۱۳۹۷ مرداد ۲۳, سه‌شنبه

بخشش بدون قيد و شرط

در چند روز گذشته مخصوصا از روز چهارشنبه این اتفاق زیاد افتاده تو زندگی من که با خدا کشتی گرفتم و در کلام هم می‌خوونیم که یعقوب هم با خدا کشتی گرفت و خوشبختانه همیشه خدا پیروز است خوشبختانه در کشتی‌ها همیشه خدا پیروز است؛ جالبه کتاب مقدس راجب فوتبال صحبت نمی‌کنه راجب ورزش تنیس صحبت نمی‌کنه ورزش شنا صحبت نمی‌کنه، چون اینها یک کاریست که شما زیاد درگیر نمی‌شید ولی در ورزش کشتی درگیر هستی، با شخص روبرو دست و پنجه نرم می‌کنی و خدا در کتاب مقدس از ورزش کشتی صحبت می‌کنه می‌گه یعقوب با خدا کشتی گرفت. 
پیغامی که امروز دارم و موضوع صحبت من یک موضوعیست که در زندگی همه ما می‌تونه تغییر و تاثیر بزرگی بوجود بیاره و این پیغام پایه و اساس مسیحیت است؛ پایه و اساس مسیحیت بر اساس این موضوع هست و اون موضع بخشش است؛ خدا اون هدیه عالی رو که در کتاب مقدس می‌گه بخشش بود به ما داد همه به بخشش نیاز دارن چون کتاب مقدس در رومیان می‌گه آدم سالمی وجود نداره می‌گه نیکوکاری نیست یکی هم نیست می‌گه عادلی وجود نداره و می‌گه همه گناهکارند و از جلال خدا قاصر شدند یعنی می‌گه همه به صورتی آلوده به نام چیزی به نام گناه هستند، برای همین کتاب مقدس می‌گه همه احتیاج به بخشش دارن؛ ما احتیاج به بخشش از طرف خدا داریم در دعاهایی که در طی هفته می‌کنیم همیشه می‌گیم خدایا ما رو ببخش؛ کی می‌تونه بگه در عرض یک روز خطایی نکرده، روز بگذره شب تموم بشه، همه ما کم و بیش خطا می‌کنیم یکی بیشتر یکی کمتر. 
بدون بخشش نجات انسان امکان پذیر نبود کلام خدا می‌گه؛ تفاوت عمده‌ای که مسیحیت با تمام ادیان داره در همینه یعنی بخشش؛ در همه ادیان ما نگاه می‌کنیم انسان برای بخشیده شدن باید لیاقت داشته باشد باید خودت رو به خدا یک جوری نشون بدی، با اعمالت با کردارت با کارهایی که می‌کنی باید نشون بدی که لیاقت داری تازه هیچ تضمینی هم وجود نداره؛ باید برای بخشش سعی و کوشش بکنی عبادت و پرستش بکنی؛ اما پیغام انجیل اینه که ما مفت و مجانا نجات پیدا کردیم، کتاب مقدس در افسسیان باب ۲ آیه ۵ می‌گه : "صرفا در اثر لطف و مهربانی خدا بخشید شده اید" هیچ چیز دیگری نبود نه بخاطر دعاهای پدرتون نه مادرتون و نه کارهای نیکی که کس دیگری کرد نه اینکه حتی بخاطر خود شما؛ می‌گه صرفا در اثر لطف و محبت خدا بخشیده شدید. در افسسیان باب ۲ آیه ۸ می‌گه: 
"بنابراین، در اثر بخشش رایگان و مهربانی خدا وتوسط ایمانتان به مسیح است که نجات یافته اید؛ و این کار شما نیست، بلکه هدیه خداست" 
نجات نتیجه اعمال خوب ما نیست، بخشش خدا یک هدیه است. و در ضمن جالب اینجاست که بخشش یک بخشش موقتی نیست در عبرانیان باب ۸ آیه ۱۲ می‌گه: "من نیز خطایای ایشان را خواهم بخشید و گناهانشان را دیگر بیاد نخواهم آورد." جالبه می‌گه گناهان ایشان را بیاد نمی‌یارم. یک شخص مسیحی یک گناهی کرده بود و بعد هم اومد جلو و اعتراف کرد و توبه کرد ولی مشکلش اینجا بود که خودش نمی‌تونست خودش رو ببخشه و شک داشت که خدا هم اونو بخشیده باشه؛ بعضی وقتها اینطور می‌شه که ما شک می‌کنیم آیا خدا واقعا منو بخشید نبخشید و این شخص هم هر دفعه در دعاهااش می‌گفت خدایا منو ببخش؛ بهش می‌گفتم خدا تو رو بخشید دیگه لازم نیست روی این موضوع اینقدر دعا کنی. یک خانم مسنی در کلیسا بود که این مرد رو و دیگران رو همیشه با آیات کتاب مقدس تشویق می‌کرد و با اونها صحبت می‌کرد. و یک روز به این مرد گفت خدا گفته گناهان تو رو بخشیده، خدا به من گفت که گناهان تو رو بخشیده و خاطر جمع باش که او به قولش عمل می‌کنه. این مرد گفت اگر اینطور هستش برو از خدا سوال کن، این مرد که از حرفهای زن خسته شده بود گفت اگر خدا واقعا با تو راجب من حرف می‌زنه و این چیزها رو می‌گه برو به خدا بگو و ازش بپرس اگه تو راست می‌گی گناه من چی بوده که خدا بخشیده، اگر راست می‌گی که خدا با تو حرف می‌زنه؛ 
هفته بعد می‌شه و این زن می‌یاد و مرد ازش می‌پرسه آیا خدا با تو حرف زد زن می‌گه بله، مرد می‌گه بهش گفتی که گناه من چی بود می‌گه بله گفتم، مرد می‌گه خدا جواب چی داد می‌گه خدا گفت یادم نیست؛ چون اینجا می‌گه گناهان شما رو بیاد نمی‌یارم؛ می‌گه خدا گفت یادم نیست؛ شاید این یک داستان باشه ولی واقعیت امر اینه که خدا ما رو اینطور می‌بخشه در عبرانیان باب ۸ آیه ۱۲ می‌گه: "من نیز خطایای ایشان را خواهم بخشید و گناهانشان را دیگر بیاد نخواهم آورد." کسانی که به عیسای مسیح ایمان می‌یارن، خداوند از اونها می‌خواد که اونها هم که من و شما باشیم کسانی رو که نسبت به اونها خطا کردن ببخشن؛ 
ببینید اکثر ما تو زندگیمون از کسی ضربه خوردیم کاش می‌شد جای ضربه‌ها رو همه ما نشون بدیم ضربه‌ها کاش فقط جسمی بود ضربه‌ها روحی هست شخص یا اشخاصی باعث ناراحتی و رنجش شدید ما شدند قلب ما رو شکستند به ما خیانت کردن باعث شدن زندگی برای ما تلخ بشه حتی یاد آوری اینکه چه کاری با ما کردن خیلی وقتها دردناکه؛ بعضی از ما شاید شوهر یا همسرمون این کار رو با ما کرده شاید از طرف یک دوست این اتفاق برای ما افتاده، شاید حتی پدرمون بوده شاید مادرمون بوده شاید همکارمون بوده؛ یک چیزی بوده که بالاخره روی ما اثر بد گذاشته و ما رو تلخ کرده و اون ضربه شدید همیشه تو زندگی ما اثر گذاشته؛ 
اگر اینطوره و شما جزو این گروه هستید پیغام امروز برای شماست؛ اگر این تلخی در زندگی شماست اگر این رنجش در فکر و قلب شماست پیغام امروز برای شماست. با کُشتی که من با خدا می‌گرفتم خدا پیروز شد و این پیغام، پیغام خدا برای منه؛ اگر می‌خواهیم این جلسه جلسه شفا باشه خدا می‌خواد امروز قلب شکسته چنین افرادی رو شفا بده؛ خدا می‌خواد شفا بیاد بین ما. حالا می‌خوام یکی از عجیب‌ترین آیات کتاب مقدس رو برای شما بخونم که شما هیچ کجای دیگه نظیر اون رو پیدا نمی‌کنید در هیچ جای دیگه و در هیچ فلسفه و دین دیگه وجود نداره. این آیات عجیبه و به نظر من غیر ممکنه عملی کردنش و اون یافت می‌شه در رومیان باب ۱۲ آیه ۱۷ تا ۲۱:"۱۷ هیچ‌کس‌ را به‌ عوض‌ بدی‌ بدی‌ مرسانید. پیش‌ جمیع‌ مردم‌ تدارک‌ کارهای‌ نیکو بینید. ۱۸ اگر ممکن‌ است‌ بقدر قوه‌ خود با جمیع‌ خلق‌ به‌ صلح‌ بکوشید. ۱۹ ای‌ محبوبان‌ انتقام‌ خود را مکشید بلکه‌ خشم‌ را مهلت‌ دهید، زیرا مکتوب‌ است‌ “خداوند می‌گوید که‌ انتقام‌ از آن‌ من‌ است‌ من‌ جزا خواهم‌ داد.” ۲۰ پس‌ “اگر دشمن‌ تو گرسنه‌ باشد، او را سیر کن‌ و اگر تشنه‌ است‌، سیرابش‌ نما زیرا اگر چنین‌ کنی‌ اخگرهای‌ آتش‌ بر سرش‌ خواهی‌ انباشت‌.” ۲۱ مغلوب‌ بدی‌ مشو بلکه‌ بدی‌ را به‌ نیکویی‌ مغلوب‌ ساز." 
قبلا شما کجا همچین چیزی رو شنیدید؛ به ما گفتند چشمی به چشمی دندانی به دندانی، به ما یاد دادن اعتراض کنید، به ما یاد دادن حقت رو بگیر؛ می‌دونید مشکل همه ما چیه، مشکل همه ما اینه ممکنه یک اصلی برای دنیا باشه دنبال حقمون هستیم، از بچگی به ما گفتن حقت رو بگیر؛ من می‌بینم حتی بعضی پدر مادرها به بچه هاشون یاد می‌دن: نخوری‌ها بلکه بزن! حتی از بچگی به ما یاد می‌دن حقت رو بگیر؛ ولی اینجا کتاب مقدس چیز دیگری به ما می‌گه؛ می‌گه هرگز به عوض بدی، بدی نکنید با نیکویی کردن بدی را مغلوب سازید. 
شما فکر می‌کنید وقتی مسیح بالای صلیب بود وقتی میخکوبش می‌کردن وقتی همه تا خرخره مسلح بودن، چه کسی پیروز بود؟ عیسای مسیح پیروز شد یا اونها پیروز شدن، در واقع داشت بدی رو با نیکویی مغلوب می‌کرد؛ برای همین نقش صلیب در کلیسا هست که ما بدونیم باید با نیکی کردن بدی کردن رو مغلوب بکنیم. وقتی من خودم این موعظه بخشش رو از دیگران می‌شنیدم واعظ‌ها رو مسخره می‌کردم، چی دارن اینا می‌گن دلشون خوشه؛ پیش خودم می‌گفتم این واعظ چطور می‌گه ببخشید زنی که سالها زیر بار زور بوده و هر روز از شوهرش کتک خورده، چطور می‌تونه ببخشه! بچه‌ای که سالها توسط والدین و فامیل خودش مورد سو استفاده جنسی قرار گرفته چطور می‌تونه ببخشه، به شخصی که تجاوز شده چطور می‌تونه ببخشه؛ همکاری که شریکش به او خیانت کرده چرا باید ببخشه چطور ببخشه. 
در فرهنگ ما ایرانیها بهمون یاد دادن انتقام بگیرید؛ به ما قصاص رو معرفی کردن؛ ما یاد گرفتیم که حقمون رو بگیریم و حالا در اینجا گفته می‌شه هرگز به عوض بدی، بدی مکنید طوری رفتار کنید که همه بتوانند ببینند شما در کارهایتان صادق و درستکار هستید. برای عده زیادی بخشش یک ضعفه؛ بزارید امروز اینرو هم بگم برای عده زیادی بخشش به معنی ضعفه، من چرا باید اینو ببخشم؛ یعنی آدم قوی انتقام می‌گیره و آدم ضعیف می‌بخشه؛ این در فرهنگ بیرونه این به این خاطره که مردم برداشت غلطی از بخشش دارن در حالیکه قوی آن کسیست که بتونه گذشت کنه، کتاب مقدس اینرو به ما می‌گه؛ این به این خاطره که مردم برداشت غلطی دارن. 
حالا سو تفاهم نشه وقتی می‌گیم بخشش، بخشش این نیست که تایید گناه بکنیم یکی یک گناهی کرده یک اشتباهی کرده، تاییدش بکنیم یعنی شما تایید نمی‌کنید کار بدی رو که نسبت به شما شده؛ بخشش انکار خطایی که نسبت به شما شده نیست که وانمود کنید اتفاقی نیفتاده و گذشت کنید؛ بخشش انتظار کشیدن برای عذر خواهی هم نیست، تا از من عذر خواهی نکنه نمی‌بخشم تا از من عذر خواهی نشه من نخواهم بخشید؛ بخشش فراموش کردن خطا و کار شخص هم نیست، بخشش انتظار کشیدن برای این هم نیست که تا ضربه‌ای رو که خوردیم شفا پیدا بکنه بعد ببخشیم؛ بخشش بدین معنی نیست که با طرف مقابل حتی دوباره ایجاد ارتباط بکنیم و بهش اعتماد بکنیم؛ بخشش غفلت از عدالت هم نیست به عنوان مثال: دزد اومده خونه شما، می‌گی می‌بخشمت هر چی دوست داری بردار و برو، یکی میاد مال شما رو می‌بره می‌گی اشکالی نداره خوب کردی، بخشش این نیست که ما به کسی بگیم اشکالی نداره کاری که کردی مورد قبول است؛ بخشش حقیقتی است که ما می‌گیم کاری که کردی باعث ناراحتی شدید من شد ضربه شدیدی به من خورده اما من تصمیم گرفتم انتقام نگیرم و تو رو ببخشم؛ من تصمیم گرفتم گذشت کنم من از حقم می‌گذرم بخاطر اینکه بدهی زیادی به کس دیگری داشتم که اون منو بخشید. بخشش یعنی اینکه من بخاطر او گذشت می‌کنم. 
یادتون هست آیه‌ای که خوندم می‌گه به هیچکس به عوض بدی، بدی مکنید؛ اصلا چرا باید ببخشم، سوال اینه: خدایا چرا باید ببخشیم؟ چه لزومی داره که من شخصی رو اصلا ببخشم، نمی‌شه حالا نبخشم، اصلا باهاش رابطه هم ندارم، اصلا کاری به کارش نداشته باشم؛ در کتاب افسسیان باب ۴ آیه ۳۱ و ۳۲ اینطور می‌گه: 
"۳۱ هر نوع تلخی، خشم، غضب، درشت خویی، ناسزاگویی و نفرت را از خود دور کنید، ۳۲ و در عوض نسبت به هم مهربان و دلسوز باشید و یکدیگر را ببخشید، همانطور که خدا نیز شما را بخاطر مسیح بخشیده است." 
می گه همونطور که بخشیده شدی بخاطر کار مسیح؛ می‌گه همه اینها رو بزار کنار، باید مهربان باشی دلسوز باشی محبت بکنی؛ چرا خدایا باید این کار رو بکنم؟ چون خودت بخشیده شدی "همانطور که خدا نیز شما را بخاطر مسیح بخشیده است" ما باید ببخشیم، چرا؟ چون بخشیده شدیم. در کتاب مقدس انجیل متی باب ۱۸ آیه ۲۱ تا ۳۴ عیسای مسیح برای درک بیشتر ما از بخشش یک مثالی می‌یاره؛ می‌گه شخصی غلام بود به عبارتی این شخص ورشکسته بود؛ آدمهای ورشکسته برای اینکه زندگیشون اداره بشه می‌رفتند غلام می‌شدند، شخص طلبکار اگر نمی‌توانست طلب خود را بگیرد خود شخص رو به غلامی می‌برد و می‌گفت تو باید تا آخر عمرت برده من باشی؛ این شخص ورشکسته شده بود و برای بدهی که داشت خودش و تمام فامیلش به غلامی گرفته شده بودند؛ علام شده بود یک غلام حقوقی نداشت و بنده آقای خودش بود و از طرفی این شخص بدهی بسیار سنگینی داشت که کتاب مقدس می‌گه ده هزار قنطار بدهکار بود و هر قنطار معادل نیم کیلو طلا بود به عبارتی این شخص هشت بیلیارد دلار بدهکار بود، حقوق یک شخص معمولی در اون روز یک دینار بود یعنی یک چیزی معادل هجده پنس امروزی؛ حالا برای اینکه این شخص با روزی یک دینار درآمد می‌خواست بدهی خودش رو بپردازه باید مادل سی وهفت میلیون سال کار می‌کرد تا اون بدهی که داشت با حقوقی که می‌گرفت بپردازه، یعنی غیر ممکن بود که بدهیش رو بده؛ تا اینجا روشن شد که این شخص بدهکار بود. 
این مثال برای این بود که خدا عظمت و بزرگی فیض خودش رو نسبت به ما بیان بکنه که ما به هیچ وجه در پاک کردن گناهانمون نمی‌تونستیم کاری انجام بدیم؛ نه اینکه پرستش بکنیم و کمک بکنیم، خیرات بکنیم نمی‌دونم بریم وابسته به فلان امام بشیم؛ بدهی اینقدر بالا بود که غیر ممکن بود بپردازه؛ این در مورد خیلی از ما صدق می‌کنه هر روز انتظار داریم و می‌گیم خدایا از تقصیرات من گذشت کن؛ حتی انتظار داریم خدا گذشت کنه و ما رو برکت بده؛ اما حاضر نیستیم کسی رو که به ما خطا کرده ببخشیم؛ می‌گه با یکدیگر مهربان باشید و رحیم و هم دیگر را عفو نمایید، در افسسیان باب ۴ اینو می‌گه چنانچه خدا در مسیح شما رو آمرزید؛ می‌گه با یکدیگر مهربان باشید و رحیم و هم دیگر را عفو نمایید، ما می‌بخشیم چون ما نمی‌خواهیم افرادی که به ما بدی کردند با نگاه داشتن ناراحتی از اونها، اجازه بدیم اونها زندگی ما رو کنترل کنن؛ اگر ما نبخشیم من اجازه می‌دم اون شخصی که من ازش ناراحتم زندگی منو حتی در غیابش که با من نیست کنترل کنه. 
قائن از روی خشم برادرش رو کشت در کتاب مقدس پیدایش باب ۴ آیه ۱ تا ۸ خدا به قائن گفت چرا خشمناک شدی اگر نیکویی می‌کردی آیا مقبول نمی‌شدی؛ اگر نیکویی می‌کردی عوض خشمت، نه قتل کرده بودی بلکه مقبول من هم می‌شدی. دوستان شما رو نمی‌دونم ولی هر وقت من کدورت دارم تلخ می‌شم نه می‌تونم دعا کنم نه می‌تونم دعا کنم نه می‌تونم فکر بکنم نه می‌تونم اراده خدا رو بفهمم و زندگی من از هم می‌پاشه؛ 
ما باید ببخشیم چون با نبخشیدن زندگی ما تلخ می‌شه و شادی خودمون رو از دست می‌دیم؛ این اولین برکتش برای ماست؛ ما باید ببخشیم چون بخشش دیگران بهتر از دعا و قربانی ما برای خداوند است؛ برای همین من گفتم امروز پرستش رو بزاریم بعد از این پیغام؛ فایده نداره من دعا بکنم خدا می‌گه من روی خودم رو از شما می‌گردونم، می‌گه قربانیهای شما رو قبول ندارم می‌گه به دعاهاتون گوش نمی‌دم چون به اونچه که می‌گم انجام نمی‌دین چون به اونچه که می‌خوام انجام نمی‌دین؛ اگر ما کتاب مقدس را قبول داریم باید همش رو قبول داشته باشیم نمی‌تونیم بگیم خدا محبت است یک آیه رو بگیریم که خدا محبته، خدا این کار رو می‌کنه، خدا اون کار رو می‌کنه؛ اگر قبول داریم باید همش رو قبول داشته باشیم؛ در متی باب ۶ آیه ۱۴ می‌گه: "خدا به شرطی شما رو می‌بخشه که شما دیگران را ببخشید" در متی باب ۵ آیه ۲۳ می‌گه: اگر نذری داری و بخاطرت اومد و خواهرت و برادرت از تو رنجیده، اونو بزار رها کن و برو اول با او صلح کن؛ می‌گه من قربانیت رو نمی‌خوام دعات رو نمی‌خوام پرستشت رو نمی‌خوام هیچیت رو نمی‌خوام خدمتت رو نمی‌خوام، برو اول اون رو ببخش، چون بخشش بالاتر از اونهاست. 
اینو بگم همه ما این اشتباه رو می‌کنیم، سالهای سال من خودم این اشتباه رو کردم؛ بخشش به این معنی نیست که شما باید احساس خوبی به اون شخص پیدا بکنید و داشته باشید تا من بگم برادر جواد رو می‌بینم تنم می‌لرزه و نمی‌تونم ببخشمش؛ این به این معنی نیست کی اینو گفته کجای کتاب مقدس اینو گفته، بخشش به این معنی نیست که شما باید احساس خوبی به اون شخص داشته باشید، بخشش اینه که کدورتی رو که علیه اون شخص تو قلبت نگه داشتی آزاد کنی؛ بگی خدایا منو ببخش از این کدورت و خشم، بیاد نیارید اون شخص باهات چکار کرده؛ بگید خدایا من بدتر از اینرو با تو کردم و تو منو بخشیدی، پس من می‌خوام از حقم گذشت کنم من می‌خوام از حقوقم بگذرم. 
وقتی شما کدورت و ناراحتی علیه شخصی رو نگه می‌دارید یعنی یک بار پر دردسر رو هر روز با خودت حمل می‌کنی؛ اون بار یعنی اینه که من هر روز یک ناراحتی از این یک ناراحتی از اون رو بر می‌دارم و هر روز اونو با خودم حمل می‌کنم؛ چقدر از نظر روحی دردناکه، تعجب می‌کنید دو تا صندلی رو من برداشتم و این کاریست که ما هر روز انجام می‌دیم؛ وقتی کسی رو نمی‌بخشید شما از نظر روحی و از نظر روانی دارید این بار رو متحمل می‌شید؛ در واقع شما دارید اون شخص رو با همه سنگینی که داره حملش می‌کنید و این دردناکه، معلومه تلخ می‌شیم؛ 
یکی دیگه از کارهایی که این مسئله داره اینه که نگاه داشتن کدورت باعث بدگویی از اون شخص می‌شه و ثمره اون انتقامه؛ بزارید یک چیزی به شما بگم، اکثرا وقتی که شکایتی از کسی می‌شه طوری می‌شه همه می‌خوان ثابت بکنن که شما باید بدونید کی مقصره؛ ولی کتاب مقدس اینو به ما نمی‌گه کی مقصره، در امر بخشش این مهم نیست که کی مقصره، مهم نیست شخص مقابل بپذیره مقصره یا نه، مهم نیست به اشتباهی که کرده پی ببره و یا برای خطایی که کرده عذر خواهی بکنه یا نکنه، مهم اینه که کلام خدا می‌گه ما او رو ببخشیم؛ این حرف من نیست در رومیان باب ۸ می‌گه: وقتی که ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه گناهان ما مُرد؛ وقتی که من و شما هنوز کفر می‌گفتیم بخ خدا، خدا نقشه نجات رو کشید می‌گه وقتی که هنوز گناهکار بودیم مسیح برای گناهان ما مُرد؛ وقتی که هنوز در گناه بودیم وقتی که هنوز اعتراف و توبه نکرده بودیم عذر خواهی از خدا نکرده بودیم می‌گه مسیح برای گناهان ما مُرد؛ وقتی که هنوز از گناه لذت می‌بردیم مسیح برای گناهان ما مُرد. 
وقتی که می‌گم گناه، شاید به نظر خیلی بی اهمیت بیاد چون وارد جزئیات نمی‌شیم، وقتی می‌گه او بخاطر گناهان ما یعنی بخاطر دروغهای ما بخاطر زرنگیهای ما یعنی بخاطر خیانتهای ما، دو رنگیهای ما، نفع طلبی‌های ما، غرض ورزیهای ما، حسادتهای ما، بدگویی‌های ما، غیبتهای ما، و همینطور ادامه بدید، روی صلیب رفت و مُرد و بدهی سی و هفت میلیاردی ما رو پرداخت و حالا انتظار داره من بدهی‌های چند دیناری دیگران رو ببخشم. 
یک چیزی که منو خیلی تشویق می‌کنه اینه که خدا می‌خواد من مسیح باشم خدا روح مسیح رو به من داده که من مثل مسیح باشم مثل مسیح فکر کنم مثل مسیح ببخشم مثل مسیح فکر کنم مثل مسیح با دیگران رفتار کنم، نه اینکه دیندار باشم و اهل پرستش و اهل دعا و اهل خدمت و اهل چیزهای دیگه؛ خدا می‌گه طرز تفکر شما باید مثل مسیح باشه نه رفتارتون، طرز تفکر من باید مثل مسیح باشه تا رفتار من عوض بشه؛ برای اینکه هر کاری من می‌کنم در کنترل اینجاست بعضی وقتها رفتار ما خوبه اما افکارمون داره ما رو داغون می‌کنه نیتهای بدمون؛ 
یک نکته مهم در مورد بخشش دیگران اینه که بخشش یک کاری که تو در واقع برای خودت انجام می‌دی نه برای دیگران؛ بخشش رو من برای خودم انجام می‌دم نه برای دیگران؛ هیچ کس به اندازه من، به اندازه خود تو از بخشش سود نمی‌بره، هیچ کسی؛ در ضمن یک نکته مهم، یک خواهش دارم که این می‌تونه مهمترین نصیحت در زندگی هر کدوم از ما باشه؛ هر وقت از کسی ناراحتید برای ناراحتی پیش افرادی نرید که حق رو به شما بدن، برای ناراحتی پیش افرادی نرید که می‌گن تو حق داری؛ اینها خودشون مثل شما نمی‌تونن ببخشند؛ اینها قدرت بخشش ندارن و برای همین به تو می‌گن تو حق داری؛ نصیحت اصلی و درست اینه که به تو بگن باید ببخشی باید گذشت کنی چون مسیح بخاطر تو مُرد تو باید گذشت کن، این نصیحت نصیحته؛ هر نصیحتی باید به بخشش منتهی بشه، بخشش بدون قید و شرط. 
