پیام کریسمس این است که خدا با رنج انسان همدرد شد. ما خدایی نداریم که آن بالا نشسته باشد و دردها و رنجها و مصائب و ستمهای بشر را نظاره کند. خدا در شخص پسر یگانهاش، عیسی مسیح، وارد تاریخ بشر شد و مورد ستم همان انسانی قرار گرفت که خودْ آفریده بود. این پسر یگانه، وقتی انسان شد، در میان قوم خاص و برگزیدۀ خدا چشم به جهان گشود، یعنی قوم یهود. یوحنا میفرماید: "او در جهان بود، و جهان بهواسطۀ او پدید آمد؛ امّا جهان او را نشناخت. او به مُلک خویش آمد، ولی قومِ خودش او را نپذیرفتند." (انجیل یوحنا ۱: ۱۰ و ۱۱).
بسیاری سؤال میکنند که اگر خدا عادل و مهربان است، چرا اجازه میدهد این همه ظلم و بیعدالتی و مصائب وجود داشته باشد. اما گویا این سؤال درست نباشد، زیرا در مسیحیت، این خدا در شخص پسر یگانهاش، عیسی مسیح، انسان شد و همه نوع رنج بشری را تحمل کرد. او مورد ستم و بیعدالتی قرار گرفت، آن هم از سوی قومی که منتظرش بودند. ما خدایی نداریم که نسبت به رنجهای ما بیتفاوت باشد. ما خدایی نداریم که نسبت به بیعدالتیها بیتفاوت باشد. پسر یگانۀ خدا که با او همذات است، انسان شد و با ما رنج کشید و اشک ریخت. و در آخر، بهعنوان یک مجرم، بر صلیب میخکوب شد و مورد تمسخر همان کسانی قرار گرفت که میبایست او را بهعنوان پادشاه و نجاتدهندۀ خود میپذیرفتند. در مسیحیت، خدا در رنجهای بشر شریک میشود. هر بار که اشکی از چشمان کودکانی که از گرسنگی در آستانۀ مرگ هستند، جاری میشود، خدا نیز با ایشان همدردی میکند.
این است پیام راستین کریسمس! خدا در رنج ما شریک است. خدا همراه ما رنج میکشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر