاب مقدس اینو به ما نمی‌گه کی مقصره، در امر بخشش این مهم نیست که کی مقصره، مهم نیست شخص مقابل بپذیره مقصره یا نه، مهم نیست به اشتباهی که کرده پی ببره و یا برای خطایی که کرده عذر خواهی بکنه یا نکنه، مهم اینه که کلام خدا می‌گه ما او رو ببخشیم؛ این حرف من نیست در رومیان باب ۸ می‌گه: وقتی که ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه گناهان ما مُرد؛ وقتی که من و شما هنوز کفر می‌گفتیم بخ خدا، خدا نقشه نجات رو کشید می‌گه وقتی که هنوز گناهکار بودیم مسیح برای گناهان ما مُرد؛ وقتی که هنوز در گناه بودیم وقتی که هنوز اعتراف و توبه نکرده بودیم عذر خواهی از خدا نکرده بودیم می‌گه مسیح برای گناهان ما مُرد؛ وقتی که هنوز از گناه لذت می‌بردیم مسیح برای گناهان ما مُرد. 
وقتی که می‌گم گناه، شاید به نظر خیلی بی اهمیت بیاد چون وارد جزئیات نمی‌شیم، وقتی می‌گه او بخاطر گناهان ما یعنی بخاطر دروغهای ما بخاطر زرنگیهای ما یعنی بخاطر خیانتهای ما، دو رنگیهای ما، نفع طلبی‌های ما، غرض ورزیهای ما، حسادتهای ما، بدگویی‌های ما، غیبتهای ما، و همینطور ادامه بدید، روی صلیب رفت و مُرد و بدهی سی و هفت میلیاردی ما رو پرداخت و حالا انتظار داره من بدهی‌های چند دیناری دیگران رو ببخشم. 
یک چیزی که منو خیلی تشویق می‌کنه اینه که خدا می‌خواد من مسیح باشم خدا روح مسیح رو به من داده که من مثل مسیح باشم مثل مسیح فکر کنم مثل مسیح ببخشم مثل مسیح فکر کنم مثل مسیح با دیگران رفتار کنم، نه اینکه دیندار باشم و اهل پرستش و اهل دعا و اهل خدمت و اهل چیزهای دیگه؛ خدا می‌گه طرز تفکر شما باید مثل مسیح باشه نه رفتارتون، طرز تفکر من باید مثل مسیح باشه تا رفتار من عوض بشه؛ برای اینکه هر کاری من می‌کنم در کنترل اینجاست بعضی وقتها رفتار ما خوبه اما افکارمون داره ما رو داغون می‌کنه نیتهای بدمون؛ 
یک نکته مهم در مورد بخشش دیگران اینه که بخشش یک کاری که تو در واقع برای خودت انجام می‌دی نه برای دیگران؛ بخشش رو من برای خودم انجام می‌دم نه برای دیگران؛ هیچ کس به اندازه من، به اندازه خود تو از بخشش سود نمی‌بره، هیچ کسی؛ در ضمن یک نکته مهم، یک خواهش دارم که این می‌تونه مهمترین نصیحت در زندگی هر کدوم از ما باشه؛ هر وقت از کسی ناراحتید برای ناراحتی پیش افرادی نرید که حق رو به شما بدن، برای ناراحتی پیش افرادی نرید که می‌گن تو حق داری؛ اینها خودشون مثل شما نمی‌تونن ببخشند؛ اینها قدرت بخشش ندارن و برای همین به تو می‌گن تو حق داری؛ نصیحت اصلی و درست اینه که به تو بگن باید ببخشی باید گذشت کنی چون مسیح بخاطر تو مُرد تو باید گذشت کن، این نصیحت نصیحته؛ هر نصیحتی باید به بخشش منتهی بشه، بخشش بدون قید و شرط. 