بخشش این نیست که شما موضوع رو دنبال کنید که قضیه حل بشه و بعد ببخشید و بگید حالا حل شد و بخشیدم؛ به این منظور نیست که با اون طرف برای اتفاقی که افتاده به توافق برسی و بگی حالا به توافق رسیدیم قبول کردی و من قبول کردم و همدیگر رو بغل کنیم؛ چون هر اتفاقی افتاده شما نمی‌تونید عوضش کنید، کاری که شما می‌تونید انجام بدید فقط آزاد کردن خودتون هست یعنی بخشیدن؛ باز تکرار می‌کنم مبنای بخشیدن شما نباید این باشه که طرف مقابل قبول بکنه اشتباه کرده و بعد شما بگید خیلی خُب حالا که قبول کردی باشه، پس این دیگه بخشش نمی‌خواد، بخشش یک طرفه است و طرفی که مسئوله، شما هستید؛ به این معنی که با وجود اینکه رابطه ما بخاطر عمل و رفتار اشتباه طرف مقابل خراب شده تیره شده، اما من تصمیم گرفتم به قدرت خدا او رو ببخشم؛ حتی شما ممکنه با کسی برخورد بکنید که اصلا قبول نکنه که اشتباه کرده؛ این قسمتش رو گوش کنید، شما ممکنه با کسی برخورد بکنید که اصلا قبول نکنه که اشتباه کرده یا مقصر بوده، اما شما باید طبق کلام خدا او رو ببخشید؛ 
اشتباه نکنید بخشیدن آشتی کردن نیست بخشیدن یعنی رها کردن، چون در آشتی کردن دو طرف لازمه، شما هیچ وقت نمی‌تونید یک طرفه آشتی کنید دو طرفه لازمه، ولی بخشیدن یعنی رها کردن یعنی وقتی اسم اون می‌یاد می‌گیم اسمش رو جلو من نیار؛ بخشیدن این نیست بخشیدن یعنی اینکه بگی خدا برکتش بده و طوری بشی که بتونی براش دعای خیر بکنی، چیزی که کلام خدا می‌گه؛ می‌گه برای اونها دعای خیر بکنید. 

باز هم یاد آوری می‌کنم بخشش ندیده گرفتن بدی که به ما شده نیست چشم پوشی نیست زبانی گفتن نیست، بگیم خُب من تو رو بخشیدم ولی توی قلبم شاکی هستم؛ بخشش یک چیز قلبیه، باید بدونیم بخشش لازمه زندگی هر مسیحی هستش، هیچ بهانه‌ای برای نبخشیدن وجود نداره؛ اگر بگی نمی‌تونم این دروغه و این بهانه است در فلیپیان باب ۴ آیه ۱۳ می‌گه: "قدرت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت می‌بخشد" اگر بگی نمی‌خوای یا اگر بگی نمی‌تونم، مخالف کلام خداست؛ 
ببینید در کتاب مقدس چیزی از ما خواسته نشده که نمی‌تونیم انجامش بدیم؛ هر چیزی رو که مسیح در این کتاب گفته، قدرت انجامش رو به ما داده؛ پس باید بتونیم و باید اطاعت بکنیم. کلام خدا می‌گه محبت بی ریا باشه از بدی نفرت کنید و به نیکویی بپیوندید؛ ممکنه یکی بگه این آدم درست شدنی نیست، من چندین بار بخشیدمش من چندین بار گذشت کردم ولی انگار این بدتر و بدتر و بدتر می‌شه؛ کتاب مقدس ببینید چی می‌گه، در متی باب ۱۸ آیه ۲۱ پطرس این مشکل رو داشت من فکر می‌کنم با داداشش مشکل داشت و اومد پیش مسیح گفت استاد چند مرتبه باید ببخشمش این منو کلافه کرده چند مرتبه باید ببخشمش و مسیح جواب داد هفتاد هفت مرتبه؛ می‌دونید این جریان هفتاد هفت مرتبه از کجا می‌یاد این از کتاب مقدس از عهد قدیم می‌یاد در پیدایش باب ۴ آیه ۲۳ هست وقتی که لمک نتیجه قائن بود شخصی رو کُشت چون اون شخص مجروحش کرده بود و بعد اون اینطور می‌گه اگر مجازات کشتن قائن هفت برابر بود پس من قطعا باید هفتاد هفت مرتبه مجازات بشم؛ وقتی مسیح می‌گفت هفتاد هفت مرتبه باید ببخشید اونها فهمیدن جریان چیه، اونها فهمیدن مسیح داره از چی صحبت می‌کنه. 
یکی چیزی بگم که همه ما باهاش آشنایی داریم و اونم اینه، وقتی من و شما یکی بهمون بدی می‌کنه می‌گیم بخشیدیمت و یک چوب خط می‌کشیم یک بار، دوباره می‌یاد جلو، یک چوب خط دیگه، رکورد نگه می‌داریم یعنی هر روز و همیشه، ولی کلام خدا می‌گه باید ببخشید باید گذشت بکنید هفتاد هفت مرتبه یعنی اینکه باید دائما گذشت بکنی؛ چون گفتم وقتی من و شما می‌بخشیم گفتم چوب خط نگه می‌داریم؛ بعضی از ما ظاهرا اینقدر خودمون رو خوب می‌دونیم که می‌گیم من از هیچ کس بدم نمی‌یاد اینو زیاد شنیدیم؛ من با هیچ کسی مشکل ندارم همه رو دوست دارم؛ سعی می‌کنیم کینه‌ها و ناراحتی‌هایی رو که از شخصی داریم روکش بکنیم، ولی در واقع نمی‌بخشیم؛ بعضی‌ها در کنترل این خیلی استادند ولی وای به روزی که این آتشفشان بزنه بیرون؛ بخشش اینه که بری در دعا بگی خدایا واقعا من ضربه خوردم امروز، واقعا این حرکت روی من اثر گذاشت، خدایا می‌خوام ببخشم نه برای اینکه اونو تایید می‌کنیم برای اینکه تو منو بخشیدی خدایا و من بدتر از این به تو بکردم و خدایا این شفا رو در من بوجود بیار تا دعای خیر برای این شخص کنم خدایا هر لعنتی رو از زندگیش بردار.
ما بعضی وقتها فکر می‌کنیم با نگه داشتن کینه انتقام می‌گیریم فکر می‌کنیم از طرف مقابل ناراحت بشیم ناراحت بمونیم اون معذب می‌شه؛ دیدید در جادوگریها معمولاعروسکهایی رو می‌گیرند و بهشون سیخ می‌زنن و از جایی دیگه یک شخصی دچار درد می‌شه؛ ما فکر می‌کنیم اگر این ناراحتیها رو نگه داریم اون در عذابه، به هیچ عنوان اینطور نیست این دروغ محض شیطان است؛ در واقع ما با زنده نگاه داشتن اون خاطره به خودمون لطمه می‌زنیم و اون خاطره رو دائما زنده نگاه می‌داریم، درست مثل یک زخم است که داره خوب می‌شه و شما دوباره اونو می‌کنیدش و دوباره خون ازش میاد، تا می‌یاد شفا پیدا کنه دوباره می‌کنیدش و دوباره خون ازش میاد؛ وقتی نمی‌بخشید این حالت در روحیه شما هست؛ اجازه بدین یک بار دیگر آیات رومیان باب ۱۲ آیه ۱۷ تا ۲۱ رو بخونیم که چند نکته در اون هست و با این تموم کنیم: 
"۱۷ هیچ‌کس‌ را به‌ عوض‌ بدی‌ بدی‌ مرسانید. پیش‌ جمیع‌ مردم‌ تدارک‌ کارهای‌ نیکو بینید. ۱۸ اگر ممکن‌ است‌ بقدر قوه‌ خود با جمیع‌ خلق‌ به‌ صلح‌ بکوشید. ۱۹ ای‌ محبوبان‌ انتقام‌ خود را مکشید بلکه‌ خشم‌ را مهلت‌ دهید، زیرا مکتوب‌ است‌ “خداوند می‌گوید که‌ انتقام‌ از آن‌ من‌ است‌ من‌ جزا خواهم‌ داد.” ۲۰ پس‌ “اگر دشمن‌ تو گرسنه‌ باشد، او را سیر کن‌ و اگر تشنه‌ است‌، سیرابش‌ نما زیرا اگر چنین‌ کنی‌ اخگرهای‌ آتش‌ بر سرش‌ خواهی‌ انباشت‌.” ۲۱ مغلوب‌ بدی‌ مشو بلکه‌ بدی‌ را به‌ نیکویی‌ مغلوب‌ ساز." 
در این قسمتی که خوند چند نکته وجود داره که اختیاری نیست دلبخواهی نیست که انجام بدی یا ندی، از ما خواسته شده که انجام بدیم؛ می‌گه در ازای بدی بدی مکنید؛ جر و بحث نکنید که ثابت کنی حق با توست، قسمتی که خوندیم اینو می‌گه، می‌گه با همه در صلح باشید، نمی‌گه انتخاب کن می‌گه با همه در صلح باش؛ می‌گه هرگز انتقام مگیر؛ می‌گه به دشمنت خدمت کن و می‌گه بدی رو با نیکویی جواب بده؛ ممکنه بپرسی تکلیف شخصی که به من بدی کرده چی می‌شه؟ در آیه ۱۹ می‌گه انتقام خود را به خداوند واگذارید چون انتقام از آن خداوند است. 
در عبرانیان باب ۱۰ آیه ۳۰ خداوند می‌گه انتقام از آن من است مکافات رو من می‌دم؛ و در آخر می‌گه افتادن به دستهای خدای زنده بسیار وحشتناک است؛ در کولسیان باب ۳ آیه ۱۳ اینطور می‌گه " رفتار دیگران را تحمل کنید و آماده باشید تا ایشان را ببخشید. هرگز از یکدیگر کینه به دل نگیرید. از یاد نبرید که مسیح شما را بخشیده است؛ پس شما نیز باید دیگران را ببخشید." 
یک شخصی بنام ویلیام آرتور اینطور می‌گه وقتی کسی انسانی رو می‌کشه خصلت شیطانی در او بوجود می‌یاد وقتی که ما کسی رو قضاوت می‌کنیم خصلت انسانی در ما هست اما وقتی کسی رو می‌بخشیم شبیه خداوند می‌شیم حضور و روح خدا در ماست؛ در سال ۱۹۰۰ که اون موقع هاری زیاد بود یک شخصی رو سگ هار گازش گرفته بود و بردنش بیمارستان و بعد دیر رسیده بود و دکتر بعد از اینکه اونو معاینه کرد گفت خیلی متاسفم برای اینکه تو بیماری هاری گرفته و می‌دونی که بیماری هاری کشنده است و شخص رو بعد از یک مدتی می‌کُشه؛ و فامیل او هم جمع شدند و دکتر گفت شما تا هفت هشت روز دیگه می‌ری اگر وصیتی داری چیزی داری انجام بده؛ شخص گفت یک قلم و کاغذ به من بدید و یک دفتر بهش دادن و دکتر رفت و برگشت دید بعد از یک ساعت او هنوز داره می‌نویسه، دکتر گفت خیلی خوشحالم که اینو فهمیدی و داری وصیت می‌کنی و روحیت هم خوبه، حالا چی داری می‌نویسی؟ گفت دارم اسم افرادی رو می‌نویسم که قراره گازشون بگیرم می‌خوام اونها هم این بیماری رو بگیرن. 