بخشش این نیست که شما موضوع رو دنبال کنید که قضیه حل بشه و بعد ببخشید و بگید حالا حل شد و بخشیدم؛ به این منظور نیست که با اون طرف برای اتفاقی که افتاده به توافق برسی و بگی حالا به توافق رسیدیم قبول کردی و من قبول کردم و همدیگر رو بغل کنیم؛ چون هر اتفاقی افتاده شما نمی‌تونید عوضش کنید، کاری که شما می‌تونید انجام بدید فقط آزاد کردن خودتون هست یعنی بخشیدن؛ باز تکرار می‌کنم مبنای بخشیدن شما نباید این باشه که طرف مقابل قبول بکنه اشتباه کرده و بعد شما بگید خیلی خُب حالا که قبول کردی باشه، پس این دیگه بخشش نمی‌خواد، بخشش یک طرفه است و طرفی که مسئوله، شما هستید؛ به این معنی که با وجود اینکه رابطه ما بخاطر عمل و رفتار اشتباه طرف مقابل خراب شده تیره شده، اما من تصمیم گرفتم به قدرت خدا او رو ببخشم؛ حتی شما ممکنه با کسی برخورد بکنید که اصلا قبول نکنه که اشتباه کرده؛ این قسمتش رو گوش کنید، شما ممکنه با کسی برخورد بکنید که اصلا قبول نکنه که اشتباه کرده یا مقصر بوده، اما شما باید طبق کلام خدا او رو ببخشید؛ 
اشتباه نکنید بخشیدن آشتی کردن نیست بخشیدن یعنی رها کردن، چون در آشتی کردن دو طرف لازمه، شما هیچ وقت نمی‌تونید یک طرفه آشتی کنید دو طرفه لازمه، ولی بخشیدن یعنی رها کردن یعنی وقتی اسم اون می‌یاد می‌گیم اسمش رو جلو من نیار؛ بخشیدن این نیست بخشیدن یعنی اینکه بگی خدا برکتش بده و طوری بشی که بتونی براش دعای خیر بکنی، چیزی که کلام خدا می‌گه؛ می‌گه برای اونها دعای خیر بکنید. 

باز هم یاد آوری می‌کنم بخشش ندیده گرفتن بدی که به ما شده نیست چشم پوشی نیست زبانی گفتن نیست، بگیم خُب من تو رو بخشیدم ولی توی قلبم شاکی هستم؛ بخشش یک چیز قلبیه، باید بدونیم بخشش لازمه زندگی هر مسیحی هستش، هیچ بهانه‌ای برای نبخشیدن وجود نداره؛ اگر بگی نمی‌تونم این دروغه و این بهانه است در فلیپیان باب ۴ آیه ۱۳ می‌گه: "قدرت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت می‌بخشد" اگر بگی نمی‌خوای یا اگر بگی نمی‌تونم، مخالف کلام خداست؛ 
ببینید در کتاب مقدس چیزی از ما خواسته نشده که نمی‌تونیم انجامش بدیم؛ هر چیزی رو که مسیح در این کتاب گفته، قدرت انجامش رو به ما داده؛ پس باید بتونیم و باید اطاعت بکنیم. کلام خدا می‌گه محبت بی ریا باشه از بدی نفرت کنید و به نیکویی بپیوندید؛ ممکنه یکی بگه این آدم درست شدنی نیست، من چندین بار بخشیدمش من چندین بار گذشت کردم ولی انگار این بدتر و بدتر و بدتر می‌شه؛ کتاب مقدس ببینید چی می‌گه، در متی باب ۱۸ آیه ۲۱ پطرس این مشکل رو داشت من فکر می‌کنم با داداشش مشکل داشت و اومد پیش مسیح گفت استاد چند مرتبه باید ببخشمش این منو کلافه کرده چند مرتبه باید ببخشمش و مسیح جواب داد هفتاد هفت مرتبه؛ می‌دونید این جریان هفتاد هفت مرتبه از کجا می‌یاد این از کتاب مقدس از عهد قدیم می‌یاد در پیدایش باب ۴ آیه ۲۳ هست وقتی که لمک نتیجه قائن بود شخصی رو کُشت چون اون شخص مجروحش کرده بود و بعد اون اینطور می‌گه اگر مجازات کشتن قائن هفت برابر بود پس من قطعا باید هفتاد هفت مرتبه مجازات بشم؛ وقتی مسیح می‌گفت هفتاد هفت مرتبه باید ببخشید اونها فهمیدن جریان چیه، اونها فهمیدن مسیح داره از چی صحبت می‌کنه. 
یکی چیزی بگم که همه ما باهاش آشنایی داریم و اونم اینه، وقتی من و شما یکی بهمون بدی می‌کنه می‌گیم بخشیدیمت و یک چوب خط می‌کشیم یک بار، دوباره می‌یاد جلو، یک چوب خط دیگه، رکورد نگه می‌داریم یعنی هر روز و همیشه، ولی کلام خدا می‌گه باید ببخشید باید گذشت بکنید هفتاد هفت مرتبه یعنی اینکه باید دائما گذشت بکنی؛ چون گفتم وقتی من و شما می‌بخشیم گفتم چوب خط نگه می‌داریم؛ بعضی از ما ظاهرا اینقدر خودمون رو خوب می‌دونیم که می‌گیم من از هیچ کس بدم نمی‌یاد اینو زیاد شنیدیم؛ من با هیچ کسی مشکل ندارم همه رو دوست دارم؛ سعی می‌کنیم کینه‌ها و ناراحتی‌هایی رو که از شخصی داریم روکش بکنیم، ولی در واقع نمی‌بخشیم؛ بعضی‌ها در کنترل این خیلی استادند ولی وای به روزی که این آتشفشان بزنه بیرون؛ بخشش اینه که بری در دعا بگی خدایا واقعا من ضربه خوردم امروز، واقعا این حرکت روی من اثر گذاشت، خدایا می‌خوام ببخشم نه برای اینکه اونو تایید می‌کنیم برای اینکه تو منو بخشیدی خدایا و من بدتر از این به تو بکردم و خدایا این شفا رو در من بوجود بیار تا دعای خیر برای این شخص کنم خدایا هر لعنتی رو از زندگیش بردار.
ما بعضی وقتها فکر می‌کنیم با نگه داشتن کینه انتقام می‌گیریم فکر می‌کنیم از طرف مقابل ناراحت بشیم ناراحت بمونیم اون معذب می‌شه؛ دیدید در جادوگریها معمولاعروسکهایی رو می‌گیرند و بهشون سیخ می‌زنن و از جایی دیگه یک شخصی دچار درد می‌شه؛ ما فکر می‌کنیم اگر این ناراحتیها رو نگه داریم اون در عذابه، به هیچ عنوان اینطور نیست این دروغ محض شیطان است؛ در واقع ما با زنده نگاه داشتن اون خاطره به خودمون لطمه می‌زنیم و اون خاطره رو دائما زنده نگاه می‌داریم، درست مثل یک زخم است که داره خوب می‌شه و شما دوباره اونو می‌کنیدش و دوباره خون ازش میاد، تا می‌یاد شفا پیدا کنه دوباره می‌کنیدش و دوباره خون ازش میاد؛ وقتی نمی‌بخشید این حالت در روحیه شما هست؛ اجازه بدین یک بار دیگر آیات رومیان باب ۱۲ آیه ۱۷ تا ۲۱ رو بخونیم که چند نکته در اون هست و با این تموم کنیم: 
"۱۷ هیچ‌کس‌ را به‌ عوض‌ بدی‌ بدی‌ مرسانید. پیش‌ جمیع‌ مردم‌ تدارک‌ کارهای‌ نیکو بینید. ۱۸ اگر ممکن‌ است‌ بقدر قوه‌ خود با جمیع‌ خلق‌ به‌ صلح‌ بکوشید. ۱۹ ای‌ محبوبان‌ انتقام‌ خود را مکشید بلکه‌ خشم‌ را مهلت‌ دهید، زیرا مکتوب‌ است‌ “خداوند می‌گوید که‌ انتقام‌ از آن‌ من‌ است‌ من‌ جزا خواهم‌ داد.” ۲۰ پس‌ “اگر دشمن‌ تو گرسنه‌ باشد، او را سیر کن‌ و اگر تشنه‌ است‌، سیرابش‌ نما زیرا اگر چنین‌ کنی‌ اخگرهای‌ آتش‌ بر سرش‌ خواهی‌ انباشت‌.” ۲۱ مغلوب‌ بدی‌ مشو بلکه‌ بدی‌ را به‌ نیکویی‌ مغلوب‌ ساز." 
در این قسمتی که خوند چند نکته وجود داره که اختیاری نیست دلبخواهی نیست که انجام بدی یا ندی، از ما خواسته شده که انجام بدیم؛ می‌گه در ازای بدی بدی مکنید؛ جر و بحث نکنید که ثابت کنی حق با توست، قسمتی که خوندیم اینو می‌گه، می‌گه با همه در صلح باشید، نمی‌گه انتخاب کن می‌گه با همه در صلح باش؛ می‌گه هرگز انتقام مگیر؛ می‌گه به دشمنت خدمت کن و می‌گه بدی رو با نیکویی جواب بده؛ ممکنه بپرسی تکلیف شخصی که به من بدی کرده چی می‌شه؟ در آیه ۱۹ می‌گه انتقام خود را به خداوند واگذارید چون انتقام از آن خداوند است. 
در عبرانیان باب ۱۰ آیه ۳۰ خداوند می‌گه انتقام از آن من است مکافات رو من می‌دم؛ و در آخر می‌گه افتادن به دستهای خدای زنده بسیار وحشتناک است؛ در کولسیان باب ۳ آیه ۱۳ اینطور می‌گه " رفتار دیگران را تحمل کنید و آماده باشید تا ایشان را ببخشید. هرگز از یکدیگر کینه به دل نگیرید. از یاد نبرید که مسیح شما را بخشیده است؛ پس شما نیز باید دیگران را ببخشید." 
یک شخصی بنام ویلیام آرتور اینطور می‌گه وقتی کسی انسانی رو می‌کشه خصلت شیطانی در او بوجود می‌یاد وقتی که ما کسی رو قضاوت می‌کنیم خصلت انسانی در ما هست اما وقتی کسی رو می‌بخشیم شبیه خداوند می‌شیم حضور و روح خدا در ماست؛ در سال ۱۹۰۰ که اون موقع هاری زیاد بود یک شخصی رو سگ هار گازش گرفته بود و بردنش بیمارستان و بعد دیر رسیده بود و دکتر بعد از اینکه اونو معاینه کرد گفت خیلی متاسفم برای اینکه تو بیماری هاری گرفته و می‌دونی که بیماری هاری کشنده است و شخص رو بعد از یک مدتی می‌کُشه؛ و فامیل او هم جمع شدند و دکتر گفت شما تا هفت هشت روز دیگه می‌ری اگر وصیتی داری چیزی داری انجام بده؛ شخص گفت یک قلم و کاغذ به من بدید و یک دفتر بهش دادن و دکتر رفت و برگشت دید بعد از یک ساعت او هنوز داره می‌نویسه، دکتر گفت خیلی خوشحالم که اینو فهمیدی و داری وصیت می‌کنی و روحیت هم خوبه، حالا چی داری می‌نویسی؟ گفت دارم اسم افرادی رو می‌نویسم که قراره گازشون بگیرم می‌خوام اونها هم این بیماری رو بگیرن. 
امروز ما در این جلسه از بخشش صحبت کردیم؛ ممکنه هنوز بعضی‌ها از این بخشش رایگان برخوردار نشدند؛ دوست عزیز اگر برای اولین بار اینجا هستی خدا قادر است همین الآن شما رو از هر گناهی پاک کنه و تمام خطایای شما رو ببخشه؛ در اشعیا باب ۱ آیه ۱۸ می‌گه: "اگر گناهان شما به سرخی خون باشه من اونها را مثل برف پاک می‌کنم و مثل برف سفید خواهد شد" این وعده خداست این ئعده خدا می‌دونید مثل چی می‌مونه، مثل اینه که یک بانکی به شما پیشنهاد بده بدون هیچ قید و شرطی تمام بدهیت رو بده و بگه از این روز به بعد تو می‌تونی هر روز بیایی و به اندازه احتیاج هر روزت از ما مجانا پول بگیرید و بعد شما بگید می‌بخشید می‌تونم برم راجب این موضوع تحقیق بکنم من احتیاج به وقت بیشتری دارم! کدوم یک از ما این کار رو می‌کنه؟ کلام خدا می‌گه رایگان، مجانی، همین الان همین امروز؛ این برای افرادی هست که هنوز قلبشون رو به مسیح نسپردند و می‌گه بیایید و از این برکت بهره بگیرید؛ شما چه نوع عکس العملی در مقابل این پیشنهاد نشون می‌دین؛ می‌گید برم تحقیق کنم باید بیشتر مطالعه کنم؛ هیچ بانک دیگه‌ای به شما همچین پیشنهادی نمی‌ده؛ هیچ شخص دیگه‌ای در طول تاریخ همچین ادعایی نکرده که بگه گناهانت رو می‌بخشم و تو رو به فرزندی قبول می‌کنم به دعای تو گوش می‌دم در هیچ شرایطی تو رو تنها نمی‌زارم در سختیها با تو خواهم بود و تمام احتیاجات تو رو فراهم خواهم کرد، لعنت رو از زندگیت بر می‌دارم و از قدرت من برخوردار خواهی شد؛ کجا همچین پیشنهادی به ما می‌شه؛ امروز عکس العملت چیه؟ تحقیق یا پذیرفتن. 
حالا روی صحبتم با کلیساست با افرادیست که مثل خود من مشکل بخشش دارند؛ شخص یا اشخاصی در زندگیشون هست که باید اونها رو آزاد کنند، آزادشون کنید از زندگیتون، آزادشون کنید از ذهنتون، آزادشون کنید از لیست سیاهتون؛ می‌خوام امروز اونها رو در حضور خدا ببخشید، نه لفظی بلکه قلبی؛ اسم و اسامی اونها رو بیار در قلبت و بگو تو رو می‌بخشم بگو بخشیدمت؛ همین امروز از اسارت و بند اون شخص آزاد شو؛
رومیان باب ۱۲ آیه ۱۷ می‌گه هرگز به عوض بدی، بدی مکنید از کسی انتقام نگیرید؛ بیا امروز چند تا کار انجام بده، از فکر انتقام بیرون بیا، کلام می‌گه انتقام از آن خداوند است؛ هرگز آرزوی بد برای اونها نداشته باش؛ کلام خدا می‌گه بدی رو با بدی تلافی نکنید به تمام مردم خوبی بکنید، تسالونیکیان باب ۵ آیه ۱۵ می‌گه؛ آرزوی خوبی و خوشبختی بکن برای اون افراد؛ لوقا باب ۶ آیه ۲۸ می‌گه: "برای آنانی که به شما ناسزا می‌گویند، دعای خیر کنید. برای افرادی که به شما آزار می‌رسانند، برکت خدا را بطلبید." در رومیان ۱۲ آیه ۱۸ می‌گه: "با مردم در صلح و صفا بسر برید" از اونها به بدی یاد نکنید و از صمیم قلب اونها رو ببخشید؛ می‌خوام امروز تو این کلیسا شفا باشه؛ اگر کسی هدایت می‌شه بیا جلو و بایسته و طلب بخشش بکنه می‌تونه این کار رو بکنه؛ این کاریست که برای جلال خداست، این کاریه که گفتیم برای جلال خدا من انجام می‌دم؛ 
اگر من به بعضی از شما بدی کردم منو ببخشید از شما عذر خواهی می‌کنم؛ اگر خانواده من به شما بدی کردیم حرفی زدیم، ناراحتی براتون بوجود اوردیم، باعث لغزش ایمانتون شدم منو ببخشید از شما عذر خواهی می‌کنم خواهش می‌کنم منو ببخشید و بزارید این شفا بیاد؛ دعا کنید تا خدا در قلبتون محبت بریزه نسبت به من و همینطور هر کس دیگری که هدایت می‌شه و می‌خواد طلب بخشش بکنه می‌تونه این کار رو انجام بده.