امروز ما در این جلسه از بخشش صحبت کردیم؛ ممکنه هنوز بعضی‌ها از این بخشش رایگان برخوردار نشدند؛ دوست عزیز اگر برای اولین بار اینجا هستی خدا قادر است همین الآن شما رو از هر گناهی پاک کنه و تمام خطایای شما رو ببخشه؛ در اشعیا باب ۱ آیه ۱۸ می‌گه: "اگر گناهان شما به سرخی خون باشه من اونها را مثل برف پاک می‌کنم و مثل برف سفید خواهد شد" این وعده خداست این ئعده خدا می‌دونید مثل چی می‌مونه، مثل اینه که یک بانکی به شما پیشنهاد بده بدون هیچ قید و شرطی تمام بدهیت رو بده و بگه از این روز به بعد تو می‌تونی هر روز بیایی و به اندازه احتیاج هر روزت از ما مجانا پول بگیرید و بعد شما بگید می‌بخشید می‌تونم برم راجب این موضوع تحقیق بکنم من احتیاج به وقت بیشتری دارم! کدوم یک از ما این کار رو می‌کنه؟ کلام خدا می‌گه رایگان، مجانی، همین الان همین امروز؛ این برای افرادی هست که هنوز قلبشون رو به مسیح نسپردند و می‌گه بیایید و از این برکت بهره بگیرید؛ شما چه نوع عکس العملی در مقابل این پیشنهاد نشون می‌دین؛ می‌گید برم تحقیق کنم باید بیشتر مطالعه کنم؛ هیچ بانک دیگه‌ای به شما همچین پیشنهادی نمی‌ده؛ هیچ شخص دیگه‌ای در طول تاریخ همچین ادعایی نکرده که بگه گناهانت رو می‌بخشم و تو رو به فرزندی قبول می‌کنم به دعای تو گوش می‌دم در هیچ شرایطی تو رو تنها نمی‌زارم در سختیها با تو خواهم بود و تمام احتیاجات تو رو فراهم خواهم کرد، لعنت رو از زندگیت بر می‌دارم و از قدرت من برخوردار خواهی شد؛ کجا همچین پیشنهادی به ما می‌شه؛ امروز عکس العملت چیه؟ تحقیق یا پذیرفتن. 
حالا روی صحبتم با کلیساست با افرادیست که مثل خود من مشکل بخشش دارند؛ شخص یا اشخاصی در زندگیشون هست که باید اونها رو آزاد کنند، آزادشون کنید از زندگیتون، آزادشون کنید از ذهنتون، آزادشون کنید از لیست سیاهتون؛ می‌خوام امروز اونها رو در حضور خدا ببخشید، نه لفظی بلکه قلبی؛ اسم و اسامی اونها رو بیار در قلبت و بگو تو رو می‌بخشم بگو بخشیدمت؛ همین امروز از اسارت و بند اون شخص آزاد شو؛
رومیان باب ۱۲ آیه ۱۷ می‌گه هرگز به عوض بدی، بدی مکنید از کسی انتقام نگیرید؛ بیا امروز چند تا کار انجام بده، از فکر انتقام بیرون بیا، کلام می‌گه انتقام از آن خداوند است؛ هرگز آرزوی بد برای اونها نداشته باش؛ کلام خدا می‌گه بدی رو با بدی تلافی نکنید به تمام مردم خوبی بکنید، تسالونیکیان باب ۵ آیه ۱۵ می‌گه؛ آرزوی خوبی و خوشبختی بکن برای اون افراد؛ لوقا باب ۶ آیه ۲۸ می‌گه: "برای آنانی که به شما ناسزا می‌گویند، دعای خیر کنید. برای افرادی که به شما آزار می‌رسانند، برکت خدا را بطلبید." در رومیان ۱۲ آیه ۱۸ می‌گه: "با مردم در صلح و صفا بسر برید" از اونها به بدی یاد نکنید و از صمیم قلب اونها رو ببخشید؛ می‌خوام امروز تو این کلیسا شفا باشه؛ اگر کسی هدایت می‌شه بیا جلو و بایسته و طلب بخشش بکنه می‌تونه این کار رو بکنه؛ این کاریست که برای جلال خداست، این کاریه که گفتیم برای جلال خدا من انجام می‌دم؛ 
اگر من به بعضی از شما بدی کردم منو ببخشید از شما عذر خواهی می‌کنم؛ اگر خانواده من به شما بدی کردیم حرفی زدیم، ناراحتی براتون بوجود اوردیم، باعث لغزش ایمانتون شدم منو ببخشید از شما عذر خواهی می‌کنم خواهش می‌کنم منو ببخشید و بزارید این شفا بیاد؛ دعا کنید تا خدا در قلبتون محبت بریزه نسبت به من و همینطور هر کس دیگری که هدایت می‌شه و می‌خواد طلب بخشش بکنه می‌تونه این کار رو انجام بده.                                            

هیچ نظری موجود نیست: